نام پژوهشگر: ابوالفضل ابراهیمی

بررسی شرایط اتصال آلیاژ کوار به شیشه بوروسیلیکاتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده مهندسی موادو متالورژی 1390
  ابوالفضل ابراهیمی   ولی الله دشتی زاد

تطابق عالی ضرایب انبساط حرارتی بین شیشه های برو سیلیکاتی و آلیاژ کوار، باعث شده است از این نوع مواد در ساخت اتصالات آب بند در قطعات الکترونیکی و رسیور های حرارتی استفاده شود. با توجه به ماهیت غیر فلزی شیشه ایجاد اتصال متالورژیکی با یک فلز به صورت مستقیم از لحاظ موضوع تر شوندگی غیر ممکن است. لذا ایجاد یک لایه واسطه، پیش اکسیداسیون، راه حل این مشکل می باشد. آزمایش های اکسیداسیون حرارتی آلیاژ کوار در شرایط آماده سازی مختلف و با استفاده از دو نوع کوره الکتریکی ساده و تیوبی، در اتمسفر هوای معمولی و کنترل شده در محیط صدردصد بخار آب و محیط n2-0.33%h2-2.088%h2o صورت گرفت. با تغییر پارامتر های دما و زمان، ضخامت های مختلف لایه اکسیدی بدست آمد. در اتمسفر معمولی اکسیدسیون، در محدوده دمایی ?c 810-690 و بازه زمانی min 16-4، ضخامت لایه های اکسیدی مختلف در بازه 2 تا 6 میکرومتر تغییر نمود. در اکسیداسیون در محیط بخار آب، در محدوده دمایی ?c 580-500 و بازه زمانی hr 4-1، ضخامت لایه های اکسیدی در بازه 6/0 تا 8/3 میکرومتر متغیر بود. در محیط n2-h2مرطوب در محدوده ?c 1000-550 و زمان اکسیداسیون min 60، افزایش وزن در واحد سطح نمونه ها در بازه mg/cm2 11/1-034/0 تغییر کرد. بررسی های xrd نشان داد بسته به نوع محیط اکسیداسیون لایه اکسیدی می تواند شامل اکسید های feo، fe2o3 و fe3o4 می باشد. ضخامت لایه ها به کمک میکروسکوپ نوری و میکروسکوپ الکترونی روبشی در حالت های مختلف مورد ارزیابی و تحلیل قرارگرفت. بر این اساس بهترین شرایط حاصل از لحاظ ترکیب شیمیایی و ضخامت لایه اکسیدی، در محیط اکسیداسیون n2-0.33%h2-2.088%h2o و در دمای ?c 1000 و زمان min 60 به دست آمد. اتصال در دو شرایط اتمسفر معمولی و اتمسفر کنترل شده صورت گرفت به نحوی که در شرایط محیط اتصال n2-0.33%h2-2.088%h2o میکرو ترک ها در محل تماس دیده نشدند. همچنین این باند به کمک نرم افزار nastran شبیه سازی و نقاط بحرانی اتصال از لحاظ تمرکز تنش مورد تحلیل قرار گرفت که با نتایج عملی حاصل مطابقت داشت.

زمینه های فلسفی نقد پوزیتیویست های منطقی از متافیزیک
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه تبریز - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1391
  ابوالفضل ابراهیمی   محمد رضا عبداله نژاد

