نام پژوهشگر: معصومه علا
معصومه علا مهرناز بهروزی
چکیده به نظر می رسد در طول تاریخ بشر رویکردی دینی داشته است . هیچ فرد و اجتماعی را نمی توان یافت که حیاتی فاقد تجربه ی دینی و تاریخی بودن «اِله» را سپری کرده باشد . با دقت در تاریخ اقوام گوناگون به روشنی در می یابیم که همواره این تجربه ی دینی با نظم سیاسی حاکم نیز مرتبط و یگانه بوده و به بیان دیگر رابطه ای متقابل میان معتقدات مذهبی و دستگاه رهبری سیاسی جامعه برقرار بوده است . پادشاهان ایران باستان نیز در کنار تصاحب قدرت سیاسی با همکاری طبقه ی روحانی جامعه ، از خود چهره ای الهی ساخته ، و با ادعای اینکه جایگاه آنان به خواست و ارداه ی ایزدان صورت می گرفته است قدرت سیاسی را در انحصار خویش درآورده و دسترسی به آن را برای عامه ی مردم نا ممکن می ساختند . در این میان گاه تضاد و کشمش میان طبقه ی حاکم و کاهنان مذهبی ایجاد می گشت ، که به سبب وجود منافع مشترک میان دو گروه پس از مدتی این نزاع ها فروکش می نمود . سلسله ی هخامنشیان و ساسانیان از جمله حکومت های باستانی ایران زمین هستند که هر کدام بسته به شرایط و متقضیات زمان خود از دین به عنون ابزار سیاسی بهره مند گردیده و مساعدت یا مخالفت کاهنان مذهبی را در مسیر حکومت سیاسی خویش تجربه نمودند. در این تحقیق سعی بر آن بوده تا با استفاده از کتاب ها و منابع معتبر و شناخته شده پس از اشاره به سیاست مذهبی هر یک از این حکومت ها ، شباهت ها و تفاوت های میان آن دو نیز به شیوه ی توصیفی – تحلیلی مورد نقد و بررسی قرار گیرد . واژه های کلیدی : دین ، ارتباط دین و دولت ، هخامنشیان ، ساسانیان ، کاهنان مذهبی