نام پژوهشگر: میثم بیگدلی
میثم بیگدلی کاظم مظلومی
پایه و اساس همه مقالاتی که از سال 2007 به بعد در مورد هماهنگی میان رله های جریان زیاد نگارش شده است از مقاله مربوط به آقای رضوی با عنوان تنظیم و هماهنگی رله های جریان زیاد می باشد.در این مقاله در مورد روشهای قبلی بحث و معایب آنها ذکر گردیده است.در این مقاله از روش هماهنگی بهینه هوشمند برای دستیابی به زمانهای قابل قبول جهت هماهنگی رله ها استفاده شده است. الگوریتم ژنتیک بدلیل انعطاف پذیری،سادگی وقابلیت استفاده در مسائل مختلف نسبت به سایر روشهای هماهنگی بهینه مناسبتر می باشد.تابع هدف مورد نظر مقاله دارای 2 جمله می باشد جمله اول جهت منیمم کردن زمان عملکرد رله جریان زیاد به ازای خطای جلوی آن می باشد،که هدف اصلی مساله است و با جمله: (t_i )^2 بیان شده است.جمله دوم قید هماهنگی مساله را تبیین می کند و بصورت جمله: (??t?_mb-?(??t?_mb-|??t?_mb |))^2 نمایش داده شده است. در فصل اول بصورت مفصل قید هماهنگی تشریح خواهد شد. در این پایانامه قصد داریم قید دیگری را اضافه کنیم و پاسخهای مناسبی که مدنظر تابع هدف می باشد بدست آوریم. برای همه تجهیزات مورد استفاده در شبکه توزیع یک زمان با عنوان" زمان قابل تحمل عایقی" تعریف می گردد،این زمان در هنگام ساخت تجهیز ارائه می شود و با مستهلک شدن آن در نتیجه تحمل تنشهای حرارتی و مکانیکی ناشی از جریانهای اتصال کوتاه شبکه،و نیز در اثر قرارگیری عایق آنها در محیط آزاد بشدت کاهش می یابد. ضرورت قرار دادن قید جدید در مساله از مقایسه زمان عملکرد رله پشتیبان و زمان قابل تحمل عایقی ایجاد می شود. بصورتی که اگر زمان قابل تحمل از زمان عملکرد رله پشتیبان کمتر باشد تجهیزات شبکه آسیب می بینند و یا حداقل عمر آنها کوتاه می شود. در این پایان نامه زمان عملکرد رله های جریان زیاد بگونه ای تنظیم می شود که علاوه بر رعایت فاصله زمان هماهنگی،میزان تنشهای حرارتی وارد بر تجهیزات شبکه به کمترین مقدار خود برسد.این کار با مقایسه مستقیم زمان عملکرد رله پشتیبان و زمان قابل تحمل عایقی بدست می آید.در انتهای پروژه برنامه هماهنگی بدست آمده برروی 2 شبکه نمونه تست شده و نتایج آن در فصل 4 آمده است.