از جمله رویدادهای مهم فلسفی در فاصله ی بین دو جنگ جهانی تشکیل حلقه ای فلسفی در وین بود که در آن بسیاری از حامیان علم درصدد برآمدند تا چالش هایی را که در آستانه قرن بیستم عارض اندیشه ی پوزیتیویسم علمی شده بود، برطرف کنند. پوزیتیویسم منطقی حاصل و خروجی اندیشه ای بود که در این حلقه پا گرفت و از جمله نمایندگان آن می توان به کارناپ، آیر، شلیک و وایزمن اشاره کرد. پوزیتیویست های منطقی دارای چند اصل عقیدتی عمده بودند: تمایز قاطع بین قضایای تحلیلی و ترکیبی که قدری از هیوم و قدری از ویتگنشتاین اخذ شده بود. اصل تحقیق پذیری که آن نیز گمان می رود از رساله ی ویتگنشتاین آمده باشد. و یک برنهاد فروکاهنده درباره ی نقش مشاهده در تعیین معناداری شناختی که خواستگاه اش را می توان به تجربه گرایان کلاسیک از قبیل لاک و هیوم و تقلیل گرایی راسل رسانید. انکار متافیزیک، ماحصل اصلی به کارگیری اصول اساسی مذکور توسط پوزیتیویستهای منطقی می باشد. بنابراین، زمینه های فکری پوزیتیویست های منطقی در نقد متافیزیک را هم می توان در فلسفه ی تحلیلی، مخصوصاً" نزد فیلسوفانی مثل ویتگنشتاین (در اصل تحقیق پذیری، اصل معناداری و اصل ضرورت این همانی است) و راسل وفرگه (در اصل منطق گرایی) و هم نزد فیلسوفان سنتی از قبیل هیوم و کانت (در نقد متافیزیک) ریشه یابی کرد. پوزیتیویست های منطقی از میان همه ی مکاتب فلسفی، متافیزیک را طرد و تخطئه می کردند، چرا که معتقد بودند احکام متافیزیکی بی معنی بوده و هیچ طریقه ی ممکنی برای آن که در تجربه به تحقیق برسند ندارند. همانطور که در مورد زمینه های فکری پوزیتیویست ها در بالا اشاره کردیم، طرد و رد متافیزیک امری نو ظهورنبود، هیوم متافیزیک را سفسطه و مغلطه خوانده بود و ادعا کرده بود که از تعبیرات بی دلالت و بی مدلول استفاده می کند. کانت هم متافیزیک مشروع را از متافیزیک نامشروع فرق می نهاد. در حالی که منتقدان پیشین متافیزیک در صدد غیر علمی و بی فایده نشان دادن متافیزیک بودند، پوزیتیویست های منطقی با استناد به رساله ی ویتگنشتاین، متافیزیک را فاقد معنی می شماردند و آن را به طور کلی انکار می کردند.

مدلسازی اجزای محدود برای بهبود فرآیند شکل دهی تدریجی با ابزار تک نقطه براساس معیار تحلیل عیب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه گیلان - دانشکده فنی 1392
  ابوالفضل ابراهیمی   علی باستی

شکل دهی افزایشی تک نقطه ای (spif) فناوری فرم دهی ورق های فلزی است که به خاطر مزایایش از قبیل افزایش فرم دهی، انعطاف بیشتر در تولید اشکال پیچیده و کاهش نیروهای شکل دهی مورد توجه جوامع تحقیقاتی است. در این روش شکل دهی ورقی که در پیرامون گیردار شده است به وسیله حرکت ابزار نقطه ای نیم کره ای در راستای مسیری خاص به شکل نهایی تبدیل می شود و تغییر شکل موضعی در راستای این مسیر اتفاق می افتد. با افزایش تغییر شکل های موضعی در نهایت شکل نهایی قطعه در ورق ایجاد می شود. اگرچه نکته مهم صحت پیش بینی آسیب پلاستیک در طول فرآیند فرم دهی است. درک صحیح از مکانیزم تغییر شکل و ارزیابی آسیب پلاستیک در شکل دهی افزایشی تک نقطه ای بسیار حائز اهمیت است زیرا که می تواند سبب انتخاب پارامترهای مناسب شکل دهی گردد و بهبود این فرآیند را با حصول شکل پذیری بیشتر امکان پذیر سازد. این پایان نامه از یک مدل آسیب پلاستیک به همراه آنالیز المان محدود برای پیش بینی آسیب در spif برای شکل مخروط استفاده می کند. سپس شبیه سازی های متعددی برای بررسی اثر عوامل مختلف در فرآیند شکل دهی افزایشی نقطه ای از قبیل زاویه شکل دهی، ضخامت ورق، ضریب اصطکاک، سرعت پیشروی ابزار، سرعت دورانی ابزار، گام عمودی و قطر ابزار انجام می شود. آزمایشات تجربی نیز به منظور تعیین اثرات پارامترهای شکل دهی انجام می شود. نشان داده می شود که قابلیت شکل پذیری همزمان با افزایش زاویه شکل دهی، ضریب اصطکاک، نرخ پیشروی ابزار، گام عمودی و قطر ابزار کاهش می یابد. همچنین قابلیت شکل پذیری با افزایش سرعت دورانی ابزار و ضخامت ورق افزایش می یابد.

