نام پژوهشگر: مهدی رزم آهنگ

تأثیر فرهنگ اسلامی بر مفاسد اقتصادی در چارچوب مفهومی سرمایه اجتماعی و ارائه دلالت هایی برای اقتصاد مقاومتی
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه امام صادق علیه السلام - دانشکده اقتصاد و معارف اسلامی 1393
  مهدی رزم آهنگ   کامران ندری

چکیده در حال حاضر علوم میان رشته ای با هدف تعمیق و ژرف نگری در حوزه هایی که ماهیتاً نیازمند به مطالعات میان رشته ای می باشد، رشد و توسعه زیادی یافته است. یکی از این حوزه ها، رابطه بین فرهنگ و اقتصاد می باشد. ارتباط بین فرهنگ و اقتصاد بروندادهای متعددی در سطح جامعه خواهد داشت که در این پژوهش به طور خاص بر روی مفاسد اقتصادی به عنوان معضلی که هم ریشه در شرایط اقتصادی دارد و هم از شرایط فرهنگی حاکم بر جامعه متأثر است، تمرکز شده است. فرهنگ یک جامعه می تواند نقش بسزایی در بروز و یا کنترل رفتارهای فسادآلود قاطبه مردم ایفا کند. در یک روند زنجیره وار، مفاسد اقتصادی، اعتماد اجتماعی را دچار تزلزل و ضعف می کند و از آنجا که اعتماد اجتماعی، به زعم اکثر متخصصان، مهم ترین مولفه سرمایه اجتماعی می باشد، می توان نتیجه گرفت که تضعیف اعتماد اجتماعی، سرمایه اجتماعی را دچار انقباض می کند. همچنین با مرور ادبیات راجع به رابطه بین سرمایه اجتماعی و عملکرد اقتصادی، به این نتیجه می رسیم که انقباض سرمایه اجتماعی، تأثیرات مخربی بر روی رشد، توسعه و دیگر مولفه های اقتصادی بر جای می گذارد. در این پژوهش به طور خاص دو موضوع مهم مورد مطالعه جدی قرار گرفته است. 1-بررسی تأثیر فرهنگ بر مفاسد اقتصادی: به این صورت که فرهنگ موجود، فرهنگ مطلوب و الگوی حرکت از فرهنگ موجود به فرهنگ مطلوب تبیین شده است؛ در گام اول فرهنگ موجود در رابطه با مفاسد اقتصادی توضیح داده شده است به این معنا که رفتارهای فسادآلود تا چه حد، در فرهنگ عمومی مردم رواج دارد؛ در گام دوم، برای تبیین فرهنگ مطلوب در رابطه با مفاسد اقتصادی از مدل هافستد استفاده شده است؛ برای این مهم، مولفه های فاصله قدرت، اجتناب از نااطمینانی، جمع گرایی-فردگرایی و گرایش کوتاه‏مدت-بلند مدت در رابطه با مفاسد اقتصادی با تکیه بر آیات قرآن و روایات اهل بیت توضیح داده شده اند و این نتیجه حاصل شده است که در فرهنگ اسلامی به عنوان فرهنگ مطلوب، جایی برای مفاسد اقتصادی باقی نخواهد ماند؛ حال آنکه نتایج پژوهش به ما نشان داد که گرایش به یکی از طرفین طیف در هر یک از مولفه های مدل هافستد، زمینه را برای بروز رفتارهای فسادآلود در بین مردم تقویت می کند. نهایتاً در ادامه مدل، الگوی حرکت از فرهنگ موجود به فرهنگ مطلوب با استفاده از ابزارهای فرهنگی که عبارت اند از رسانه، دانشگاه، آموزش وپرورش، هنر، حوزه و روحانیت تبیین شده است. 2-تأثیر مفاسد اقتصادی بر روی اعتماد اجتماعی با استفاده از روش اقتصادسنجی بررسی شده است؛ به این معنا که نسبت بین رواج رفتارهای فسادآلود در میان مردم و اعتماد اجتماعی چگونه است؛ آمارهای مربوط به مفاسد اقتصادی و اعتماد اجتماعی از گزارش پیمایش ارزش ها و نگرش های ایرانیان و سالنامه آماری استان ها استخراج شده است. نتیجه نهایی نشان می دهد که همبستگی منفی بین مفاسد اقتصادی و اعتماد اجتماعی برقرار است. واژگان کلیدی: فرهنگ، فرهنگ عمومی، مفاسد اقتصادی، اعتماد اجتماعی، سرمایه اجتماعی