نام پژوهشگر: فریبا لباف
فریبا لباف سید محمد موسوی بجنوردی
مساله ناتوانی کودک و نیازمندی او به حمایت و مراقبت یکی از بدیهی ترین مسائلی است که منشأ تدوین قواعدومقررات بسیار درحقوقجهانگردیده است. نگهداری اطفال حمایت جسمی، روحی و اخلاقی آنها را دربرمیگیرد. فقدان حضانت صحیح کودکان و یا سرپرستان بی مسئولیت به عنوان یکی از موانع در راه شکلگیری مناسب شخصیت کودکان به شمار می آید. بررسی تطبیقی مفهوم حضانت در سه کشور ایران، مصرو انگلیس نشان میدهد، در ایران قوانین جاری در حضانت با توجه به در نظر گرفتن مصلحت کودک و به پیروی از نظر مشهور فقهاء تنظیم شده است. فقهای متأخر بر خلاف قوانین فعلی که پایان کودکی را در دختر و پسر، نه و پانزده سال قمری می دانند، بر این عقیده اند که بنا بر مصلحت کودک پایان مدت حضانت، شروع بلوغ جسمی در آنان می باشد که با سایر قوانین و مصالح جامعه معقول تر به نظر می رسد. چرا که از قوانین متفرق دیگر که قابل استناد و استنباط می باشد می توان حضانت فرزندان را تا سن بیست و پنج سالگی و در صورت معلولیت های ذهنی و جسمی به تشخیص کمیسون های تخصصی موضوعه در قوانین ما تا پایان عمر تسری داد. همچنین تقدم ولایت مادر بر جد پدری را، با وجود ادله مخالف و عدم استناد آن به آیات و روایات، با تاثیر زمان و مکان و با توجه به رشد فکری مادران امکان پذیر دانست. قوانین حضانت در مصر، با تعیین مصادیق نگهداری از جمله حمایت، امنیت، سلامت اخلاقی و تربیت طفل از تعهدات پدر و مادر می باشد. درحقوق بریتانیا حضانت، رابطه ای است بین کودک و فردی که حق اداره تأمین نفقه، تعلیم و تربیت و فراهم کردن وسایل رفاهی کودک را دارد. مصر و بریتانیا طبق کنوانسیون حقوق کودک پایان مدت حضانت را هجده سالگی اعلام نموده اند. پلیس کودک و نوجوان آموزش دیده می تواند موقعیت های ایجاد کننده کودک آزاری را نسبت به اطفال بد سرپرست یا فاقد سرپرست شناسایی و با استفاده از راهبردهای علمی و عملی آن را کاهش دهد. حمایت از کودک در پرونده های کودک آزاری از وظایف اصلی پلیس کودک و نوجوان به شمار می آید. سیاست داخلی ایران در دهه اخیر قضازدایی است و با ایده تشکیل پلیس اطفال با اختیارات خاص و رسیدگی تخصصی، به دنبال حمایت از کودکان بزه دیده و افتراقی بودن سیاست جنایی در قبال کودکان بزه کار می باشد. کلید واژه:حضانت، حقوق حضانت، کودک آزاری، پلیس اطفال.