نام پژوهشگر: وحید صفیان بلداجی

تاثیر 12 هفته تمرین ورزشی مقاومتی بر سطوح سرمی رزیستین، آدیپونکتین و مقاومت به انسولین در زنان یائسه مبتلا به استئوآرتریت زانو و دارای اضافه وزن.
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه شهرکرد - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1393
  وحید صفیان بلداجی   اکبر اعظمیان جزی

چکیده مقدمه: کاهش آدیپونکتین و نیز افزایش رزیستین همراه با افزایش سن در توسعه بیماریهای مرتبط با التهاب نقش دارند. از طرفی، این دو هورمون با متابولیسم، انتقال گلوکز و شرایط پاتوژنوزیس مقاومت به انسولین در ارتباط می باشند. با توجه به اینکه تاثیر تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی رزیستین، آدیپونکتین و مقاومت به انسولین در زنان یائسه مبتلا به استئوآرتریت زانو و دارای اضافه وزن مورد بررسی قرار نگرفته است برآن شدیم تا تاثیر 12 هفته تمرین مقاومتی را بر سطوح سرمی رزیستین، آدیپونکتین و مقاومت به انسولین در زنان یائسه مبتلا به استئوآرتریت زانو و دارای اضافه وزن را مورد مطالعه قرار دهیم. روش شناسی: این پژوهش از نوع نیمه تجربی با طرح پیش آزمون ـ پس آزمون بود. 21 نفر از زنان سالمند مبتلا به استئوآرتریت زانوی شهر اصفهان با دامنه سنی298/7 ± 64/61 سال، وزن 70549/6±8182/75 (کیلوگرم)، قد32/6 ± 091/160(سانتی متر)، و شاخص توده بدن(bmi) 24.9تا 29.9(کیلوگرم بر متر مربع)، به طور داوطلبانه انتخاب شدند. آزمودنی ها به طور تصادفی به دو گروه تجربی (11 نفر) و گروه کنترل(10 نفر) تقسیم شدند. قد، وزن، شاخص توده بدنی، نسبت دور کمربه باسن، درصد چربی بدنی، آدیپونکتین، رزیستین، گلوکز و انسولین آزمودنی ها در پیش آزمون و پس آزمون اندازه گیری شد. همچنین پیش از اجرای پیش آزمون، آزمودنی ها بر اساس شاخص توده بدن همگن شدند. سپس با استفاده از آزمون t همبسته و t مستقل و به همراه نمودارها، مقایسه های لازم صورت می پذیرد. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار spss (نسخه 20) و برای ترسیم نمودار ها از برنامه excel 2010 استفاده شد. نتایج به دست آمده در سطح معنی داری کمتر از 05/0 بررسی گردید. نتایج: پس از 12 هفته تمرین مقاومتی سطوح آدیپونکتین به طور معنی داری افزایش(001/0p=)، رزیستین به طور معنی داری کاهش (014/0p=)و همچنین کاهش معنی داری در سطوح شاخص مقاومت به انسولین بین گروه کنترل و تجربی ایجاد نمی کند. (311/0p=). نتیجه گیری: نتایج پژوهش حاضر نشان داد که افزایش هورمون آدیپونکتین و کاهش هورمون رزیستین می تواند موجب کاهش التهاب، بهبود انتقال گلوکز و به حد اقل رساندن عوارض جانبی شرایط التهابی در این بیماران شود. همچنین، به نظر می رسد که برنامه تمرین مقاومتی این تحقیق نمی تواند شاخص مقاومت به انسولین را به طور موثری بهبود بخشد. واژه های کلیدی: آدیپونکتین، رزیستین، شاخص مقاومت به انسولین، تمرین مقاومتی، استئوآرتریت زانو، اضافه وزن، یائسگی ، سالمندی.

تحلیل نمایشنامه های سرگرد باربارا‏ و اسلحه و مرد جورج برنارد شاو از دیدگاه نظری «قدرت و دانش» میشل فوکو
پایان نامه دانشگاه رازی - کرمانشاه - دانشکده ادبیات و علوم انسانی 1394
  وحید صفیان بلداجی   نوربخش هوتی

پایان نامه حاضر در تلاش است نمایشنامه های سرگرد باربارا‏ و اسلحه و مرد نوشته جورج برنارد شاو را از دیدگاه «قدرت و دانش» میشل فوکو بررسی کند. فوکو قدرت را یک رابطه با الگوهای مختلف می داند و معتقد است که قدرت یکی از تأثیرگذارترین عناصر در زندگی بشر است. قدرت از نظر فوکو وضعیتی راهبردی و جدایی ناپذیر از دانش است که تنها در انحصار دولت ها و نهادهای اجتماعی نیست بلکه در همه جا حضوری فعال دارد و شرط بقای آن، کشمکش تنگاتنگ با مقاومت، آزادی و دانش است. روابط پویای قدرت در یک جامعه می توانند افرادی را به وجود آورند که تحت تأثیر اصول هنجارساز نیستند و آزادند که خود را در روابط قدرت شرکت دهند تا بتوانند هویتشان را از طریق فرآیند «شکل گیری خود» به وجود آورند. با در نظر گرفتن نظرات فوکو درباره روابط قدرت به عنوان چارچوب نظری تحقیق حاضر، نویسنده این پایان نامه معتقد است که گفتمان دو نمایش نامه نقش نبردگاهی را داراست که در آن قدرت نمود پیدا می کند. در این تحقیق سعی شده است تا سطح توانایی شخصیت های دو نمایش نامه در ایستادگی مقابل هنجارها و شکل دهی خود جدید ارزیابی شود. نتایج این تحقیق گویای این هستند که شخصیت های اصلی دو نمایش نامه در مقابله با سازگاری، موفق هستند و توسط روابط قدرت، هنجار زده نمی شوند. علاوه بر این، آن ها از طریق گفتمان، نظرات خود را بیان می کنند و به دیگران از درستی عقاید خود اطمینان می بخشند و ازین طریق به یک خود جدید دست می یابند. نتیجه نهایی تحقیق حاضر درک این است که اندروو آندرشفت در نمایش نامه سرگرد باربارا و کاپیتان بلانشلی در نمایش نامه اسلحه و مرد قدرتمندترین و بادانش ترین شخصیت ها از دید فوکویی هستند که عقاید و ایده های دیگر شخصیت های نمایش نامه ها را در انتها تغییر و به سمت عقاید خود سوق می دهند.