نام پژوهشگر: طاهره چاقری
طاهره چاقری عظیم عظیم پور
در عصر نزول وحی تعداد معدودی از لغات قرآن فقط در بین خواص رواج داشت و در میان عامه مردم حجاز شایع نبود و و از آنجا که درک معنای این لغات برای همگان میسر نبود، این کلمات «غریب القرآن» نام گرفت. قدیمی ترین متن موجود در این علم، پاسخ های ابن عباس به نافع بن الازرق است که برای بیان لغات مشکل قرآن به اشعار عرب استشهاد نموده است. این مجموعه که قریب به 200 لغات قرآنی را در بر دارد، در طول زمان مورد استناد محققان، مفسران و مترجمان، در حوزه علوم قرآنی قرار گرفته است. به دلیل بزرگداشت مقام تفسیری ابن عباس، تاکنون کسی به صورت جامع به نقد و بررسی جوابهای او نپرداخته، لذا بررسی این پاسخ ها بر اساس نظرات لغویون، مفسرین و دانشمندان علوم قرآن شناخت نسبتاً روشنی را در حوزه این علم فراهم می سازد. در این پژوهش 50 لغت از منظر لغویون، مفسرین و دانشمندان علوم قرآن مورد بررسی قرار گرفته که برخی یافته های آن عبارت است از: • ابن عباس «ارکسهم» را به «زندانیشان کرد» معنا کرده در حالی که در کتب لغت، «ارکاس» به معنای «بازگرداندن» می باشد. • ابن عباس«نقیر» را به معنای«رشته باریک در شکاف هسته خرما »دانسته در حالی که این معنای «فتیلاً» است و«نقیر» به معنای«گودی پشت هسته خرما» می باشد. • با توجه به تعریف اصطلاحی «غریب القرآن»عبارت«اَلخَیطُ الاَ بیَضُ مِنَ الخیط الاسوَد» داخل در حوزه این علم نیست و فقط بیانگر یک مسئله فقهی است که مردم با آن آشنا نبودند. واژگان کلیدی : مسائل نافع بن الازرق، عبدالله بن عباس، غریب القرآن.