نام پژوهشگر: فریبرز سجادی
فریبرز سجادی حسین مفتخری
پژوهش در تاریخ تحولات سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی ایران در دوره ی میانه (322 – 590 ه. .ق) این واقعیت را نمایان می سازد که «مسجد» و کارکردهای آن تأثیر بسیار مهمی در روند این تحولات در جغرافیای ایران و اسلام داشته است. پژوهش حاضر بر آن است تا با بررسی ابعاد مختلف رابطه مسجد و سیاست، ضمن شناخت و توصیف انواع مسجد و احکام آنها و نیز تحلیل دلایل حکومت های دوره میانه در ایجاد جریان مسجدسازی و تنوع بخشی به کارکردهای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی مسجد، چگونگی مرجعیت این مکان مهم را در جهت کسب مشروعیت و تولید و تثبیت قدرت سیاسی حکومت ها تبیین و تحلیل نماید. یافته های این پژوهش حاکی از آن است که حکومت های دوره میانه (آل بویه، غزنویان و سلجوقیان) به منظور کسب مشروعیت های سیاسی و مذهبی، ایجاد تعادل بین فرق مذهبی و کنترل منازعات فیمابین آنان، تعلقات و باورهای مذهبی اصحاب قدرت، بالابردن کیفیت و ارزش های زیبایی شناختی مسجد به عنوان سمبل معماری اسلامی جریان مسجدسازی در سده های چهارم تا ششم هجری قمری را تسهیل بخشیدند. برخی کارکردهای فرهنگی و اجتماعی مسجد نظیر نماز جماعت، ذکردعا، آموزش و مباحثه، قضاوت، تجمع و تعاون اقتصادی علاوه بر رویکرد فرهنگی و اجتماعی ابعاد سیاسی نیز داشتند و زمینه ساز مشارکت سیاسی و مذهبی جامعه، بازتولید مشروعیت برای حکومت ها، کنترل افکار و اندیشه های سیاسی فرق مذهبی، کسب مقبولیت سیاسی حکومت، ایجاد زمینه وفاق سیاسی و اجتماعی جامعه، افزایش رضایت سیاسی و اجتماعی مردم از حکومت می شدند و البته برخی کارکردها نظیر مناظرات کلامی، اندیشه ای و سیاسی باعث ایجاد چالش های عقیدتی و سیاسی در جامعه می شد. حکومت های موصوف به دنبال آن بودند تا با بهره گیری از کارکردهای سیاسی مسجد به عنوان ابزار کسب مشروعیت از طریق مسجدسازی، جلب نظر خلافت، حمایت از علماء و فرق مذهبی خاص و نیز خطبه خوانی، کنترل منازعات سیاسی فرق مذهبی، اعلان مواضع سیاسی و ابلاغ فرامین حکومتی از طریق تریبون نافذ مساجد، از این مکان عبادی و سیاسی به عنوان بستر کسب مشروعیت و تولید و تثبیت قدرت سیاسی بهره برداری نمایند. در واقع حکومت ها با اعمال سیاست نظارتی بر مساجد تلاش داشتند تا تحولات این کانون مهم را با اهداف و سیاست های خود همسو سازند که اغلب موفق بودند، اما گاهی نیز توفیق با آنان همراه نبود. به همین جهت مسجد دارای کارکردی دوگانه بود، به این مفهوم که اغلب در جهت همگرایی با سیاست های قدرت حاکم پیش می رفت و گاهی به کانون ضد حکومت تبدیل می شد و تحولاتی چون اعتراضات سیاسی و اجتماعی، قتل های سیاسی، نزاع، تفرقه و مناقشات سیاسی و مذهبی در آن در می گرفت.