نام پژوهشگر: دانیال سارنج
دانیال سارنج مهران علی الحسابی
مطالعه فرم شهری و اتخاذ فرمهای بهینه برای استقرار بافتهای شهری، یکی از موضوعات پربحث در تاریخ مطالعات شهری است. این موضوع در دوران کنونی و با ظهور نگرشهای کارکردگرای دوران مدرن، ابعاد تازهای به خود گرفت؛ به گونه ای که جنبه های اقتصادی و کارکردی فرم یابی بافتهای شهری، بر دیگر جنبه ها از جمله جنبه های بصری، فرهنگی، اقلیمی، سیاسی و ... تفوق یافت. ترویج و نشر الگوهای مذکور از جوامع مبدأ به کشورهای دیگر (عمدتاً در حال توسعه) که با مسایل گوناگونی از جمله تضاد فرهنگی، سوداگری و منفعت طلبی، ترجمان نامناسب و ... همراه شد، منجر به بروز اغتشاش در بافتهای شهری جوامع درحال توسعه گردید. در این پایان نامه که با هدف طراحی بلوک های شهری در بافتهای مسکونی انجام شده است، نحوه قطعه بندی و توده گذاری و ارتباط آنها، در بافت مسکونی یوسف آباد شهر تهران، به عنوان محدوده مطالعاتی (که بلوکهای شهری آن تشابه بسیاری با الگوی بلوکهای مسکونی رایج در تهران دارد)، مورد بررسی قرار گرفته است. درواقع در پژوهش حاضر ابتدا با بررسی ادبیات موضوع، مکاتب، نظریه ها و همچنین تجارب جهانی، چارچوب نظری مورد نظر در رابطه با عوامل مورفولوژیک بافتهای مسکونی بهمراه شاخصهای تاثیرگذار بر آن، فراهم گردیده است. پس از آن، بر مبنای شاخصهای استخراجی از چارچوب نظری و کاربست آنها در محدوده مطالعاتی، پنج ترکیب اصلی و قابل اعمال از نظام توده گذاری در قطعات بلوکهای مسکونی تعیین گردید کهبه شیوه کارشناس محور امتیازدهی شدند و مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند؛ و نهایتاً نتایج پژوهش نشان داد که طیفی از الگوی بلوک پیرامونی در محدوده یوسف آباد دارای بیشترین مطلوبیت می باشد. در پایان نیز پیشنهادات طراحی در رابطه با نحوه اصلاح قطعه بندی و توده گذاری در بلوکهای مسکونی یوسف آباد و همچنین نظام حجمی منبعث از آن که میتواند مطلوبیت الگوی بهینه را به حداکثر برساند، ارائه گردیده است.