نام پژوهشگر: علی اصغر حلبی
علی علی مراد علی اصغر حلبی
چکیده: آثار مولوی و عطار در ادبیات فارسی سازنده ی جامعه ای مثالی هستند و از این رو در درون این آثار حقوقی برای باشندگان جامعه ی خود فرض می شود. این دو اندیشمند دنیایِ اسلام بر این باورند که انسان، با تکیه بر تعریف انسان «یعنی مخلوق ناطق»، می تواند در برابر پدیده ها پرسشی مطرح کند و در نتیجه به نقد پدیده های پیرامون خویش بپردازد، پس حقوقی مطالبه می کنند و انسان را موضوع اصلی عالم امکان می دانند. در دنیای معاصر نیز رعایت حقوق شهروندی دغدغه ی اصلی متفکران معاصر است. در پایان نامه ی حاضر ابتدا ارکان و ریشه های اعلامیه ی جهانی حقوق بشر را به دست آورده ایم. دغدغه اصلی اعلامیه ی حقوق بشر نیز تکیه بر اَصالت انسان است. فلسفه ی غرب مسیر تکاملی طولانی را طی کرده است تا در نهایت به این نتیجه رسیده که اصالت با انسانیت انسان است، فارغ از هر عقیده و نژادی، و هر زمان و مکانی. حقوقی که در دنیای معاصر نام حقوق شهروندی را به خود گرفته است. در رساله حاضر ابتدا فلسفه ی حقوق را در آرای فلاسفه ی غربی در رویکردی فارغ از زمان و مکان بررسی کرده ایم، سپس آثار عطار(مصیبت نامه و منطق الطیر) و یک اثر مولوی (مثنوی معنوی) را بر اساس نگاه این شاعران به اصول یاد شده بررسی کرده ایم.
مهناز میرزا مهدی اصفهانی علی اصغر حلبی
در طی هزاره ها حکما کوشیده اند تا مباحث فلسفی را بر اساس برهان و استدلال توضیح دهند ولی عارفان همواره به عقل و استدلال پایبند نیستند و آن را در طریق معرفت مرکبی کندرو می دانند ،آنان می خواهند با عشق و مجذوبیت به حقیقت هستی متصل گردند و در این سلوک روحی و معنوی راه عشق را هموارتر و نزدیک تر از راه عقل می شناسند. در این میان دو شاعر – عارف یعنی شیخ محمود شبستری و شیخ شهاب الدین ابراهیم گشنی در مثنوی معنوی خویش مباحث فلسفی را با مراحل سیر و سلوک قلبی عرفا مطابقت داده و به آن آهنگی یگانه بخشیده اند آنان برهان و عرفان را در پر تو معارف قرآنی در یک هیأت وحدانی درقالب نظم و به زبان رمز بیان داشته اند . این پایان نامه موضوع ،مقایسه تطبیقی مثنوی«ازهار گلشن »اثر شیخ شهاب الدین ابراهیم گلشنی عارف (قرن 9و10 ه.ق ) را با مثنوی «گلشن راز » زاد? طبع شیخ محمود شبستری عارف قرن (7و 8ه.ق)مورد بررسی و تحلیل قرار می دهد. در این تحقیق نخست دیدگاه های مشترک هردو شیخ در ابعاد مختلف زبانی ،موضوعی ،محتوایی استخراج تهیه و تنظیم گردیده است .(روش کشفی) و سپس مبانی نظری مربوط به موضوع مورد بحث و مقایسه قرار گرفته و ذیل هر بحث شاهد مثال هایی مربوط به مباحث ذکر گردیده سپس میزان کاربرد و تأثیر پذیری شیخ گلشنی از آراءو اقوال شیخ محمود شبستری در چند بخش ارائه گردیده : 1)سّر آفرینش 2)اَطوار وجود انسان 3)سیر سا لک 4)چگونگی سلوک سا لک 5)انسان کامل و در خاتمه از یافته های تحقیق نتیجه گیری به عمل آمده است . شیخ گلشنی به تتبع ازشاعران گرانقدری چون شیخ شبستری می بالد وی دراین منظومه خویش معانی فلسفی وعرفانی را مورد استفاده قرار داده و عقاید شیخ گلشنی با افکار شیخ محمود شبستری مشابهت بسیار دارد.
