نام پژوهشگر: ندا دکامئی
ندا دکامئی معصومه شجاعی
هدف تحقیق حاضر مقایسه اثربخشی الگودهی دامنه ای و بازخورد دامنه ای بر اجرا و یادگیری یک تکلیف زمان بندی متوالی حرکات پا بود. به این منظور 40 دانشجوی سالم داوطلب دانشگاه الزهرا در دامنه سنی 20 تا 24 سال به صورت تصادفی به 4 گروه الگودهی دامنه ای و بازخورد دامنه ای و جفت با هر یک تقسیم شدند. تکلیف شرکت کننده ها پرش جفت پا در خانه های 3، 2، 1 و 8 دستگاه سنجش زمان بندی حرکات پا با حفظ زمان بندی نسبی هدف بود. در صورت خارج شدن زمان هر بخش از حرکت از دامنه 15% به گروه الگودهی الگوی صحیح و به گروه بازخورد آگاهی از اجرای عددی ارائه شد. هر یک از اعضای گروه های جفت شده با یک فرد از گروه های تجربی جفت شده و در کوشش های مشابه الگو یا بازخورد دریافت کرد. آزمایش 4 روز به طول انجامید و شامل مراحل اکتساب، یادداری و انتقال بود. آزمون یادداری پس از 24 ساعت در شرایط کاملاً مشابه بدون الگو و بازخورد و پس از آن، آزمون انتقال با تغییر توالی پرش بدون تغییر زمان بندی نسبی و مطلق انجام شد. برای سنجش دقت زمانی عملکرد از خطای زمان بندی نسبی و مطلق استفاده شد. بر اساس نتایج تحلیل واریانس 4 گروه در 6 دسته کوشش با تکرار سنجش دسته کوشش در مرحله اکتساب، اثرات اصلی و متقابل گروه و دسته کوشش معنا دار نبود (05/0p>). نتایج تحلیل واریانس یک راهه در آزمون های یادداری و انتقال نیز اثر معنا داری را نشان نداد (05/0p>). بنابراین، کنترل اثر بازخورد، اثرات مثبت الگودهی دامنه ای را از بین برد و طبق چارچوب نقطه چالش، الگودهی و بازخورد دامنه ای نتوانست چالش بهینه ای را جهت یادگیری تکلیف زمان بندی حرکات پا ایجاد کند. کلید واژه های فارسی: بازخورد افزوده، چارچوب نقطه چالش، رویکرد دامنه ای، فرضیه هدایت، یادگیری مشاهده ای