نام پژوهشگر: روح الله نصیری اطهر
روح الله نصیری اطهر حمیدرضا رضانیا
موضوع پایان نامه تحلیل و تبیین رابطه ملک و ملکوت المیزان و تفسیر التحریر والتنویرجناب ابن عاشور می باشد جناب علامه هم رویکرد عقلی و هم رویکرد نقلی به این موضوع دارد در حالی که جناب ابن عاشور بیشتر با رویکرد نقلی به موضوع پرداخته است این موضوع را در سه بخش معرفت شناسی هستی شناسی و انسان شناسی بررسی کردند و به تناسب هر بخش ملک و ملکوت را تحلیل و تبیین کرده ایم در بخش معرفت شناسی صحبت از علم و ارتباط آن با انسان و ارتباط ادراکات انسان با عوالم هستی به میان آمده است و ادراکات ظاهری و باطنی پلی شده برای معرفت عوالم ظاهری و باطنی. در این بخش جناب علامه علم حصولی را مسبوق به علم حضوری می داند و تجرد علم در کلام علامه جایگاه خاصی دارد در حالی که جناب ابن عاشور اگر چه قائل به تجرد علم و ارتباط انسان با علم است ولی سخنان او بسیار مجمل می باشد. در بخش هستی شناسی جناب علامه عالم هستی را فیض واحد حق تعالی می داند که این فیض واحد دارای مراتب مختلف می باشد و این مراتب به شدت و ضعف و سهمی که از وجود دارند با هم اختلاف دارند علامه عوالم مختلف وجود را همان عوالم مختلف هستی می داند که عبارتند از عالم عقل و عالم مثال و عالم ماده و عالم هستی را مرکب می داند از حقایق شهودی و غیبی و دنیا و برزخ و قیامت را به عنوان ظاهر و باطن عالم معرفی می کند و جناب ابن عاشور عوالم را به عوالم بالا و پایین تقسیم می کند و قائل به عالم ملکوت و مجردات می باشد نظرات هر دو مفسردر این بخش به هم نزدیک استولی جناب علامه علاوه بر رویکرد نقلی با مبانی عقلی به این مباحث پرداخته است در بخش سوم ملک و ملکوت از منظر انسان شناسی بررسی شده است جناب علامه نفس انسان را جسمانیه الحدوث و روحانیه البقا می داند و آن را از عالم امر می داند و جنبه ملکوتی و امری انسان را مقدم بر وجود خلقی او معرفی می کند و قائل به تطابق عوالم انسانی و عوالم هستی می باشد و جناب ابن عاشور نیز انسان را دارای بعد امری و خلقی معرفی می کند و بعد امری او را مقدم بر بعد خلقی می داند و او نیز قائل به تطابق عوالم هستی و عوالم انسانی می باشد.