بررسی تحلیلی خلوت و صحبت در آموزه های صوفیه
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه کاشان - دانشکده ادبیات و زبانهای خارجی 1393
  راحله زارع سراجی   احسان قدرت اللهی

آیین تصوف آکنده از آدابی است که سالکان طریقِ حق تلاش می¬کنند تا با رعایت آنها در زندگی فردی و اجتماعی خود، تحت نظارت مشایخ به تعالی معنوی دست یابند. از جمله مهم¬ترین این آداب، که در اکثر دستینه¬های صوفیه بابی ویژه بدان اختصاص یافت، ادب خلوت و صحبت است. خلوت در معارف متصوفه به دو گونه عام و خاص تقسیم شده است. خلوت عام یا ظاهری کناره¬گیری از خلق و ترک معاشرت است که عزلت نیز نامیده می¬شود اما خلوت خاص یا باطنی ترک نفس و انس به حق است که معمولاً با برآوردن چله-ها در خانقاه حاصل می¬شده است. خروج از خلوت و بازگشت به اجتماع و از سر گرفتن زندگی طبیعی، جلوت خوانده شده و صحبت که بخش عمده¬ی فرآیند تعلیم و تعلّم رهرو در قالب آن شکل می¬گیرد در همین ایام جلوت، مجال بروز می¬یابد. صوفیه گرچه ادعا می¬کنند که این آداب را از قرآن و سنت فراگرفته¬اند اما رویکرد آنها به خلوت و صحبت، سطح و ساحتی متفاوت با مدلول دینی و شریعتی آنها می¬یابد. بررسی ادوار تاریخ تصوف نشان می-دهد که در قرون اول و دوم هجری به دلیل وجود شرایط خاص اجتماعی و سیاسی و غلبه¬ روحیه¬ی زهد، توبه و عبادت، روح تصوف با انزوا و عزلت مجانست بیشتری پیدا نمود، اما از قرن سوم تا هشتم هجری به دلیل روی آوردن صوفیه به علم¬آموزی، ضرورت تالیف و مجلس گفتن جهت دفاع از عقاید و تعلیم مریدان¬، هم¬چنین جایگزینی تصوف عاشقانه و عارفانه با تصوف زاهدانه، عزلت گزینی افراطی اولیه فروکش کرد و با تبدیل شدن تصوف به یک مکتب فکری و عقیدتی، خلوت و صحبت در معنای مصطلح خود مرسوم گشت. در باب ترجیح بی قیدوشرط خلوت بر صحبت یا عکس آن، نمی¬توان شواهد قانع کننده¬ای در آموزه¬های صوفیه ارائه کرد. این دو آموزه در کنار هم سالکان را به اوج و عروج روحانی نائل می¬ساخته و گرچه ضرورت پرداختن به هریک به اقتضای حال مرید و تشخیص مراد، اهمیت پیدا می¬کرده و یا مذهب عرفانی پیر – صحوی یا سکری- یا مذهب کلامی او- حنبلی، اشعری یا شیعی- نقش بارزتری برای یک آموزه رقم می¬زده است اما همواره خلوت و صحبت تکمیل کننده¬ی کار یکدیگر بوده¬اند.