نام پژوهشگر: رامین کردی
محبوبه کردی مسعود گلپایگانی
چکیده: هدف از پژوهش حاضر، اثر تمرینات پایداری مرکزی در کمردرد مزمن پرستاران است. تحقیق حاضر از نوع تحقیقات نیمه تجربی می باشد. جامع? آماری شامل 20 پرستار زن بیمارستان های شریعتی، امام خمینی، ولی عصر، میرزا کوچک خان و مرکز قلب تهران در دامن? سنی ریز 55 سال است. پرستاران داوطلب مبتلا به کمردرد مزمن غیر اختصاصی (بیش از 3 ماه) بوده، که حداقل یک سال از زمان خدمت آنها در حرفه پرستاری می گذرد و سابقه هیچگونه بیماری سیستمیک را نداشتند. این افراد به صورت تصادفی در دو گروه مداخله (10 نفر) تحت مداخله تمرینات پایداری مرکزی به مدت 8 هفته و گروه کنترل (10 نفر) که در مدت مطالعه در لیست انتظار قرار گرفتند، تقسیم شدند. شدت درد با مقیاس دیداری vas ، قابلیت کاری با پرسشنامه ناتوانی رولاند – موریس و کیفیت زندگی با پرسشنام? sf-36 ، قبل و بعد از تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفت. یافته های تحققیق با استفاده از آزمون t وابسته برای مقایسه پیش آزمون و پس آزمون و تحلیل کواریانس برای مقایسه دو گروه در پایان هفته 8 در سطح معنی داری (05/0 > p) و در محیط نرم افزار spss نسخ? 17 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که بین پیش آزمون و پس آزمون گروه مداخله در متغیرهای تحقیق، به جز مقیاس مشکلات روحی (182/0 = p)، تفاوت معنی داری دیده شد (05/0 > p). در حالی که هیچ تغییر معنی داری در متغیرهای تحقیق در گروه کنترل بین پیش آزمون و پس آزمون دیده نشد (05/0 <p). در نهایت بین متغیرهای تحقیق در دو گروه در پایان هفته 8 تفاوت معناداری دیده شد (05/0 > p). بر اساس نتایج تحقیق به نظر می رسد که تمرینات ثبات مرکزی بر شدت درد، ناتوانی و کیفیت زندگی تأثیر مثبت و معنی داری دارد. از اینرو پیشنهاد می شود که جهت بازتوانی کمر درد مزمن در افراد پرخطر که کمر دردشان وابسته به شغلشان است از برنامه تمرینات ثبات مرکزی استفاده شود. کلمات کلیدی: کمر درد، درد مزمن، کمر درد غیراختصاصی، پایداری مرکزی، تمرینات ثبات مرکزی، پرستار، ناتوانی، کیفیت زندگی.
فاطمه علیرضایی حیدر صادقی
مقدمه و هدف: از آنجائی که انواع مختلف پرش و فرود به عنوان مهارت¬های حرکتی پایه نقش مهمی در موفقیت های ورزشی دارند. نیاز برای کنترل چند مفصله گشتاورهایی که به وسیله نیروهای عکس العمل عظیم که در طی مرحله فرود ایجاد می¬شود درگیری زیادی را برای سیستم عضلانی به وجود می آورد. از این¬رو مطالعه پاسخ های عصبی عضلانی در تلاش برای فهم بهتر مکانیزم آسیب ها به عنوان پایه گسترش و پیشگیری و نیز تدوین استراتژی های تمرینی و توانبخشی به ویژه در محیط آب حائز اهمیت است. هدف از انجام این تحقیق، مطالعه تاثیر قرارگیری در محیط آب بر پاسخ های عصبی عضلانی اندام تحتانی و همچنین استراتژی های فرود در حرکات مختلف پرش-فرود (پرش معکوس، فرود و فرود-پرش) در زنان جوان فعال و غیرفعالبود. روش شناسی:12 