نام پژوهشگر: ریحانه هاشم پور
ریحانه هاشم پور بهزاد قنسولی
جهانشمول بودن نظریه معنای ضمنی از زمان ارائه شدن توسط گرایس، بارها توسط محققین در فرهنگهای مختلف مورد ارزیابی قرارگرفته¬است. هدف این مطالعه این است که با مقایسه رفتار فارسی زبانان و انگلیسی زبانان هنگام پاسخگویی به تعریف و تمجید به دنبال شواهدی برای جهانشمولی یا عدم جهانشمولی این نظریه باشد. به این منظوردر مرحله اول 50 ساعت از مکالمات فارسی زبانان ضبط شده و مواردی را که در پاسخ به تعریف و تمجید ارائه داده¬اند به منظور تحلیل استخراج گردیده¬اند. سپس سعی شده¬است موقعیتهای مشابه از سریال آمریکایی "فرندز" با این موارد مقایسه گردند. نتایج نشان می¬دهند که فارسی زبانان در هنگام پاسخ به تعریف و تمجید بارها از اصول این نظریه تخطی کرده¬اند بدون اینکه منظور ضمنی در نظر داشته-باشند در حالیکه انگلیسی¬زبانان به طور کلی در رعایت آنها کوشیده¬اند. به نظر می¬رسد که چنین تفاوتهای رفتاری ریشه در تفاوتهای فرهنگی دارد. زبان فارسی از فرهنگی جمع¬گرا و high-context سرچشمه گرفته که در آن فروتنی و کم-ادعایی ارزش تلقی می¬شوند در صورتیکه انگلیسی، زبانی برخاسته از فرهنگی فردگرا، low-context با تکیه براهمیت گفتارعلمی است. با توجه با این نتایج به نظر می¬رسد که اصل همکاری گرایس بر مبنای فرهنگ انگلیسی است و برای توجیه رفتارهای فارسی¬زبانان باید مولفه¬های فرهنگی آنها را در نظر بگیرد.