نام پژوهشگر: فائزه رهگذر
فائزه رهگذر محمدرضا مریدی
چکیده: هر جامعه ای در آغاز در برابر عناصر جدید فرهنگی، پایداری و مقاومت نشان می دهد و این سرآغاز کنش و واکنش میان مد و فرهنگ پایدار جامعه است. اما آن چه به این تقابل دامن می زند بهره برداری نظام سرمایه داری از مد و تمایلات نوگرایانه انسان ها بدون توجه به بنیان های فرهنگی جامعه است که در نتیجه ی آن فرهنگ ، ایدئولوژی و سبک های زندگی افراد دستخوش تغییر قرار می گیرد. از برجسته ترین عناصر فرهنگی جامعه ایران می توان پوشاک را نام برد که در طی اعصار وجهه نمادین و گاه سیاسی به خود گرفته و در معرض تحولات اجتماعی تغییرات بسیاری یافته است. پایان نامه حاضر، تحقیقی روندپژوهانه از سه دهه تغییرات پوشش بانوان در خارج از منزل است که به نشانه شناسی مد و پوشش در هر دوره پرداخته است؛ طی این سه دهه چهار تلقی از مدگرایی و چهار الگوی حجاب مطرح شد و نتایج حاکی از آن است که دوره اول مصادف با پیروزی انقلاب اسلامی مد خاصی وجود نداشته و الگوی پوشش نیز چادر، به عنوان حجاب مبارز مطرح بوده است، در دوره دوم با آغاز جنگ تحمیلی نوعی مدگریزی در جامعه به وجود می آید و چادر به پوشش و حجاب مذهبی تبدیل می گردد، با پایان جنگ تحمیلی و آغاز دوره سازندگی و گسترش رسانه های ارتباطی مد ستیزی در جامعه به وجود می آید و چادر به پوشش و حجاب سنتی تبدیل می گردد. در دوره بعد همزمان با دوره اصلاحات مدگرایی در جامعه آغاز می گردد و نوع پوشش و حجاب به یک ارزش تبدیل می شود و در دوره اصول گرایی با وجود تأسیس نهادهایی جهت سازماندهی مد و لباس آشفتگی در ایجاد یک مد منسجم به وجود می آید و حجاب زیبایی شناختی به عنوان نمادی از سبک زندگی در جامعه مطرح می شود. برای دانشجویان رشته های طراحی مد و لباس همچنین دانشجویان مطالعات هنر شناخت سیر تطور مفهوم مد در جامعه ایران ضروری است تا بتوانند به سنتزی از مفهوم طراحی لباس ایرانی و اسلامی دست یابند.