نام پژوهشگر: سکینه محمدی بزرگ

استدلال خطابی، غایت و انواع آن در اندیش? ارسطویی (براساس رسال? ریطوریقا)
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه علامه طباطبایی - دانشکده الهیات و معارف اسلامی 1392
  سکینه محمدی بزرگ   سید محمدرضا حسینی بهشتی

الف. موضوع و طرح مسئله (اهمیت موضوع و هدف): این رساله به بررسی دیدگاه ارسطو درخصوص استدلال و خصوصیات آن، انواع استدلال و غایت آن در فن خطابه اختصاص دارد. ب. مبانی نظری شامل مرور مختصری از چارچوب نظری، پرسش ها و فرضیه ها: این پژوهش دو بخش اصلی دارد: نخست مفهوم اقناع در مقام غایت فن سخنوری بررسی شد. بررسی دیدگاه ارسطو دربار? اقناع، واکاوی آرای ارسطو را درخصوص برخی مفاهیم در حوز? متافیزیک-ضرورت و امکان، روش شناسی-قیاس و استقرا- و معرفت شناسی –یقین و گمان- ایجاب کرد. بخش دوم به بررسی دیدگاه ارسطو در ریطوریقا درخصوص انواع استدلال در فن خطابه و خصوصیات آنها اختصاص یافت. پرسش اصلی این پژوهش عبارت است از: چگونه ارسطو در ریطوریقا از خطابه در مقام یک فن بحث می کند؟ شیوه ای که برای دست یافتن به غایت خطابه معرفی می کند چه خصوصیاتی دارد؟ پرداختن به این مسائل مستلزم بررسی کاربست نظری? کلی ارسطو دربار? استدلال درخصوص خطابه بود. بررسی جایگاه و خصوصیات استدلال در خطابه، مقتضی پرداختن به نظری? ارسطو دربار? استدلال -ناظر به بررسی مفاهیم قیاس و استقرا، به طور کلی، و نیز به طور خاص در خطابه- بود. بنابراین واکاوی جایگاه هر یک از این دو نحو? استدلال در فن خطابه، که نام و ویژگی های مخصوصی نیز داشتند، از موضوعات اصلی این پژوهش بود. پ. روش تحقیق: این پژوهش به شیو? کتابخانه ای انجام گرفته است. ت. یافته های تحقیق: بررسی وجوه منطقی رسال? ریطوریقای ارسطو و ارائ? شمای کلی نظری? منطقی ارسطو در خطابه. ث. نتیجه گیری: 1- تأمل درخصوص اقناع بعنوان غایت خطابه مستلزم مباحثه ای معرفت شناختی دربار? مفاهیم یقین و گمان است. 2- تعیین حدود میان صناعات برهان، جدل و خطابه از رهگذر همین بحث معرفت شناختی دربار? اقناع حاصل می شود. 3- ارسطو دست یافتن به غایت خطابه یعنی اقناع را از رهگذر ارائ? استدلال(قیاسی و استقرایی) ممکن می داند. او در ریطوریقا قیاس خطابی را بعنوان استدلال قیاسی و تمثیل را بعنوان استدلال استقرایی در خطابه معرفی می کند. 4- ارسطو با نظام مند ساختنِ فرایند دست یابی به اقناع از طریق ارائ? استدلال، خطابه را بعنوان یک فن و صناعت معرفی می کند.