نام پژوهشگر: غزال ادیب
غزال ادیب جمال عرب زاده
چکیده: وقتی از نقاشان خواسته می شود که روند نقاشی را شرح دهند ،احتمالا برایشان دشوار خواهد بود، که این جریان ابهام آلود را در چهارچوب زبان و کلمات توصیف کنند و روند شگفت انگیز خلق اثر هنری در پرده ای از ابهام باقی می ماند. در طول تاریخ تلاش زیادی بر توضیح این روند شده است، اما به نظر می رسد با توجه به نظریات هیپنوتیزم درحوزه روانشناسی، می توان توضیح جامع ای از روند و حالتی که نقاش تجربه می کند داد. می توان گفت، نقاشی نتیجه ی کار ذهنی هنرمند است، ذهن او شامل لایه هایی از خودآگاهی و ناخودآگاهی می باشد. هنرمند در زمان آفرینش اثر هنری به طور کامل ازآن چه انجام می دهد آگاه نیست وبا طی کردن مراحلی در سطحی از نهفتگی قرار گرفته و در ارتباط نزدیکتری با ناخودآگاهی به عمل نقاشی مبادرت می ورزد. به نظر می رسد این شرایط مشابهت قابل ذکری با حالت هیپنوتیزمی -که عبارت است ازیک حالت ذهنی که درآن توجه شخص ازموضوعات پیرامون کم شده و بر روی موضوع خاصی متمرکز می شود-دارد. وضعیتی که برای نقاش به صورت خود به خودی ایجاد شده و قابل تقویت و افزایش است.