نام پژوهشگر: اسمعیل سالاری
اسمعیل سالاری طیبه عباس نژاد
در دنیای پر تلاطم و در حال تغییر امروز ایجاد خلاقیت و نوآوری(کارآفرینی سازمانی) در سازمان ها اولین شرط بقای آن هاست به گونه ای که سازمان ها حاضرند برای بدست آوردن ایده های جدید هزینه های گزافی را بپردازند. برای ایجاد سازمان کارآفرین باید افراد باهوش عاطفی و هوش معنوی را پرورش داد. جامعه آماری پژوهش شامل کارکنان بانک تجارت استان هرمزگان است که در مجموع 460 نفر می باشند. طبق جدول مورگان از این جامعه 210 نفر انتخاب شدند. ابزار پژوهش با توجه به موضوع تحقیق از یک پرسشنامه سنجش شامل سه بخش هوش عاطفی ،هوش معنوی و کارآفرینی سازمانی استانداردبوده است که روایی این ابزار ، براساس نظر و راهنمایی های استادان صاحب نظر و اهل فن تایید شد و به منظور احتساب پایایی آن ، ضرایب آلفای همه رده ها از دو / سوم بالاتر بودند ، از این رو اعتبار ابزار مورد تایید است .وهمچنین با توجه به اینکه این پژوهش مطالعه موردی در یک موسسه مالی است بنابراین از هیچ مدلی استفاده نشده است. و تجزیه و تحلیل داده ها تحت بسته نرم افزاری spss انجام گرفته است. هدف اصلی پژوهش بررسی ارتباط بین هوش عاطفی وهوش معنوی با کار آفرینی سازمانی می باشد.وشامل اهداف فرعی مانند،بررسی ارتباط هوش عاطفی با کارآفرینی سازمانی وبررسی ارتباط هوش معنوی با کارآفرینی سازمانی است. بر اساس اطلاعات بدست آمده از آزمون فرضیه ها ،فرضیه اصلی تحقیق: بین هوش عاطفی و هوش معنوی با کارآفرینی سازمانی رابطه معنا داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که رابطه معنا دار فقط مربوط به هوش عاطفی می باشد و هوش معنوی در پیش بینی همزمان موفق عمل نمی کند.بنابراین ،این فرضیه تایید نگردید. ونیز بر اساس نتایج بدست آمده از آزمون فرضیه ها ،فرضیه فرعی1 تحقیق: بین هوش عاطفی با کارآفرینی سازمانی رابطه معنا داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین هوش عاطفی و کارآفرینی سازمانی ، همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد . لذا این فرضیه تایید گردید. وهمچنین بر اساس اطلاعات بدست آمده از آزمون فرضیه ها ،فرضیه فرعی2 تحقیق: بین هوش معنوی با کارآفرینی سازمانی رابطه معنا داری وجود دارد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد که بین هوش معنوی و کارآفرینی سازمانی ، همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد . لذا این فرضیه تایید گردید. نتیجه اینکه بطورجداگانه و مستقل بین هوش عاطفی و هوش معنوی باکارآفرینی سازمانی همبستگی مثبت و معنی داری وجود دارد ولی بطور همزمانی موفق عمل نمی کند که این مسئله احتمالاً به دلیل همبستگی بین هوش عاطفی و هوش معنوی است.