نام پژوهشگر: هانی شکوهی

بررسی رابطه بین فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش در منطقه ویژه صنایع معدنی و فلزی خلیج فارس
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه هرمزگان - دانشکده مدیریت 1393
  هانی شکوهی   بیژن عابدینی

فرهنگ سازمانی یا به عبارتی مجموعه اعتقادات و ارزش های نسبتا ثابت و الگوهای رفتاری که عموما افراد سازمان پایبند آنها هستند ، روی تمام جنبه های سازمان اثر می گذارد . شرکت منطقه ویژه اقتصادی خلیج فارس نیز همانند سایر سازمانها می تواند فرهنگ مناسب و قوی داشته باشد تا بهنگام مواجهه با چالش های تغییر بتواند بدرستی اقدامات لازم را در جهت اهداف سازمان انجام دهد. فرهنگ سازمانی می تواند تغییر کند ولی اینکار ساده نیست زیرا با اعمال هر تغییر در سازمان ، فرهنگ در سطح فردی و سازمانی دچار تحول می شود . بنابراین ایجاد فرهنگ جدید و یا تعریف مجدد آن می باید قبل از هر نوع برنامه تغییر سازمان انجام شود.از طرف دیگر ، هرسازمان از خرده فرهنگ های مختلف تشکیل شده که در بخشها ، سطوح مدیریت ، مشاغل حرفه ای و سایر گروه های سازمان وجود دارند و ارزش ها و هنجارهای مورد قبول هریک از آنها باهم متفاوت و گاهی هم متعارض است . از اینرو اداره این مجموعه فرهنگی متفاوت امری چالش آور و مشکل است . ولی بهر حال واقعیت این است که ضروری است مدیران سعی کنند این مجموعه فرهنگی را بشناسند تا بتوانند آنرا اداره کنند . به همین دلیل است که بسیاری از دانشمندان مدیریت اساسی ترین وظیفه مدیریت را شکل دهی و هدایت ارزشهای اساسی فرهنگ سازمان می دانند و حتی عملکرد سازمانی را با دستیابی و حاکم بودن ارزش های اساسی می سنجند . اهمیت فرهنگ سازمانی بر کسی پوشیده نیست. فرهنگ از عناصر بسیار مهم یک سازمان محسوب می گردد که می تواند سازمانها را به قله های موفقیت برساند یا اینکه آن را به سراشیبی سقوط و شکست بکشاند. فرهنگ سازمانی در دانش مدیریت و رفتار سازمانی نیز سهم بسزایی دارد. بر پایه نظریه ها و پژوهشهای جدید در مدیریت، فرهنگ سازمانی دارای اهمیت روز افزونی شده و یکی از مباحث اصلی مدیریت را تشکیل داده است و جمعیت شناسان و جامعه شناسان و حتی اقتصاد دانان توجه خاصی به این مبحث نو و مهم در مدیریت مبذول داشته و در شناسایی نقش و اهمیت آن نظریه ها و پژوهشهای زیادی را مطرح ساخته اند. بنابراین می توان گفت که یکی از دلایل توجه به فرهنگ سازمانی و اهمیت آن این است که بر رفتار و اندیشه اعضای سازمان اثر می گذارد و می توان آن را از نقطه شروعی برای حرکت و پویایی و یا مانعی در راه پیشرفت به شمار آورد. لذا فرهنگ سازمانی از اساسی ترین زمینه های تغییر و تحول در سازمان بوده و پذیرش آن از سوی کارکنان در راستای بقا و پویایی سازمان از اهمیت ویژه ای برخوردار است . از سوی دیگر امروزه دانش نیز جزء لاینفک موفقیت سازمان ها محسوب می شود. این مسئله در منطقه ویژه صنایع معدنی و فلزی خلیج فارس که سرمایه های فکری و دارایی های نامشهود در این منطقه بسیار با اهمیت است، نقش دانش بسیار حیاتی می باشد. اگر روند تغییر و تحولات دانش در جامعه معاصر به دقت مورد ارزیابی قرار گیرد، این نتیجه مهم حاصل می شود که جامعه فراصنعتی امروز جامعه ای اطلاعاتی است که در آن به تدریج فناوری های نیروافزا جای خود را به فناوری های دانش افزا می دهند (احمد پور داریانی،1381) در محیط پویا و پیچیده امروز، برای منطقه ویژه خلیج فارس ضروری است که به طور مداوم دانش جدید را به