نام پژوهشگر: الهه پوررحیمیان
الهه پوررحیمیان سید علیرضا افشانی
چکیده خشونت خانگی علیه زنان یک مشکل گسترده اجتماعی است که می تواند در بیشتر جوامع مشاهده شود. پژوهش حاضر به بررسی رابطه سرمایه فرهنگی و خشونت خانگی علیه زنان متأهل شهر مهریز پرداخته است و هدف اصلی آن، بررسی رابطه بین سرمایه فرهنگی و ابعاد آن با میزان خشونت خانگی علیه زنان می باشد. برای رسیدن به اهداف مورد نظر تحقیق، از نظریه منابع و نظریه بوردیو استفاده شده است. این پژوهش، با استفاده از روش تحقیق پیمایشی و نمونه گیری خوشه ای چند مرحله ای، بر روی 309 نفر از زنان متأهل 15 تا 60 ساله شهر مهریز انجام گرفته است. ابزار مورد استفاده در این پژوهش، پرسشنامه بود. اعتبار ابزار به صورت محتوایی محرز شده و برای سنجش پایایی از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. داده ها به کمک نرم افزار spss و amos مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج حاصل از تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که بین متغیرهای اختلاف سنی زوجین، اختلاف تحصیلی، اختلاف درآمدی، وضعیت اشتغال زنان، سن ازدواج زوجین با میزان خشونت خانگی علیه زنان رابطه معنادار وجود ندارد؛ اما بین متغیرهای پایگاه اجتماعی- اقتصادی، میزان حمایت اجتماعی ادراک شده از طرف خانواده و میزان دینداری همسر رابطه معنی دار و معکوس با میزان خشونت خانگی علیه زنان مشاهده شد. ضمن این که متغیرهای مدت زمان گذشته از ازدواج و میزان تجربه خشونت توسط مرد درخانواده پدری رابطه معنادار و مستقیم با میزان خشونت خانگی علیه زنان دارند. همچنین بین سرمایه فرهنگی زنان و ابعاد آن (سرمایه فرهنگی تجسم یافته، عینیت یافته و نهادی شده) با خشونت خانگی علیه زنان رابطه معکوس و معنادار وجود دارد. به عبارت دیگر، هر چه سرمایه فرهنگی زنان بیشتر باشد، خشونت مردان علیه آنان کمتر است. نتایج نیز نشان داد، خشونت اقتصادی، شایع ترین نوع خشونت و خشونت جسمی (بدنی)، کمترین نوع خشونت در زنان مورد مطالعه می باشد. نتایج رگرسیون چندگانه از نقش معنادار چهار متغیر تجربه خشونت توسط مرد در خانواده پدری، دینداری، سرمایه فرهنگی و حمایت اجتماعی ادراک شده حمایت می کند که در این میان، تجربه خشونت بیشترین نقش را در تبیین خشونت خانگی علیه زنان ایفا می کند. واژگان کلیدی: سرمایه فرهنگی، زنان، خشونت خانگی علیه زنان، شهر مهریز.