نام پژوهشگر: محمد سعدی قوجه بگلو
محمد سعدی قوجه بگلو مجید سرمدی
شعر فارسی گنجینه ای است که دانش های کهن، از جمله علم نجوم را که در شمار قدیمی ترین آنهاست، به خود اختصاص داده است. تحقیق در متون ادبی و غور در آنها نشانگر این واقعیت است که علم نجوم با بسیاری از مسائل و معماهای خود در دوره های معینی، بیش و کم شعر و نثر فارسی را میدان ظهور خود ساخته است. آن چنان که درک مفاهیم بسیاری از آنها(متون ادبی) بدون آشنایی با اصطلاحات مربوط به این علم میسر نخواهد بود، یا حداقل دشوار به نظر خواهد رسید. با توجه به اینکه بسیاری از اصطلاحات علم نجوم و همچنین باورهای عامه در مورد اجرام فلکی در شعر فارسی منعکس شده، هدف ما نیز در این رساله بیشتر پرداختن به این جنبه، از دیدگاه مولوی و میزان و چگونگی بهره گیری این شاعر از آنها برای زیبایی کلام و تفهیم مطلب خود بوده است. این پژوهش در پنج فصل تدوین شده است که فصل اول آن طبق آیین نامه دانشگاهی به اصول و کلیات(پروپوزال) اختصاص داده شده است. فصل دوم به شرح و توضیح عناصر و مفاهیم نجومی می پردازد که سعی شده است در این بخش از تمامی کتب – چه پیش از مولوی و چه پس از آن – استفاده شود. فصل سوم که فصل اصلی و مورد نظر این پایان نامه است به توضیح شاهد مثالهای نجومی از مثنوی می پردازد. فصل چهارم تحلیل نجوم عارفانه مثنوی را به خود اختصاص داده است. فصل پایانی آرایه های نجومی-ادبی مثنوی را بیان می کند که اغلب آنها ابداع و ساخته خود شاعر است. از میان مفاهیم و اصطلاحات نجومی مورد استفاده مولوی در مثنوی، «فلک» و ترکیبات مربوط به آن از بالاترین بسامد برخوردار است و کلمه آفتاب در رتبة بعدی قرار دارد. کلید واژه ها: نجوم، عناصر نجومی، تنجیم، مثنوی، مولوی