نام پژوهشگر: سودابه قیصری بهمند
سودابه قیصری بهمند علی محمد حاضری
دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران در خرداد سال 1388 یک واقعه سیاسی پرپیامد و فراگیر محسوب می شود. وبلاگ های سیاسی – اجتماعی در جریان انتخابات ریاست جمهوری در سال 1388 نقش مهمی را ایفا کردند؛ این نقش تنها به ارائه اخبار سیاسی در وبلاگ ها ختم نمی شد بلکه به ابراز عقاید سیاسی، تعاملات سیاسی با «خودی»ها و تلاش در متقاعد کردن دیگران در هم گرایش شدن با آن ها نیز انجامید؛ همین امر به برجسته شدن نقش وبلاگ علیرغم گسترش شبکه های مجازی چون فیس بوک و تویئتر در جریان دهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری و حوادث بعد از آن منجر شد. در این نوشتار برآنیم با استفاده از نظریه هویت کاستلز، نوع هویت سیاسی بیان شده در وبلاگ های اصلاح طلب و اصول گرا را در بین وبلاگ های معروف و برجسته سیاسی- اجتماعی این دو جناح بررسی کنیم. برای دستیابی به این هدف، پست های انتخاب شده به روش قصدمند، در بازه زمانی ابتدا تا انتهای سال 1388 با استفاده از روش تحلیل گفتمان بررسی شدند. نتایج برآمده از بررسی پست ها نشان می دهدکه بلاگرهای اصول گرا با استفاده از مفاهیمی چون پیرو خط امام بودن، پیوند با مبانی انقلاب اسلامی، کارآمد بودن دولت نهم، سلامت انتخاباتی و مبارزه علیه انقلاب مخملی اصلاح طلبان، مفصل بندی هویت سیاسی خود را با زنجیره هم ارزی دال هایی چون «امام خمینی»، «اسلام»، «امت اسلامی و انقلابی» و «دولت احمدی نژاد» را حول دال مرکزی «ولایت فقیه» شکل دادند؛ مفصل بندی این دال ها به گونه ای است که کنش سیاسی دولت را مشروع و عقلانی جلوه می دهد. بلاگر های اصلاح طلب نیز مفاهیمی چون وجود تقلب در انتخابات، نبود آزادی بیان، طرد سیاسی و دیکتارتوری را با دال هایی نظیر «امام خمینی»، «تحزب»، «اعتراض مدنی»، «انتخابات مجدد»، «موج سبز» و «موسوی» حول محور دال مرکزی «مردم» معنادهی نموده اند؛ مفصل بندی دال ها در این گفتمان به سمت مقاومت علیه گفتمان مسلط و دولت احمدی نژاد است.