نام پژوهشگر: افسانه دلاوری
افسانه دلاوری میرزا محمد حسنی
تاریخ اساطیری هر کشوری نمود اندیشه و فرهنگ مردمان آن کشور است و اصولاً اسطوره ها جلوه گاه آرمان ها ها و ارزش های اخلاقی ملت ها تلقی می شوند. اساطیر و حماسه های ایران نیز از این قاعده مستثنی نیستند و گواه بارز این حقیقت را می توان در حماسه پهلوان نام آور ایرانی مشاهده کرد. رستم به عنوان یکی از بزرگ ترین پهلوانان اسطوره ای ایران زمین ، نه تنها نمادی از قدرت بدنی و دلاوری های اعجاب انگیز است ، بلکه مصداق هنجارهائی چون جوانمردی و وطن دوستی است. او به عنوان مظهر قدرت اجرایی حکومت کیانیان و نماینده قشر مرزبانان حکومتگر محلی از ناحیتی چون سیستان و از دل خاندانی نژاده و نجیب سر بر آورد و به پاسداری از کیان ایرانی همت گماشت. همین وظیفه سترگ رستم باعث شد تا به مقام عالی قهرمان ملی و ابرانسانی فرهمند تبدیل شود. روش پژوهش در این تحقیق، سازگار با اصول و قواعد مرسوم در حوزه مطالعات علوم انسانی و بر پایه تحقیقات نظری می باشد و در روند تحقیق، ضمن استفاده از داده های نوشتاری ، تلاش گردید تا به اعتبارسنجی داده ها با کمک منابع و اسناد معتبر و خصوصاً تحلیل های منطقی همت گماشته شود و پس از پالایش داده های موثق، به جمع بندی و تدوین پژوهش در قالب پایان نامه اقدام شود. نتیجه تحقیق حکایت از آن دارد که روستهم مرزبان مقتدر و نیرومند ناحیه نیمروز یا سیستان در شرق ایران و از تبار جمشیدشاه کیانی ، به دلیل پیوند با تحولات تاریخی ایران هزاره اول ق.م ، درگیر ماجراهائی گردید که آوازه او را از یک یل سیستانی به یک پهلوان ملی مبدل ساخت. شهرت و اعتباری که رستم را به یک موجود داستانی و با مضامین حماسی تغییر ماهیت داد و حتی باعث گردید تا آوازه برازندگی ها و رشادت هایش ، در خارج از مرزهای ایران ، و در متن اساطیر ملت های همجوار رسوخ پیدا کند. تا حدی که در افسانه های کهن حماسی ، می توان مواردی همانند مشابهت داستان رستم و سهراب با داستان لی-جینگ و لی نو-جای چینی و یا همانندی رستم و کوهولین قهرمان ایرلندی و یا رستم و هیلدبراند و دیگر تاثیر پذیری های متقابل ادبی و فرهنگی را ملاحظه کرد.