شکل ایجاد، اعتبار بخشی و کاربرد، در محصولات و خدمات خود به کار گیرند. در همین زمینه پیتر دراکر می گوید: "راز موفقیت سازمان ها در قرن 21 همان مدیریت دانش است". بنابراین مدیریت دانش مقوله ای مهمتر از خود دانش محسوب می شود که در سازمان ها به دنبال آن است تا نحوه چگونگی تبدیل اطلاعات و دانسته های فردی و سازمانی را به دانش و مهارت های فردی و گروهی تبیین و روشن نماید (پروست،2000) . از این رو سازمان ها باید محیطی را برای اشتراک، انتقال و تقابل دانش در میان اعضای خود به وجود آورند و افراد را در جهت با مفهوم کردن تعاملاتشان آموزش دهند(nonaka, 1994) و سعی در ایجاد بستر سازی و شناسائی عوامل زمینه ای برای استقرار مدیریت دانش در سازمان نمایند. اما باید توجه داشت که پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش مستلزم این است که عوامل سازمانی مختلف موجود در یک سازمان از جمله ساختار سازمانی، فرهنگ سازمانی، تکنولوژی و منابع انسانی دارای ویژگی های خاصی بوده و از انسجام و هماهنگی لازم برخوردار باشند و وجود شکاف و ناهماهنگی در بین این عوامل مانع پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش خواهد شد. بنابر این برای پیاده سازی موفقیت آمیز مدیریت دانش باید به سازمان به عنوان یک کل نگاه کرد و همه این عوامل را مورد توجه قرار داده و وضعیت آنها در سازمان شناسایی و تحلیل شود. یکی از عوامل مهم در اتخاذ استراتژی مناسب دانش، فرهنگ است. موانع فرهنگی، اغلب مسئول ایجاد خلل در فعالیتهای دانشی، بویژه تسهیم و انتقال دانش در سازمانها هستند )فایرستون و مکالروی (1387 پرداختن به فرهنگ مهم است زیرا هر اقدامی بدون آگاهی از نیروهای فرهنگی – که همیشه در کارند – ممکن است پیامدهای پیشبینی نشده و ناخواستهای به دنبال داشته باشد( شاین 1388). شناخت ابعاد فرهنگ سازمان و نحوه تاثیر آن بر استراتژیهای مدیریت دانش سازمان لازم است، زیرا، مانع ازوابسته ساختن کلیشه ای و بدون بررسی شکست برنامه های مدیریت دانش به عوامل فرهنگی میگردد (فایرستون و مکالروی1387). مدیریت دانش به عنوان سازوکاری نظام مند وسازماندهی شده قادر است تا سازمانها را نسبت به استفاده بهینه از منابع دانش راهنمایی نماید، البته ضرورت استفاده از این سازوکار هنگامی بیش از پیش روشن میشود که سازمانها از اثرات ونتایج استفاده از آن آگاه شوند (انصاری رنانی و قاسمی نامقی 1388 ) مزیت دانش، به عنوان ابزاری جهت ایجاد و تقویت مزیت رقابتی سازمان، منوط به شناخت فرهنگ سازمان بویژه بعد غالب آن میباشد. در صورت عدم شناخت زیرساختهای مناسب و پیشنیازهای لازم استقرارمدیریت دانش– نظیر فرهنگ اجرای آن حاصلی جز انزجار منابع انسانی و اتلاف منابع مالی در پی نخواهد داشت (موسی خانی و اجلی قشلاجوقی و صفوی میرمحله 1389) . با توجه به اینکه شرکت منطقه ویژه صنایع معدنی و فلزی خلیج فارس باید دارای ویژگی های خاص باشند تا بتوانند بر فعالیت های کار آمد صنعتی و معدنی از طریق جلب و هدایت سرمایه گذاری داخلی و خارجی در سطح ملی و منطقه ای تأثیر بگذارند. این تحقیق سعی می کند مهمترین متغیرهای موثر بر رشد، یعنی فرهنگ سازمانی و مدیریت دانش را در این منطقه بررسی کند، خصوصاً که چنین موضوعی به طور خاص با ابزار تجزیه و تحلیل که در این تحقیق استفاده می-شود در دیگر مناطق آزاد و ویژه انجام نشده است . نتایج حاصله می تواند نگاه جدید و توجه خاص مسئولان را به عواملی که تأثیر بیشتری در تأمین منابع داشته باشد جلب نماید