در سالهای اخیر با توجه به روند روز افزون جمعیت و گرایش به شهرنشینی بویژه در جوامع بزرگتر و کلان شهرها، عدم تعادل میان رشد جمعیت و تامین خدمات، مشکلات زیادی را به همراه خواهد داشت . طبق آمار، گروه سنی جوان ( در حوزه سنی 20-35سال) به بیش از 24 میلیون نفر می رسد که نیاز به تامین مسکن را تشدید کرده و به تبع سیاستهای دولت برای حل مشکل ایشان ازمهمترین مسائل روز به شمار می آید. برای رفع این مشکل نیاز به ساخت و ساز بیشتر و افزایش تولید در بخش مسکونی خواهد بود که در کنار آن نظارت کیفی بر ساخت و سازهای انجام شده اهمیت زیادی دارد تا کیفیت این ساختمانها فدای افزایش کمی و تعداد بر آنها نشود. مسکن مهر یکی از راههای دولتی برای پاسخ به این نیاز بود که جامعه هدف آن قشر ضعیف را در بر می گرفت ، که به طور خلاصه با استفاده از زمینهای موات ارزان در حاشیه و خارج از شهرها، قیمت تمام شده واحد مسکونی را به شدت کاهش داده و آن را با آورده های بسیار کم به متقاضیان واگذار می کردند. همچنین باید راهکارهای خاصی برای مسکن قشر متوسط لحاظ شود چرا که این قشر تمکن ، توانایی مالی و انتظارات بالاتری نسبت به قشر ضعیف دارد و مسکن مهر، پاسخگوی نیازهای وی نیست. الگویی که امروزه دیگر یک پیشنهاد جدید نیست بلکه الزام همه گیر برای ساخت و سازها می باشد به طور کلی، برقراری تعادل و تعامل میان سه حوزه اصلی اجتماع ، اقتصاد و کالبد را در بر میگیرد. این معماری بر تبیین رابطه متعادل و همزیستانه اثر معماری با محیط و کنش مندی خودآگاه اثر معماری نسبت به شرایط محیطی پی ریزی شده و در آن ، مواد و منابع در دسترس ، بیش از هدر دادن یا نادیده گرفتنشان، باید با کارایی بیشتری استفاده شوند. الگویی که امروزه دیگر یک پیشنهاد جدید نیست بلکه الزام همه گیر برای ساخت و سازها می باشد به طور کلی، برقراری تعادل و تعامل میان سه حوزه اصلی اجتماع ، اقتصاد و کالبد را در بر میگیرد. این معماری بر تبیین رابطه متعادل و همزیستانه اثر معماری با محیط و کنش مندی خودآگاه اثر معماری نسبت به شرایط محیطی پی ریزی شده و در آن ، مواد و منابع در دسترس ، بیش از هدر دادن یا نادیده گرفتنشان، باید با کارایی بیشتری استفاده شوند. این پژوهش سعی دارد تا بررسی الگوهای مشابه قدیمی و سوابق موضوع ، در نهایت یک طرح معماری را در یک زمین واقعی ارائه نماید.