نام پژوهشگر: اسمعیل مازنی
اسمعیل مازنی جعفر صادقی
در این مطالعه به بررسی یک نظریه به نام «نسبیت خیلی خاص و تغییرشکلهای آن» می پردازیم که به عنوان یک نظریه ی بررسی کننده ی امکان نقض تقارن لورنتس مطرح شد. در ابتدا تقارنهای پوانکاره را به عنوان تقارنهای طبیعت در نظریه ی نسبیت خاص اینشتین مرور کردیم. سپس به معرفی نسبیت خیلی خاص پرداختیم که در واقع به عنوان تقارنهای بنیادی تری از طبیعت هستند که جایگزینِ تقارنهای پوانکاره می شوند و بر طبق آن می توان زیرگروه هایی از گروه پوانکاره را به عنوان گروه متقارن فضازمان فرض کرد. در ادامه متذکر می شویم که نسبیت خیلی خاص می تواند در فضازمانِ جابجا ناپذیرِ مویال با جابجا ناپذیریِ نورگونه تحقق یابد. سپس به بررسی تغییرشکل نسبیت خیلی خاص پرداخته و انگیزه های فیزیکی این کار را مطرح نمودیم و تمامی تغییرشکلهایی که تاکنون روی نسبیت خیلی خاص انجام شده است و نیز توابع متریک ناوردا تحت زیرگروه های آن را مطالعه نمودیم. در پایان به عنوان بخش اصلی این تحقیق نشان داده ایم که توابع متریک ناوردا تحت زیرگروه های تغییرشکل یافته ی نسبیت خیلی خاص، ریشه در هندسه ی فینسلری دارند و در واقع از نوع توابع متریکِ فضاهای ناهمسانگرد موضعی بوده که در تحقیقات گذشته با رهیافتی متفاوت به دست آمده اند. به عبارت دیگر متذکر می شویم که تغییرشکل نسبیت خیلی خاص می تواند در فضازمانِ ناهمسانگرد موضعی تحقق یابد یعنی زیرگروه های تغییرشکل یافته ی نسبیت خیلی خاص در واقع همان گروه ایزومتری فضازمانِ ناهمسانگرد موضعی می باشند.