نام پژوهشگر: لیلا برزو
لیلا برزو عبدالوهاب شاهرودی
چکیده از دیر باز تفسیر قرآن کریم نیازمند اصول و مقدماتی ضروری بوده که بی¬مدد آن مراد واقعی آیات حاصل نمی¬شود. لذا نیاز به تبویب، تنظیم، اتقان و استقصاء گزاره¬ها مربوط به اصول و قواعد تفسیری در مجموعه¬های مستقل، برای سامان دادن به فعالیت¬های تفسیری و به نظم کشیدن دستاوردهای چند رشته¬ای سده¬های گذشته در قالب ساختاری یکپارچه و هماهنگ، احساس شد. تا قبل از استقلال تألیفات در زمینه¬ی اصول و قواعد تفسیرنویسی، گزاره¬های مربوطه در ابتدای کتب اصول فقه، کتب و جوامع حدیثی، مقدمات تفاسیر و ذیل بحث¬های تفسیری مورد بحث قرار می¬گرفتند و یافتن اثری مستقل در این زمینه امری بس دشوار است. همزمان با آغاز قرن 8 هجری سبکی از تألیفات در حوزه مطالعات تفسیری با تلاش ابن تیمیه به ظهور رسید که تلاش برای سامان دادن به امر تفسیر و فعالیت¬های مفسران بود. از این شروع، در طول تاریخ تفسیر، با برآمدن هر موج در هر مذهب تحولی در زمینه تفسیر روی می داد و زمینه¬ساز نوشتن کتابی در زمینه اصول و قواعد تفسیر را ایجاب می¬کرد تا اینکه در قرون متأخر شاهد حضور پررنگ تألیفات این چنینی در حوزه¬ی مطالعات تفسیری هستیم. لذا این پژوهش به کنکاش تاریخی، به¬گونه¬ای گزارشی و توصیفی و تحلیلی در موضوع مورد بحث پرداخته تا تحلیلی از دلایل نشأت، بسط، اوج¬گیری، کارکردها و ضرورت¬های این¬گونه¬ تألیفات در حوزه¬ی مطالعات تفسیر¬ی ارائه دهد. در میسر این تتبع برای رسیدن به جواب مسأله¬ی پژوهش گریز و گزیری از هم¬مرکب شدن با تاریخ تفسیر قرآن کریم نبود. کلیدواژه¬ها: اصول تفسیر، تألیفات مستقل، تفسیر، سیر تحول، قواعد تفسیر.