نام پژوهشگر: احسان ولی اللهی

خطوط تفاهم و تزاحم اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی با تمرکز بر مصر پسامبارک
پایان نامه دانشگاه تربیت معلم - تهران - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  احسان ولی اللهی   قدیر نصری

پس از انقلاب 25 ژانویه 2011 در مصر و انتخاب محمد مرسی به سمت ریاست جمهوری، فضای سیاسی جامعه مصر به رویاروی دو جریان مبدل شد. در یک سوی این مخاصمه جریان اسلام سیاسی و حامیان آن، یعنی شخص ریئس جمهور، اخوانی¬ها و حزب تازه تأسیس عدالت و آزادی قرار داشتند و در مقابل آن¬ها ائتلافی از مخالفان و ناراضیان سیاسی در قالب جریانی با نام (جنبش تمرد) گرد هم آمدند. این جریان که به طرفداران اسلام اجتماعی مشهوراند از حق برخورداری از آزادی¬های سیاسی و عدالت اجتماعی دفاع می¬کنند. آن¬ها بر خلاف اسلام¬گرایان که از استقرار دولتی اسلامی جانبداری می¬کنند، تلفیقی از دینداری و حکومت دموکراتیک را هدف خود قرار داده، لذا پژوهش حاضر با توضیحات ارائه شده درصدد بررسی و کشف این مساله است که چه چیری دو جریان موجود را از هم جدا می کند، همچنین وجه مشترک این دو جریان در چیست؟ به عبارت دیگرخطوط تفاهم و تزاحم اسلام سیاسی و اسلام اجتماعی در مصر کدامند؟ نگارنده در رساله حاضر مدعی است که دو جریان موجود در مصر از حیث حذف ناپذیری آموزه¬های اسلامی از کریدورهای قدرت و سیاست، تأکید بر هویت مصری- عربی به جای الگوهای غربی، عربستانی و ایرانی و بهره¬گیری از مکانیسم¬های دموکراتیک برای کسب قدرت سیاسی، مشترک و دارای تفاهم اند؛ اما دغدغه اصلی اسلام گرایان برقراری حکومت اسلامی و مدینه دینی است، در حالی که دغدغه طرفداران اسلام اجتماعی مرجعیت مسلمانان و ایجاد جامعه¬ای مرکب از دین داران در قالب دین مدنی و حداقلی است. براساس فرضیه فوق ما روند تحولات مصر را پیروزی جریان موسوم به اسلام اجتماعی می¬دانیم که دوران گذار از اسلام سیاسی به سمت پسا اسلام¬گرایی است و برای تبیین آن از روش توصیفی – تحلیلی مبتنی بر منابع کتابخانه استفاده نموده¬ایم.