نام پژوهشگر: نسیم دشتی
نسیم دشتی محمد تقی شیخی
فرزندآوری یکی از اساسی ترین محرک های زندگی فردی محسوب می شود که به واسطه عدم توانایی در باروری ساختار شخصیتی فرد را نیز ممکن است تحت تاثیر قرار دهد و اختلالات و مشکلات روانی را برای زوجین به همراه آورد. پذیرش فرزندخوانده از جمله راهکارهای مهم مقابله با پیامد منفی ناباروری محسوب می شود. پذیرش فرزند نقش مثبتی در ارائه سرپرستی صالح به کودکان بازی نموده و به تقویت روند موسسه زدایی و ایجاد شرایط پرورش کودکان در دامان خانواده کمک می کند. این پژوهش درصدد است به بررسی موانع موجود بر سر راه فرزندخواندگی از نظر افراد نابارور بپردازد. روش شناسی پژوهش کیفی و داده ها در این مطالعه با استفاده از روش مشاهده و مصاحبه عمیق گردآوری شده است. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات و ارائه نظریه نهایی از روش نظریه مبنایی استفاده گردید. بر اساس روش نمونه گیری کیفی- هدفمند و نیز اشباع نظری بیست نفر از افراد نابارور انجام پذیرفته است. نتایج حاصل با استفاده از روش نظریه مبنایی شامل صد و بیست و هفت مفهوم و پانزده مقوله که در آخر تحت عنوان مقوله مرکزی « پذیرش هویت خدشه دار : چالش فرزندخواندگی » بررسی شد. نظریه مبنایی حاصله، در قالب یک مدل پارادایمی شامل پنج بعد شرایط علی، زمینه، شرایط مداخله گر، راهبردها و پیامد ارائه شده است