نام پژوهشگر: محمدرضا یوسفی سالکده
محمدرضا یوسفی سالکده محمد میرمحمدی
موفقیت یک محصول عرضه شده در بازار هدفی خاص، به این مسئله بستگی دارد که آن محصول چه جایگاهی را در بازار هدف به خود اختصاص دهد. می توان گفت که موضع یا جایگاه محصول، بیانگر نوع نگرش مصرف کننده درباره ویژگی های مهم آن محصول است. ذهن مصرف کننده، با مجموعه ای از این نگرش ها و پنداشت ها درگیر است. لذا برای سهولت در فرآیند خرید، مصرف کننده اغلب محصولات را در ذهن خود طبقه بندی کرده و به هر کدام از آن ها، جایگاهی را اختصاص می دهد. هدف پژوهش حاضر بررسی تاثیر خطی مشی های جایگاه یابی استراتژیک مشتمل بر خط مشی صفت، خط مشی مزیت، خط مشی کاربردی، خط مشی مصرف کننده، خط مشی رقابتی، خط مشی قیمت/کیفیت و خط مشی طبقه کالا در ارتقاء جایگاه کالای ایرانی در بازار می باشد. این تحقیق به لحاظ هدف، پژوهشی کاربردی و از منظر روش اجرا پژوهشی توصیفی- پیمایشی است. جهت گردآوری اطلاعات از پرسشنامه استفاده شده و پایایی آن با ضریب آلفای کرونباخ 92% به اثبات رسیده است. جامعه آماری این تحقیق مصرف کنندگان لوازم جانبی رایانه در مراکز خرید شهر تهران می باشند که با توجه به نامحدود بودن جامعه طبق فرمول کوکران تعداد 385 نمونه انتخاب و با توجه به ریزش احتمالی تعداد 400 عدد پرسشنامه توزیع گردید. جهت آزمون فرضیه ها از آزمون tو جهت رتبه بندی خط مشی ها از آزمون فریدمن استفاده گردیده است. نهایتاً تمامی فرضیه ها به اثبات رسیده و مشخص شد ارتباط معناداری میان خط مشی های موضع یابی استراتژیک با ایجاد جایگاه مناسب از کالای ایرانی در بازار وجود دارد . با رتبه بندی صورت گرفته نیز مشخص گردید، خط مشی موضع یابی مزیت در رتبه نخست و خط مشی موضع یابی طبقه کالا در رتبه آخر قرار دارد و سایر خط مشی ها رتبه هایی بین این دو خط مشی را به خود اختصاص داده اند .