پروانه عزیزی مقدم احمد خیالی خطیبی
یکی از مهم ترین مسائلی که درباره سبک هندی مطرح است افراط و تفریط دو دیدگاه در خصوص این سبک می باشد اهل افراط این سبک را در اوج می بینند واهل تفریط این سبک را در پایین ترین مرتبه می بینند و چشم بر تمام جلوه های شعری این دوره اعم از خوب وبد می بندند. هدف از این رساله مشخص کردن جایگاه صائب تبریزی از منظر علم بیان و شناخت روشن و دقیق سبک هندی و جایگاه صور خیال در شعر می باشد. استفاده صائب از علم بیان شامل : تشبیه ، استعاره ، مجاز و کنایه که در سبک هندی از بسامد بالایی برخوردار است دراین رساله مورد بررسی قرار گرفته است. پیامد این تحقیق، این مورد است؛ که هر کدام از تصاویر شعری به جز مجاز جایگاه ویژه ای در غزلیات صائب دارند.
منصوره اکبری طارمی احمد خیالی خطیبی
این رساله که عنوان آن حجاب بودن علم از دیدگاه صوفیان است ، نیم نگاهی دارد به جایگاه علم در اشعار وسخنان بزرگانی چون مولوی وعطار و دیگر صوفیان که به نقد و تفسیر ان پرداخته شده است. درانی پژوهش عناوین و مفاهیم علم و عشق و بازتاب آن در عرفان و تصوف مورد تحلیل قرار گرفت . با مطالعه ی اقوال و آراء عرفا که همیشه علم رسمی و کتاب را حجاب راه شمرده اند بر می آید که اصول و مبانی طریقت با علم بحثی مغایرت دارد. صوفی علم را محترم و مفید می داند ولی فقط راهبر ودلیل است و به نوبه خود نردبان ترقی و وسیله بالارفتن است . به این معنی که علم مقدمه است نه نتیجه . و هم اینکه سالک از آن مستغنی شد دیگر تقید به آن و اسارت به اصطلاحات آن را مذموم می شمرد. در نتیجه علم حقیقی به واسطه تهذیب و تصفیه باطن به دست می آید ، قلبی که از آلایش ها و زنگارها پالوده شود قابلیت آن را می یابد که دانش ها از سوی خدا در آن منعکس شود تا سالک به مرحله کشف و شهود نائل آید.
مینو علوی حجازی عالیه یوسف فام
مثنوی مولانا مفصل ترین اثر عرفانی در ادب پارسی است. مولانا با بیانی آکنده از شور و اشتیاق سالکان راه حقیقت را برای وصول به حق راهنمایی می کند. در این سیر و سلوک آشنایی با دو اصطلاح صحو و سکر بر رهروان طریقت لازم و ضروری است. مولانا در مسیر تعالی روح انسان با دل کندن از جهان مادی از مرحله شریعت و علم الیقین و صحو و هوشیاری به مرحله حقیقت و حق الیقین وسکر و نا آگاهی گام می گذارد و وجود خود را در هستی محبوب خویش فانی می کند. سکر در لغت به معنی مستی و بیخودی و صحو یعنی بیداری و هوشیاری در اصطلاح مراد از سکر:کیفیت نفسانیه است که موجب انبساط روح است و عبارت از غفلتی است که به واسطه غلبه سرور عارض می شود. بالجمله هنگامی که عشق و محبت به آخرین درجه برسد و بر قوای حیوانی و انسانی چیره گردد، حالت بهت و سکر و حیرت پدید آید و سالک را مبهوت و سرگردان کند. گویند مرحله ی بیخودی را مرحله سکر نامند که در آن مرحله سالک را نه دین است و نه عقل نه تقوی و نه ادراک و در مقام نیستی محو گشته و از شراب طهور مست و حیران ،و سرانجام سر به خاک مذلت و نیستی نهاده است. و مراد از صحو: بازگشت و معاودت قدرت و قوت تمیز و رجوع احکام جمع و تفرقه با محل و مستقر خود]است[ و بیانش آن است که چون وجود سالک در نهایت حال به غلبه انوار ذات، فانی و مستهلک شود، حق - سبحانه – در نشأت ثانیه، او را وجودی باقی بخشد که از لمعان انوار ذات، متلاشی و مضمحل نگردد. و هر وصفی که از وی فانی شده، اعادت کند. پس عقل نیز که رابطه تمیز است معاودت نماید. کلید واژه ها: مثنوی مولوی، صحو و سکر.
