نام پژوهشگر: سارا علایی خرایم
سارا علایی خرایم نادر حاجلو
هدف اصلی این پژوهش تعیین رابطه تنظیم هیجان، کنترل عواطف و مهارت های مقابله ای با کیفیت زندگی در فرزندان افراد معتاد و نیز، نقش این متغیرها در پیش بینی کیفیت زندگی این افراد بود. روش تحقیق پژوهش از نوع مقطعی و توصیفی- تحلیلی بود. جامعه آماری این پژوهش، فرزندان کلیه افراد سوء مصرف کننده مواد که در زمان اجرای پژوهش برای درمان به مراکز ترک اعتیاد استان اردبیل مراجعه نمودند، را شامل می شد. روش نمونه گیری پژوهش، تصادفی ساده بود که بر روی 100 نفر از فرزندان افراد معتاد انجام گرفت. ابزار پژوهش، شامل پرسشنامه تنظیم هیجان (erq)، مقیاس کنترل عواطف (acs)، پرسشنام? مهارت های مقابله ای (ciss) و پرسشنامه کیفیت زندگی (whoqol-brief) بوده و داده های به دست آمده بوسیله نرم افزار آماری spss و روش آماری ضریب همبستگی پیرسون و تحلیل رگرسیون چندگانه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته ها نشان داد که بازداری هیجانی (69/0-r = )، رویکرد مقابله ای هیجان مدار (47/0-r = ) و رویکرد اجتنابی (68/0- r =) با کیفیت زندگی فرزندان افراد معتاد رابطه منفی دارد. همچنین، یافته های پژوهش حاضر حاکی از رابطه معنی دار بین مولفه های کنترل عواطف با کیفیت زندگی بوده و نشان می دهد بین ارزیابی مجدد شناختی (63/0r = ) و رویکرد مقابله ای مسأله مدار ( 65/0r =) با کیفیت زندگی در این افراد رابطه ی مثبت و معنی داری وجود دارد. طبق نتایج تحلیل رگرسیون، مولفه های تنظیم هیجان، کنترل عواطف و مهارت های مقابله ای 76% از واریانس کیفیت زندگی فرزندان افراد معتاد را تبیین می کنند. نتیجه ی کلی حاصل از این پژوهش، حاکی از اهمیت تنظیم هیجان، کنترل عواطف و مهارت های مقابله ای در تعیین کیفیت زندگی فرزندان افراد معتاد است.