نام پژوهشگر: آرزو زندی
آرزو زندی عالیه کرد زعفرانلو کامبوزیا
پژوهش حاضر به بررسی جهت دستوری در زبان فارسی در چارچوب نظری? دستور شناختی می پردازد. جهت دستوری به تعبیر سنتی آن محدود به معلوم و مجهول می گردد و دارای دو سطح دستوری است: 1) سطح عبارت فعلی که تغییرات ساختواژی فعل را در بر می گیرد؛ 2) سطح بند که به جابجایی فاعل و مفعول بر می گردد. در زبان فارسی بر اساس دو ملاک فوق تاکنون سه جهت معلوم، مجهول و میانه شناخته شده اند. بنابراین هدف از پژوهش حاضر بررسی انواع جهت دستوری در زبان فارسی است. به همین منظور بر آن شدیم از منابع متعددی از جمله داستان های کوتاه، متون مطبوعاتی، متون تاریخی و متون فلسفی بهره گیریم. از مجموع این آثار 200 جمله استخراج شدند که از هر جهت دستوری 40 مورد مورد تحلیل قرار گرفتند. نتایج پژوهش حاضر نشان می دهد که در زبان فارسی با لحاظ کردن عوامل فرازبانی و شناختی علاوه بر سه جهت دستوری نامبرده، دو جهت دستوری دیگر به نام های وارونه و ضدمجهول نیز وجود دارد. آن چه دستور شناختی در تعریف جهت دستوری مورد تأکید قرار می دهد این است که جهت مقوله ای دستوری است که از طریق الگوهای رمزگذاری نحوی-معنایی و کاربردشناختی، موضوع های فعل را به طرق مختلف در جمله برجسته می سازد. در حقیقت، یک موقعیت یکسان در جهان خارج ممکن است در ذهن افراد به شیوه های متفاوتی درک گردد و در نتیجه جملات متفاوتی در رابطه با آن موقعیت تولید گردد. به طور خلاصه جهت دستوری ابزاری است برای تولید آن جملات مختلف بر اساس تعبیر افراد از موقعیتی واحد.