الهه بیات زرند علی اصغر حلبی
همواره، ادبیات فارسی از کلام اسلامی متأثر بوده است و شاعران یا نویسندگان از دریچ? آن به جهان نگریسته اند. از این رو آشنایی با علم کلام و فرقه های گوناگون آن موجب شناخت هر چه بیشتر ادب پارسی می گردد. در این رساله به باورها و اندیشه های اشعریانه پرداخته شده که یکی از مهمترین و تأثیرگذارترین مکاتب کلامی به شمار می رود.این دیدگاه ها در طول قرن های متمادی ادبیات فارسی را تحت سیطر? خود داشته است. اگرچه کلام اشعری در عراق پایه ریزی شد؛ با ورود به ایران و در خراسان به رشد و تکامل رسید. اندک اندک، این اندیشه ها در ذهن غالب مردم رسوخ کرد. باوجوداینکه مدت زمان زیادی از پیدایش آن گذشته است، هنوز بقایای این تفکّر را در جامعه می توان یافت. در این پایان نامه نخست به تعریف علم کلام و ویژگی های آن پرداخته شده و در ادامه نخستین فرقه های کلامی معرفّی گردیده است که زمینه ساز شکل گیری مکتب اشعری میباشد. در بخش باورها و اندیشه های اشعریانه، دیدگاه های ابوالحسن اشعری و پیروانش در قالب خدا، انسان و جهان تقسیم بندی و تشریح شده است. هیچ گاه، آثاری که به رشت? تحریر در می آیند از شرایط تاریخی و اجتماعی خویش بی تأثیر نیستند؛ بنابراین قبل از پرداختن به شاعران و نویسندگان بستر تاریخی و شرایط اجتماعی دوران سلجوقیان مطرح شد. آنگاه، تأثیر کلام اشعری بر حدیق? سنایی و دیوان انوری مورد بررسی قرار گرفت. همچنین در بخش بعد، بازتاب این تفکُّر در کتاب های کیمیای سعادت و تمهیدات تجزیه و تحلیل شد. چهار کتاب مورد بررسی، تحت تأثیر باورها و اندیشه های اشعریانه قرار گرفته که این تأثیرها در حدیقه الحقیقه و کیمیای سعادت و تمهیدات بیشتر مشهود است. کلمات کلیدی: باور، اندیش? اشعریانه، سنایی، انوری، غزّالی،عین القضاه همدانی.
مریم شادمحمدی حسین بهزادی اندوهجردی
طنز یکی از زیر شاخه های گونه ی ادبی غنایی و مبتنی بر زیباترین حالت انسانی یعنی خنده است؛ اگر در پس این خنده، هدفی برتر همچون تعالی انسان و اصلاح اجتماع نهفته باشد، طنز در معنای واقعی خود شکل گرفته است. اما اگر تنها به قصد تنوع و تحت تأثیر کلام بی پروای راوی صورت پذیرد، هزل است و اگر از روی غرض شخصی به دشنام و نفرین منجر گردد، به هجو گراییده است. طنز، هجو و هزل به عنوان قالب های ادبی از دوران کهن در ادبیات ایران کاربرد داشت، اما قلمرو طنز محدودتر بوده است؛ ایجاد تحولات همه جانبه در عصر مشروطه، قالب طنز نخست به عنوان ابزاری کارآمد به ادبیات سیاسی ـ اجتماعی و سپس به حوزه ی ادبیات داستانی راه یافت. سیدمحمدعلی جمال زاده، پیشرو در داستان نویسی جدید ایران، تحت تأثیر فضای فکری موجود از مایه های طنز در سطح معنا و زبان برای بیان مفاهیم اجتماعی ـ سیاسی عصرخود بهره جست. پس از وی، هدایت نیز در برخی از آثار خود مستقلاً از قالب طنز استفاده کرد. هدایت با رویکردی پخته تر علاوه بر موضوعات اجتماعی به قلمرو فکری و مذهبی جامعه نیز وارد شد. صادق چوبک نیز در آثار خود، از طنزی تلخ که منبعث از دیدگاه او درباره ی زشتی ها و پلیدی های جامعه بود استفاده کرد. در کنار آن به دلیل بی پروایی در بیان، هزل نیز در برخی از آثار او جایگاه خاصی دارد. آل احمد نیز تحت تأثیر فضای جامعه ی عصر خود، به طنز اجتماعی و انتقاد از کمرنگ شدن اصالت های فرهنگی پرداخته و در بخش هایی از طنز کلامی که به کنایه زدن می انجامد، به هجو و هزل متمایل شده است. بهرام صادقی نیز با آگاهی از ساختار طنز، از تکنیک های طنزآفرینی در ظاهر داستان و طنزی تلخ در محتوای آن بهره برده است. نگارش این رساله با استفاده از روش کتابخانه ای و با تحلیل محتوایی آثار داستانی نویسندگان مورد اشاره، انجام شده است. نتیجه ی حاصل از این تحقیق، میزان بهره گیری این نویسندگان از قالب طنز و چگونگی آن رادر آثارشان نشان می دهد. واژگان کلیدی: طنز، هجو، هزل، سیدمحمدعلی جمال زاده، صادق هدایت، صادق چوبک، جلال آل احمد، بهرام صادقی.
