نام پژوهشگر: جلال الدین میرنظامی
عرفان ناصری علی شهیدی
افزایش غلظت گازهای گلخانه ای به ویژه پس از انقلاب صنعتی منجر به تغییراتی در سامانه جوی کره زمین گردیده که از آن به عنوان تغییر اقلیم یاد می شود. بررسی اثرات این پدیده نوظهور بر اجزای مختلف چرخه آب از اهمیت بسزایی در مدیریت این منبع گرانبها برخوردار است. در این تحقیق، با مطالعه مدل هیدرولوژیکی حوضه بهشت آباد به ارزیابی اثرات تغییر اقلیم بر منابع آبی طی دوره های آتی پرداخته شده است. در این مطالعه از مدل swat-2009 جهت شبیه سازی هیدرولوژیکی حوضه و محاسبه میزان رواناب خروجی استفاده گردید و نتایج این شبیه سازی به کمک داده های روزانه آب سنجی موجود با الـگوریتم sufi-2 برای دوره 15 ساله (2013-1998) مورد واسنجی و صحت سنجی قرار گرفت. در راستای ارزیابی اثر تغییر اقلیم بر رواناب خروجی از ایستگاه های آب سنجی مورد نظر، خروجی یکی از مدل های معتبر گردش عمومی هوا (hadcm3) انتخاب شد و به کمک مدل lars-wg تحت سناریوهای اقلیمی a1b، a2 و a1b برای دوره های (s2020)، (s2050) و (s2080) ریزمقیاس گردید. سپس نتایج به دست آمده از شبیه سازی اقلیمی با روش ضرایب تغییر به مدل swat معرفی شد و با اجرای مجدد مدل، رواناب موجود در حوضه برای سه دوره 30 ساله آتی تحت سناریوهای یاد شده، حاصل گردید و پارامترهای واسنجی شده به کمک نرم افزار swat-cup بر روی متوسط رواناب ماهانه اعمال شد. به موازات مراحل یاد شده در بخشی جداگانه مدلی جهت بهینه سازی الگوی کشت با هدف حداکثر نمودن سود حاصل از کشاورزی به کار گرفته شد و به ازای سطوح مختلفی از احتمال آبدهی سالانه، الگوی کشت بهینه محصولات رایج در منطقه از قبیل گندم، جو، یونجه و سیب زمینی به دست آمد. بدین منظور حوضه بهشت آباد به 2 واحد هیدرولوژیکی عظیم تقسیم گردید و سطح قابل کشت (به عنوان قید) به مدل بهینه سازی معرفی شد. در نهایت نتایج حاصل از شبیه سازی رواناب تحت تأثیر تغییر اقلیم و بهینه سازی الگوی کشت به ازای مقادیر مختلف آبدهی سالانه با یکدیگر تلفیق و مقایسه گردید. نتایج نشان داد که ممکن است طی دوره ها آتی در تمامی سناریوها میانگین دما سالانه افزایش یافته و میزان رواناب به استثنای سناریو b1 برای دوره های آتی نزدیک و دور کاهش چشمگیری پیدا کند. به طوری که تحت سخت ترین شرایط امکان دارد تا سال 2100 میزان رواناب خروجی از حوضه بهشت آباد برای سناریوی a2 تا 45 درصد کاهش بیابد. به علاوه با توجه به بهینه سازی صورت گرفته، میزان آبدهی در اکثر سناریوها به قدری پایین است که تنها قادر به تأمین پایین ترین سطح زیر کشت بهینه برای محصولات یاد شده خواهد بود.