زن جوان فعال(سن 2.7 ±21.2 سال، وزن 13.1±76.4 کیلوگرم، قد 5.2±168.6 متر، سابقه فعالیت 3±7.8 سال و درصد چربی 4.1±25.2 درصد) 10 زن غیرفعال (سن 3.7 ±23.2 سال، وزن 13.1±70.4 کیلوگرم، قد 5.2±163.6 متر و درصد چربی 7.1±26.2 درصد) بدون سابقه آسیب aclدر این تحقیق شرکت کردند. زمان شروع فعالیت عضلانی نسبت به لحظه برخورد و همچنین rms سیگنال الکترومیوگرافی 150 میلی ثانیه قبل و پس از لحظه برخورد با زمین در هر سه نوع پرش در دو محیط آب و خشکی محاسبه شد. داده های مربوط به آمپلی تود سیگنال به اوج rmsmvic نرمالایز و به عنوان درصدی از آن گزارش شدند. هر کوشش هم زمان با ثبت الکترومیوگرافی توسط دو دوربین از نمای فرونتال و ساجیتال در آب و خشکی فیلم برداری شد تا پس از بازبینی استراتژی های فرود توسط سیستم امتیاز¬دهی خطاهای فرود (less) ارزیابی شوند. تحلیل ویدنویی تصاویر توسط نرم افزار تحلیل عملکرد آریل (apas) انجام شد. تحلیل واریانس اندازه گیری مکرر برای مقایسه فعالیت عضلات قبل و پس از برخورد بین سه نوع تکلیف و از تست تی همبسته برای مقایسه فعالیت عضلات قبل و پس از برخورد با زمین در سه تکلیف و همچنین برای مقایسه زمان شروع فعالیت عضلانی بین دو تکلیف فرود و فرود –پرش استفاده شد.تاثیر محیط (آب و خشکی) و سطح فعالیت (فعال و غیرفعال) بر مقادیر نرمالایز شده rms فعالیت عضلانی پیش و پس از لحظه برخورد و زمان شروع فعالیت عضلانی نسبت به لحظه برخورد و نیز استراتژی های فرود با استفاده از تحلیل واریانس با اندازه گیری مکرر اندازه گیری شد.یافته ها:در گروه فعال،در هر سه نوع تکلیف پرش معکوس (0.000=p، 8.2=t)، فرود-پرش (0.001=p، 5.05=t)و فرود (0.010=p، 3.3=t) میزان فعالیت عضله وستوس لترالیس قبل از برخورد با زمین در آب به طور معنی داری کمتر از خشکی بود. در هر سه نوع حرکت پرش معکوس (0.000=p، 6.9=t)، فرود-پرش (0.000=p، 6.2=t) و فرود (0.000=p، 7.34=t) میزان فعالیت عضله لترال گستروکنمیوس قبل از برخورد با زمین در آب کمتر از خشکی بود. در فرود و فرود-پرش فعالیت عضلات همسترینگ قبل از برخورد تفاوتی بین آب و خشکی وجود نداشت اما در پرش معکوس فعالیت عضله لترال همسترینگ در آب به طور معنی داری کمتر از خشکی بود(0.034=p، 2.5=t). در هر سه تکلیف پرش معکوس (0.04=p، 2.3=t)، فرود-پرش (0.012=p، 3.2=t) و فرود (0.000=p، 5.6=t) فعالیت عضله وستوس لترالیس بعد از برخورد با زمین در آب به طور معنی داری کمتر از خشکی بود. گروه غیر فعالدر تکلیف فرود-پرش (0.003=p، 6.05=t)و فرود (0.020=p، 4.3=t) میزان فعالیت عضله وستوس لترالیس قبل از برخورد با زمین در آب به طور معنی داری کمتر از خشکی بود. در فرود-پرش (0.001=p، 7.2=t) و فرود (0.000=p، 8.04=t) میزان فعالیت عضله لترال گستروکنمیوس قبل از برخورد با زمین در آب کمتر از خشکی بود. در فرود و فرود-پرش فعالیت عضلات همسترینگ قبل از برخورد تفاوتی بین آب و خشکی وجود نداشت. در هر سه تکلیف پرش معکوس (0.03=p، 3.3=t)، فرود-پرش (0.014=p، 3.9=t) و فرود(0.002=p، 4.6=t) فعالیت عضله وستوس لترالیس بعد از برخورد با زمین در آب به طور معنی داری کمتر از خشکی بود.