نام پژوهشگر: سمیه سادات بطحائی
سمیه سادات بطحائی یعقوب آژند
نقش سیمرغ بارها در طول تاریخ هنر ایران ، در قالب های گوناگون ظاهر شده است . اتصال این نقش به فرهنگ ، باورها ، جهان بینی اساطیری از یک طرف و ادبیات غنی و سرشار ایرانی از سوی دیگر ،جایگاه آن را بیش از پیش اهمیت می بخشد. در این میان به نظر می رسد فرم ورنگ سیمرغ مکتب تبریز صفوی ، تحت تاثیر عواملی چون عوامل اجتماعی ، زیبائی شناسی منحصر بفردی را در ساختار بصری این پرنده به خود اختصاص داده است . با مطالعه نگاره ها در مکاتب گوناگون هنری ایران به طرحی سنتی و ساختار فرمی می رسیم که نگارگران تحت تاثیر توصیفات شاهنامه حکیم ابوالقاسم فردوسی به آن دست یافته اند .این پایان نامه سعی دارد به شیوه استقرائی که علاوه بر بررسی معانی سیمرغ و توجه به توصیفات بصری فردوسی از این پرنده در شاهنامه از طریق مقایسه این اوصاف با سیمرغ ترسیم شده در نگارگری ایرانی ، نگرش و ساختار بیانی و بصری هنرمندان نگارگر را مورد کندوکاو قرار دهد. به این صورت با مقایسه تمهیدات به کارگرفته شده در نقش سیمرغ در نگاره های ایلخانی تا اواخر صفویه رویکردهای نوین آنها را در نمایش این موجود مشخص نماید .در ضمن تلاش شده است تا علاوه بر توجه به این نگرش ،از طریق مطالعه ی نقش و فرم سیمرغ ، اندازه و موقعیت آن را در کادر و تزئینات و رنگ های به کارگرفته شده در نمایش سیمرغ ،چگونگی آن بر مفهوم نیروی خیر و یا شر مشخص شود .