نام پژوهشگر: پرستو ایزدیان
پرستو ایزدیان حبیب طالب احمدی
چکیده معقول بودن در کنوانسیون بیع بین المللی کالا معقول بودن مفهومی سهل و ممتنع است که در گستره حقوق تعریف دقیقی از آن در دست نیست. معقول بودن مطمئناً یک مفهوم هنجاری است، زیرا در راستای ارزیابی مسائلی مانند: اقدامات، تصمیمات، استدلال ها، قضاوت ها، افراد و همچنین احکام و قوانین مورد استفاده قرار می گیرد. در کنوانسیون بیع بین المللی کالا، معقول بودن مفهومی انتزاعی است که حاوی یک فرایند ذهنی و کاوش نظری است که در اثر تحقیق و بررسی در تمام جنبه ها و زوایای قرارداد موضوع اختلاف و شرایط حاکم بر آن بدست می آید. معیارهای متعددی برای شناسایی رفتار معقول وجود دارد. اما نوعی بودن اصلی ترین معیار معقول بودن محسوب می شود. نوعی بودن به معنای ملاک قراردادن رفتار یک انسان معقول و متعارف می باشد. این شخص باید دارای حسن نیت باشد و در موقعیت همان شخصی که طرف قرارداد است مورد قضاوت قرار گیرد. معقول بودن در کنوانسیون بیع بین المللی کالا از جمله اصول کلی حقوقی محسوب می شود که می توان از آن برای استنباط قوانین و پر کردن خلاء ها استفاده کرد. معقول بودن در کنوانسیون، معیار انعطاف پذیری را به دست می دهد که قابلیت انطباق با اوضاع و احوال و شرایط هر مورد را دارد. با این حال باید راهنما و معیاری برای تمام شرایط انعطاف پذیر نیازمند معقولیت وجود داشته باشد. از آنجا که یک تعریف حقوقی از معقول بودن در کنوانسیون بیع بین المللی کالا وجود ندارد، ما یک تعریف مناسب از معقول بودن را پیشنهاد می دهیم: معقول بودن یعنی ایجاد تعادل منطبق با درک یک شخص معقول و متعارف میان حقوق، تعهدات و منافع مشروع طرفین یک قرارداد مطابق با اهدافشان، شرایط و اوضاع و احوال حاکم بر موضوع. کلمات کلیدی: معقول بودن، عقلانی بودن، متعارف بودن، شخص معقول،کنوانسیون بیع بین المللی کالا