در تکلیف فرود-پرش اثر محیط بر استراتژی های فرود معنا دار بود (0.008p= و9.06f=). نتیجه گیری:با توجه به تفاوت الگوی عملکرد عضلات در آب در مقایسه با خشکی تجویز اینگونه تمرینات در برنامه های آماده سازی ورزشکاران به خصوص از نظر سازگاری های عصبی عضلانی باید به دقت صورت گیرد. همچنین با توجه به تاثیر تکلیف بر استراتژی های فرود می توان اینگونه جمع بندی کرد که با تغییر تکلیف استراتژی های فرود نیز تغییر می کنند. با تغییر تقاضای تکلیف از فرود به حرکت پرش-فرود استراتژی های فرود نیز در محیط آب در مقایسه با خشکی تغییر می کند. نتایج این مطالعه اطلاعاتی را جهت انتخاب الگوهای تمرینی در اختیار مربیان قرار می دهد که می توانند با لحاظ کردن سایر ویژگی های آب از این محیط به عنوان یک متغیر تمرینی متفاوت استفاده کنند.
علیرضا حسینی خضری علی یونسیان
کمردردیکی از علائمرایجدربالغین محسوب می شود وشیوعبالایآن درنوجوانانبهعلتارتباطشبا نوعمزمنآن درسنینبالاترموردتوجههمگان است. شواهد نشان می دهد که این میزان در ورزشکاراندرسطحرقابتی فعالیت می کنند بالاتر ازجمعیتهمسنغیرورزشکاراست. بر اساس شواهد تاکنون در خصوص ارتباط بینقدرتعضلاتتنهو کمردرد به طورگستردهبررسیشده استامادربینورزشکارانفوتبالیستنوجواناینارتباطتا کنون کمتربررسیشدهاست. تحقیق حاضر یکمطالعهمقطعی–مقایسه ایاست. که هدفآنبررسیعواملشایعکمردرد درورزشکاراننوجوانفوتبالیستمی باشد. بدین منظور بر اساس پرسش نامه کمردرد تعداد 30 نفر نونهال و نوجوان فوتبالیست در قالب دو گروهبا کمردرد و بدون کمردرد انتخاب شدند. پس از آن عوامل مختلف مانند سن،قد،وزن،میانگین ساعتتمریندرهفته،تفاوتطولدواندامتحتانی،کوتاهی عضلاتهمسترینگ،استقامت عضلات پشت و کمر،میزان انعطاف پذیری عضلات پشت و کمر،قطرعضلاتدیوارهشکم و مولتیفیدوس هاانجامشد سپس ارتباط بین عوامل فوق و کمردرد وهمچنیننمرهvasبا برخی ازعواملبالاموردبررسیقرارگرفت. سپس برای بررسی تفاوت نمره های بین دو گروه از آزمون های مختلف آماری در سطح معنی داری کمتر از 05/0 بررسی شدند. نتایج تحقیق نشان داد که بین میانگینمتغیرهای سن،قد،وزن، میانگینساعتتمریندرهفته،و استقامت عضلات پشت و کمر، کوتاهی عضلات همسترینگ، میزان تقارن و ثبات مچ پا و میزان انعطاف پذیری عضلات پشت و کمر، قطر عضلات مولتیفیدوس و مایل خارجیوکمردرددرفوتبالیست هاینونهال و نوجوان ارتباط معنی داری وجود ندارد.اما بین میانگین متغیرهای قطرعضلات مایل داخلی و راست شکمیبا کمردرد در بین دو گروه معنی دار می باشد.بنابراین به مربیان رده های نونهالان و نوجوانان پیشنهاد می شود با توجه ارتباط عوامل فوق با کمردرد،در کنار تمرینات تکنیکی و تاکتیکی، برنامه های بدنسازی به منظور تقویت عضلات شکم و کمر با هدف پیشگیری از کمر درد توجه ویژه مبذول دارند.