نام پژوهشگر: مهدی دلبند
مهدی دلبند حسن خیری
تاریخ معاصر ایران پر است از حوادث تلخ و شیرینی که عبرت های زیادی برای امروز و فردای ما در پی دارد. آشنایی اولیه ایرانی ها با گفتمان هویتی تجدد سرآغاز ورود گفتمان آموزشی مدرن و تخاصم آن با گفتمان آموزشی سنتی است. عباس میرزا و پس از او امیرکبیر، آغازگران انقلاب آموزشی هستند. دارالفنون ، تأسیس مدارس خارجی و خصوصی توسط میسیونرهای مسیحی و اعزام دانشجو ازجمله اقداماتی است که در زمان قاجار انجام شد. با تأسیس اولین حکومت مطلقه مدرن در ایران و روی کار آمدن رضاخان، گفتمان قدرت پهلوی خود را در گفتمان آموزشی بازنمایی کرد و به تلاش برای زدودن دین از صحنه زندگی و جامعه ایرانی پرداخت. گفتمان آموزشی از دال های مختلفی مثل«غرب گرایی»،«تمرکزگرایی»،«باستان گرایی»،«دیوانسالاری»،«دین زدایی» تشکیل شده که حول دال مرکزی«نوسازی آمرانه» مفصل بندی شده اند. این تحقیق تلاش دارد با استفاده از روش تحلیل گفتمان لاکلا و موفه به بررسی انتقادی و آسیب شناختی گفتمان آموزشی پهلوی اول بپردازد. نتایج نشان می دهد رضاشاه از ابتدا اعتقادی به حضور روحانیت نداشت و ابتدا با ظاهرنمایی سعی در جلب حمایت آنان داشت و پس از به قدرت رسیدن با اقدامات خود عملاً به ستیز با دین پرداخت. این ستیز در گفتمان آموزشی از طریق برجسته سازی دال های مذکور انجام گرفت.