نام پژوهشگر: محمد امین سالاری پور
محمد امین سالاری پور غلامرضا حقیقت نائینی
امروزه با توجه به رشد شتابان شهرنشینی و افزایش فزاینده جمعیت شهرها، توجه به بافت های فرسوده در بین کشورهای پیشرفته و حتی در حال توسعه از اهمیت خاصی برخوردارگشته است. در کشور ما نیز از مدت ها پیش به صورت جدی مداخله در این بافت ها در دستور کار قرار گرفته است اما متاسفانه از دانش و تجربیات صورت گرفته بهره وافی و کافی برای نوسازی بافت های موجود برده نشده و بدین ترتیب در حال حاضر با پهنه های وسیعی از بافتهای فرسوده مواجه هستیم که ساکنین آن از یکسو بیشترین قربانیان زلزله احتمالی تهران بوده و از سوی دیگر، طرحهای جامع و تفضیلی نیز باید راه خود را از میان چنین بافتهای بگشاید. با این وجود و با تمام مشکلاتی که این بافت ها با آن روبرو بوده و به شهر تحمیل میکنند می توان گفت فرصت بزرگ پیش روی کلانشهر تهران، همین بافتهای فرسوده هستند زیرا با مداخله مناسب در آن ها می توان پاسخ مناسبی برای رشد فزاینده جمعیت و کمبود زمین های شهری یافت. اصولا مقوله نوسازی در کشورما نظام یافته، نهادمند، و غنی نبوده و تجارب اندکی هم که وجود دارد بخاطر ضعف طرحهای بالادست، و غلبه نگرشهای بخشی و کارکردهای جزیره ای، شکست خورده است. امروزه نوسازی در زمره مفاهیمی بشمار می رود که مورد توجه نظام ها و دولت ها قرار گرفته است و رقابت در آماده سازی شهرهای بزرگتر برای نقش های شایسته درمقیاس های ملی، منطقه ای و جهانی مدت هاست که آغاز شده و همچنان شتاب و تداوم می یابد. مطالعات پژوهشی، بررسی کارشناسی دستگاه های ذیربط و مشاهده بافت های فرسوده تهران، نشان می دهد که این مناطق از ترکیبی از انواع فرسودگی ها و نارسایی ها رنج می برند که شامل آشفتگی های مختلف شهری و رشد و توسعه نامتوازن این مناطق از قبیل فرسودگی کالبدی ،عدم دسترسی مناسب به درون بافت و عرض کم معابر،کمبود یا فقدان تأسیسات زیربنایی مناسب، مشکلات زیست محیطی و بالا بودن حجم آلودگی،کمبود امکانات گذران اوقات فراغت به ویژه برای کودکان و نوجوانان، فقر و محرومیت، آسیب پذیری در برابر زلزله (استفاده از سازه های نامناسب و کم دوام)،سرانه کم خدمات شهری (فضای سبز، مراکز آموزشی، فرهنگی و تفریحی)، تراکم بالای جمعیت، حجم بالای ساختمان های کم دوام و ریزدانه، ناامنی و معضلات اجتماعی و فرهنگی و ارزش پایین زمین می باشد. (عندلیب،1386، ص18) با این وجود و با اینکه مداخله در این بافت ها به عنوان یک ضرورت حیاتی احساس می شود لکن مداخله در بافت های فرسوده به علت ریزدانگی و همچنین فقر مادی و فرهنگی ساکنین آن ها با مقاومت هایی روبروست. برای حل چنین معضلی یا نیازمند سرمایه گذاری بخش عمومی هستیم که عملا به علت محدودیت های مالی حکومت های شهری امکان مداخله آن ها در تمامی بافت ها میسر نیست و یا اینکه امکان مشارکت ساکنین و مداخله بخش خصوصی را فراهم آوریم. از سوی دیگر مشکل مهم دیگر پلاک های واقع در بافت های فرسوده ریزدانگی و ناپایداری بناهای آن ها می باشد که این امر روش تجمیع را به عنوان ضرورتی غیرقابل چشم پوشی مطرح می سازد. تجمیع زمین به عنوان یک ابزار برنامه ریزی شهری از ابتدای قرن بیستم در اروپا رواج پیدا کرد وسپس درسایر نقاط جهان با موفقیت ی چشمگیری روبرو شد(home, 2007,p1 ). تجمیع زمین، توسعه شهری را به سه روش آسان میکند: الف- بااین روش قطعات زمین با هم ادغام شده و پس از مرتب سازی برای برنامه ریزی بهتر تفکیک می شوند. ب- این روش راهکارهای مناسبی برای تامین هزینه ایجاد وتوسعه زیرساخت ها فراهم می آورد. ج- بااین روش منافع مالی حاصل ازتوسعه شهری،(معمولا به علت بهبود وضعیت بافت ویا ارزش افزوده مربوط به جواز عمران و ساخت اراضی) بین مالکان و متولیان توسعه توزیع می شود (home, 2007,p2 ). با توجه به موارد گفته شده این پژوهش بر آن است تا اثر بخشی روش تجمیع پلاک های ریز دانه و چگونگی تجمیع برای بهبود این بافت ها را با توجه به ابزار مهم مشارکت ساکنان مورد بررسی قرار دهد. از این روی مداخلات صورت گرفته در بافت فرسوده محله خوب بخت که به روش تجمیع و با مشارکت ساکنان صورت پذیرفته است مورد بررسی و ارزیابی قرار می گیرد تا میزان اثربخشی این اقدامات مشخص گردد.در واقع هدف این تحقیق آن است که با بررسی و امکان سنجی اجرای طرحهای تجمیع در بافتهای فرسوده شهری به ایمن سازی، تعادل بخشی، حیات بخشی و ظرفیت سازی بافت های فرسوده دست یابد.