نام پژوهشگر: شهلا اسدی نسب

بررسی عناصر گفت وگوو لحن در داستان های کوتاه حبیب احمدزاده
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه سمنان - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  شهلا اسدی نسب   عبدالله حسن زاده میرعلی

اگر چه تاریخ ادبیات داستانی به سده های پیش بازمی گردد، ولی ادبیات داستانی نوین ، راهی جدا از ادبیات کهن دارد و روز به روز شاهد بهره گیری نویسندگان از شگردهای جدید در داستان نویسی هستیم. با آغاز هجوم رژیم عراق به کشور ایران وشروع جنگ ، عده ای از نویسندگان دست به قلم گرفتند و هریک به گونه ای رسالت ذهنی خود را در این خصوص به جا آوردند. این نویسندگان ، از همان سال های آغازین جنگ شروع به نوشتن کردند و این امر در سال های بعد از جنگ با پختگی و تجربه ی بیشتر ادامه یافت. و هم اکنون ادبیات داستانی جنگ از جایگاه والایی در میان خوانندگان برخوردار است و سهم بسزایی در ادبیات داستانی ایران دارد. امروزه گرایش نویسندگان به ویژه نویسندگان دفاع مقدس ، به داستان کوتاه بیشتر شده است و این ژانر ادبی با اقبال بیشتری مواجه گردیده است. به دلیل حجم محدود داستان کوتاه ، فرصت برای انتقال مفاهیم و پیام کم است . و نویسنده باید با شگردی خاص مفاهیم موردنظر خود را در این قالب بگنجاند . گنجاندن عناصر داستانی در داستان های کوتاه ، با فشردگی هرچه تمام تر صورت می گیرد و انجام این کار به تبحر خاصی نیاز دارد. گفت وگو و لحن که از جمله عناصر داستان می باشد، کارکردهای مختلفی دارد . از کارکردهای آن می توان به گفت وگوی همراه با شخصیت پردازی، گفت وگوی همراه با توصیف، گفت وگوی توأم با درگیری، گفت وگو وانتقال محیط داستان و... اشاره کرد. لحن نیز انواع مختلف دارد که از انواع آن می توان به لحن خشن وجدی، لحن تمسخرآمیز، لحن دلسوزانه و... اشاره کرد. نویسندگان دفاع مقدس، هریک به گونه ای از عناصر داستانی در داستان های خود بهره برده اند. حبیب احمدزاده که از جمله نویسندگان دفاع مقدس می باشد، از عناصر گفت وگو ولحن در داستان های خود به طرز خاصی بهره برده است. گفت وگو ها معمولاً یک طرفه و به شیوه ی جریان سیال ذهن است ولحن اغلب نوشته هایش تلخ و گزنده است. او که از نزدیک جنگ را تجربه کرده ، به خوبی توانسته است مفاهیم ذهنی خود را در داستان هایش انتقال دهد.