نام پژوهشگر: عاطفه رضوان نیا
عاطفه رضوان نیا مهدی منتظرقائم
این تحقیق بر آن است با رویکرد مطالعات فرهنگی، روند بازنمایی زندگی روزمره ایرانی را در پویانمایی شکرستان مطالعه کند. از آنجا که زندگی روزمره مفهومی وسیع است، در این پایان نامه برروی نحوه ی بازنمایی زندگی سنتی و مدرن تاکید شده است. چارچوب نظری در این تحقیق، نظریه بازنمایی برساختگرا (برمبنای نظریات استوارت هال) و روش شناسی تحقیق، نشانه شناسی است. در گام نخست و برای دستیابی به ساختار کلی شکرستان، این انیمیشن را به عنوان یک نظام نشانه ای در نظر گرفته و از کل 108 قسمت آن، 90 قسمت را به روش نشانه شناسی سه سطحی بارت مطالعه کردیم. طی این بخش از تحقیق، بروی عناصری از زندگی روزمره مانند اشیاء ، مشاغل، سازه های شهری و...تاکید و تلاش کردیم تا با رمزگشایی از این عناصر از رهگذر دوگانه هایی مانند فقیر/ثروتمند، لیموزین/وانت، جوان روستایی/جوان شهری، و.... به معانی مرجح سازندگان دست پیدا کنیم. در بخش تحلیل روایت، ابتدا 16 قسمت از 108 قسمت شکرستان به روش هدفمند انتخاب و با استفاده از تحلیل روایت بارت، نشانه شناسی سه سطحی فیسک و هارتلی و تحلیل سازه ( سلبی و کاودری) به تفصیل مطالعه گردید. اما چون گنجاندن تمام 16 قسمت در پایان نامه حجم زیادی از آن را اشغال می کرد، فقط 4 قسمت و 17 سکانس به تفصیل در پایان نامه گنجانده و به مابقی قسمت ها، اشاره ای کوتاه شده است. نتیجه بررسی ها نشان می دهد، از نظر سازندگان شکرستان (حداقل در مواردی که مطالعه شده است)، مدرنیته پدیده ای است که موجب از هم پاشیدن خانواده، تعارض نسلی، ترویج مدهای مبتذل، از بین رفتن تعهد کاری و فاصله گرفتن فرزندان از والدین شده است. در قسمت هایی که مطالعه شدند، خانواده های ثروتمند، خانواده هایی مدرن به همراه خصلت های منفی و خانواده های فقیر، خانواده هایی سنتی با خصلت های مثبت بازنمایی شده اند. کلیشه سازی جنسیتی در لایه های زیرین معنا احساس می شود. از میان انتقاد هایی که به این شکل از بازنمایی مطرح است، می توان به نگاه جهت دار سازندگان در بازنمایی سنت و مدرنیته اشاره کرد. به نظر می رسد، این شکل از بازنمایی بیشتر از آنکه در جهت کم کردن شکاف نسلی حرکت کند، در جهت افزایش آن قدم بر می دارد.