نام پژوهشگر: مصطفی رییسی
مصطفی رییسی مهدی موسوی
مطالع? حاضر یک مطالع? مورد شاهدی است. نمون? مورد مطالعه 70 نفر از افراد مراجعه کننده به کلینیک های قلب و عروق بیمارستان های خاتم الأنبیاء(ص) و امام حسین(ع) شهرستان شاهرود بودند که با شکایت درد قفس? سینه مراجعه کردند. این افراد بیماری قلبی و عروقی نداشته و کلی? آزمایشات و یا تست ورزش آن ها نرمال بود، همچنین دچار بیماریهای جسمی مرتبط با ایجاد درد قفس? سینه نیز نبودند. نمون? گروه کنترل 70 نفر از همراهان بیماران و پرسنل بیمارستان که از نظر سن و جنس مشابه با گروه مورد بودند، انتخاب گردید. سپس اطّلاعات مورد نیاز توسط پرسشنام? 28 سوالی سلامت عمومیghq – 28 و پرسشنام? اطّلاعات پایه ای و شخصی جمع آوری شدند. 3/74 درصد از افراد مورد مطالعه را زنان و 7/25 درصد را مردان تشکیل دادند. 2/67 درصد از افراد دچار درد قفسه سینه آتیپیک و 9/42 درصد از افراد گروه کنترل دچار علائم مرضی روانشناختی بودند. در گروه دچار درد قفسه سینه آتیپیک 6/83 درصد دچار اختلال عملکرد اجتماعی و 1/70 درصد دچار اختلال جسمانی سازی و 7/68 درصد دچار اختلالات اضطراب و خواب و 8/38 درصد دچار اختلال افسردگی با علائم مرضی بودند. در حالی که در افراد گروه کنترل به ترتیب 4/71 درصد دچار اختلال عملکرد اجتماعی (p value = 0.089) و 1/47 درصد دچار اختلال جسمانی سازی (pvalue = 0.006) و 7/55 درصد دچار اختلالات اضطراب و خواب (p value = 0.119) و نیز 4/21 درصد دچار اختلال افسردگی (p value = 0.026) با علائم مرضی بودند . مقایسه آماری افراد دچار درد قفسه سینه آتیپیک با افراد گروه کنترل بویژه در اختلالات جسمانی سازی و افسردگی اختلاف معنی داری نشان داد . در مطالعه حاضر نشان داده شد که نمر? کلّی پرسشنامه ghq-28 در افراد دچار درد قفسه سینه آتیپیک به طور معنی داری بیشتر از افراد گروه کنترل می باشد. این موضوع در اغلب مطالعات مشابه نیز اثبات گردیده است. این مسأله زمانی حائز اهمیت می شود که افراد یاد شده که تعداد کثیری از مراجعین هر روزه به اورژانس ها و کلینیک ها را شامل می شوند تخت های بخش های قلبی را اشغال کرده و باعث عدم برخورداری بیماران واقعی قلبی از امکانات بیمارستانی می گردند. بیشترین تمایز بین دو گروه مورد مطالعه در اختلالات جسمانی سازی و افسردگی بود که این موضوع با برخی از مطالعات که اضطراب و افسردگی را بیان کرده اند، مغایرت دارد. به نظر می رسد که اختلاف حاضر بیشتر جنبه فرهنگی و اجتماعی و بومی داشته باشد. با توجه به نتایج به دست آمده پیشنهاد می گردد تا در مواردی که پزشک بر حسب بالین بیمار مصلحت بداند، جهت تشخیص و تفکیک دقیق اختلالات روانپزشکی در بیماران مبتلا به درد قفسه سینه آتیپیک، ارجاع به متخصص مربوطه انجام شود تا بررسی لازم و در صورت نیاز درمان انجام شود. درصورت برخورد مناسب و اصولی با برنامه ریزی جامع سلامت روان می توان این بیماران را تفکیک و به سمت درمان مناسب هدایت کرد.