نام پژوهشگر: مریم انصاف منش
مریم انصاف منش قاسمعلی بازایی
همواره یکی از بزرگترین مخاطرات برنامه ریزی در هر سطحی از مدیریت، برای مدیران ، تحلیل گران و سیاست گذاران، پیش بینی فروش بوده است. چرا که فروش، از دیدگاه کلان از طرفی نشان دهنده فرهنگ مصرف مردم و از طرفی تضمین کننده درآمد ناخالص ملی هر کشور می باشد، همچنین با ایجاد اشتغال و درآمد باعث افزایش رفاه عمومی جامعه می گردد. در سطح خرد نیز مدیران جهت تضمین سود مورد انتظار سهامداران و حیات آتی شرکت و یا موسسه خود، نیاز به برآورد فروش دارند، تا بتوانند با برنامه ریزی صحیح، به تامین منابع مالی مورد نیاز و تشویق سهامداران به افزایش سبد سهام خود بنمایند. مطالعات حاکی از تاثیر پذیری فروش از عوامل مختلفی از جمله تبلیغات، فروش سال قبل و درآمد قابل تصرف افراد جامعه دارد. اما نکته حائز اهمیت میزان تاثیرگذاری هر یک از این متغیر ها بر فروش است. لذا این مطالعه درصدد تخمین تاثیر پذیری فروش از متغیرهای یاد شده در شرکت های پذیرفته شده بورس و اوراق بهادار ایران است. در این راستا با استفاده از روش پنل همجمعی و بکارگیری مدلهای fe- ols، fmols، dols و ols وزنی به محاسبه کشش پویا و ایستایی فروش نسبت به متغیر های مستقل در کوتاه مدت و بلند مدت و همچنین تفکیک صنایع و شرکتهای مختلف پرداخته است. نتایج مطالعه بر روی گروه شرکتها حاکی از تاثیرگذاری مثبت تمامی متغیرهای مستقل مورد نظر بر روی فروش آنها در کوتاه مدت و بلند مدت است. اگر چه تاثیرپذیری میزان فروش از هر یک از متغیرهای مستقل مذکور بسته به نوع شرکت و گروه صنایع آنها متفاوت است ولی در نهایت نتایج حاکی از کشش مثبت میزان فروش هر سال تک تک شرکتها نسبت به دو متغیر درآمد قابل تصرف و فروش سال قبل می باشد. در حالیکه در برخی از صنایع و شرکتها هزینه تبلیغات سال جاری تاثیری بر فروش همان سال آنها نداشته است که این مطلب می تواند به دلیل نوع بازار و مشتریان آنها و یا عدم بکارگیری نحوه مناسب تبلیغات متناسب با فعالیت آنها باشد.