نام پژوهشگر: سمیه قاسمی نراقی

غایت حرکت در حکمت متعالیه و مقایسه آن با دیدگاه ابن سینا
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهید مطهری - دانشکده الهیات و معارف اسلامی شهید مطهری 1392
  سمیه قاسمی نراقی   سید مصطفی محقق داماد

نگاه غایت مدارانه به هستی، از ویژگی های حکیم الهی است. این ویژگی در فلسفه اسلامی چنان پررنگ شده که ابن سینا علم به غایت را افضل علوم می شمرد. ملاصدرا با طرح حرکت جوهری و تعمیم آن به کل هستی نگاهی نو به غایت حرکت را ارائه داد، که ما در این پژوهش به تفصیل به تفاوت نگاه ملاصدرا و ابن سینا به مسأله حرکت پرداخته ایم. ملاصدرا معانی عام «خروج از مساوات» و «نفس تبدّل و غیریت» را برای حرکت پذیرفت، لذا حرکت جوهری او علاوه بر معنای مشایی حرکت که برپایه آموزه قوه و فعل ارسطویی است و بر حیثیت فقدان موجود مادی تکیه دارد، بر مثال حرکت در عالم مثل افلاطونی و سیر و سلوک عرفانی در قوس نزول و صعود هم دلالت دارد. این معنای دوم حاکی از حیثیت وجدان، حیات، عشق فراگیر در کل هستی و حرکت حبی موجودات به سوی حق است. او معتقد است همه مخلوقات حرکت جوهری حبّی به سوی غایت خود دارند. این حرکت جوهری واحد است و غایتی واحد دارد. غایت نهایی این حرکت واحد، بازگشت به سوی خدا در قیامت است. ملاصدرا ذیل آیات مربوط به تحقق قیامت دو تفسیر ارائه می دهد: تفسیر اوّل تحقق قیامت صغری برای انسان صغیر تا مقام فناء است و تفسیر دوم تحقق قیامت کبری برای عالم یا انسان کبیر تا بازگشت کلّ ماسوی به سوی خداست. این دو تفسیر چنین جمع می شود که قیامت باطن دنیاست. افرادی می توانند با مرگ ارادی یا طبیعی و سیر در مسیر نشئات، آن را مشاهده کنند، که این قیامت صغراست؛ علاوه بر این زمانی می رسد که این باطن برای همه مشهود و مکشوف می شود و قیامت کبری برای کل عالم تحقق می یابد. شرح این دو تفسیر، یکی از مصادیق آمیختگی برهان، عرفان و قرآن در حکمت ملاصدراست که در آن مباحث عمیق فلسفه و عرفان به خدمت تفسیر قرآن درمی آید.