نام پژوهشگر: کیانا مالکی شجاع
کیانا مالکی شجاع محمد مهدی رئیس سمیعی
لازمه درک یک اثر هنری توسط مخاطب، شکل گیری مکالمه میان طرفین است. شرط وقوع این رویداد، زمینه¬ای مشترک برای شروع مکالمه است. چه بسا بتوان دلیل مقبولیت بناهای سنتی در نزد مخاطبانش و سیل نظرات منتقدانه و حاکی از عدم رضایت درباره بناهای معاصر را با توضیحات ارائه شده تبیین کرد. به طور کلیمی¬توان چنین بیان کرد که سیر غالب معماری کشور ما در سال¬های اخیر یا به سمت طراحی بر پایه مسائل عملکردی صرف و توجه به مسائل اقتصادی بوده است؛ یا تحت تأثیر معماری غرب، بیانی گنگ، نامأنوس و غریب دارد. در هر دو صورت ارتباط عمیقی میان مخاطب و اثر شکل نمی¬گیرد. از سویی دیگر در معماری سنتی ایران، معمار اثر خود را در راستای باورها، اعتقادات و فرهنگ زمانه خویش بنا نموده و معماری دارای هویت است. این هویت و اصالت است که به عنوان عامل اشتراک، زمینه را برای شروع ارتباط میان بنا و مخاطب برقرار کرده است. پژوهش پیش رو قصد دارد تا با بررسی مفاهیم معناییِ معماری سنتی و ادبیات کلاسیک در حوزه¬ی عرفانی، به خصوص اشعار و غزلیات حافظ با این مضمون، به عنوان دو عرصه¬ی مهم منعکس کننده¬ی وجوه فرهنگی جامعه سنتی، به شناسایی ارزش¬های ثابت در فرهنگ اصیل ایرانی و فصل مشترک میان شعر و معماری و در نهایت به طراحی¬ای مبتنی بر هویت و اصالت ایرانی، و هم راستا با نیازهای زمانه برسد. این پژوهش از چهار فصل تشکیل شده است. در فصل اول کلیات پژوهش شامل مساله، ضرورت اهداف، فرضیه ، روش و ساختار پژوهش بیان شده است. در فصل دوم مبانی نظری پژوهش شامل عرفان در معماری سنتی ایران، عرفان در ادبیات و رابطه میان شعر و معماری تبیین شده است. هم¬چنین اندیشه¬های عرفانی حافظ مورد بررسی قرار گرفته است و بخشی از این مباحث که در طراحی مجموعه اهمیت داشته¬اند، ارائه شده است. در فصل سوم مصادیق موردی معرفی شده است و در انتها فصل چهارم، معرفِ فرایند طراحی می باشد. در این فصل اطلاعات مربوط به موضوع طراحی و بستر شکل گیری طرح، آورده شده است. بعد از آن، ملاحظات شکل گیری طرح مشخص شده و در نهایت، طرح مورد نظر بر اساس بررسی¬های صورت گرفته بر روی مفاهیم عرفانی غزلیات حافظ در فصل دوم، ارائه شده است.