نسرین کمری بیدکرپه احمد رنجبر
موضوع دعا و نیایش، از ارکان اعتقاد بشر در طول زمان های مختلف بوده است. نگاه آدمی به هستی از کهن ترین ادوار به همراه چاشنی دعا و نیایش به درگاه حضرت حق بوده است ؛ از آن جهت جریان نیایش در طول تاریخ از زندگی و افکار بشر قطع نمی شد، که انسان خود را مخلوق و دوستدار حق می دید و گمان او از حق، تصوری از یک خدای انعطاف پذیر بوده که با قربانی کردن و خواندن اوراد و انجام مراسم آئینی اراده اش را با اراده ی انسان تطبیق می دهد، و در آستانه ی چنین خدایی، می توان به نیایش پرداخت. این فطرت پاک انسانی با شکل و رنگ و بوی الهی، در مذاهب آسمانی نیز در نظر گرفته شده است و تمامی ادیان الهی، راهی فراخ را برای نیایش و راز و نیاز انسان با خدا باز گذاشته اند. اسلام آخرین و مترقی ترین دین آسمانی، براساس دو محور خدا و انسان به دعا و نیایش ارج بسیار نهاده است. لذا چنین نگرشی به انسان و خدا در ادبیات ایران پس از اسلام قلمروی وسیع دارد. یکی از آثار ارزشمند ادب فارسی، کتاب گران سنگ شاهنامه، اثر حکیم بزرگوار فردوسی ، طوسی است. شاهنامه در بردارنده بسیاری از اندیشه هایی است که در طول زمان در این سرزمین اهورایی راه یافته است و فردوسی در نظم این اندیشه ها و باورها گنجینه های عظیم ،از عقل و خردگرایی با خود دارد. دکتر ذبیح الله صفا در کتاب «حماسه سرایی در ایران» می گوید: «لازمه یک منظومه حماسی تنها جنگ و خونریزی نیست، بلکه منظومه حماسی کامل آن است که در عین توصیف پهلوانی ها و مردانگی های قوم، نماینده عقاید و آراء و تمدن او نیز باشد.این خاصیت در تمام منظومه های حماسی جهان موجود است.» (صفا، 1383: ص 30) حکیم فردوسی، با خلق حماسه ی عظیم خود، برخورد و مواجهه دو فرهنگ ایران و اسلام را به بهترین روش ممکن عینیت بخشید. با تامل در شاهنامه و فهم پیش زمینه ی فکری ایرانیان و نوع اندیشه و آداب و رسومشان متوجه می شویم که ایرانیان همچون زمینی مستعد و حاصلخیز آمادگی دریافت دانه و بذر آیین الهی جدید را داشته و خود به استقبال این دین توحیدی رفته اند. «اینکه فردوسی شیعه مذهب بوده و با اعتقاد عمیق و استوار به مبانی مذهب شیعه در تنگ ترین و دشوارترین موقعیت ها نیز در اظهار عقاید مذهبی خویش درنگ روا نمی داشته، امروز ، یک اصل مسلم تاریخی است و نیاز به اثبات ندارد. در زمانه ای که محمود غزنوی با اتکاء به اقتدار عباسیان انگشت در جهان کرده بود و رافضی می جست و قرمطی بردار می کرد، ابر مرد طوس، در جای جای شاهنامه، هر کجا مقتضی دانسته، بی بیم و هراس، کلام خویش را از عشق و ایمان به خاندان پیامبر (ص) و علی بن ابی طالب (ع) مزین کرده است.»(قریب، 1369، 45) این رساله درصدد است موضوع دعا و نیایش را در بزرگترین متن حماسی تجزیه و تحلیل کند. در مواضع دعا و نیایش ، انسان طالب کمال شاهنامه ی فردوسی به دنبال ارتباط و رسیدن بی واسطه با خالق است. اسلام (سرسپردگی) و ایمان راستین، نتیجه ی ارتباط بلاشرط و مستقیم با خداست. نیایش و سخن گفتن با خدا یکی از تعالیم مهم هر دینی است تا بدین طریق هم خود را شناسد و هم خدا را. وقتی تکیه گاه دیگری جز خداوند در هستی نباشد، آدمی بالضروره باید رویش را تماماً به طرف او برگرداند. (بشردوست، 1381: 42) در شاهنامه ی فردوسی با آنکه موضوع و محتوای آن شرح اسطوره ها و تاریخ اساطیری ایران و نبردهای پهلوانان و دشمنان است، دعا و نیایش و راز و نیاز با خداوند جایگاه ویژه ای دارد. آغاز سخن، رزم ها، نامه ها ،جشن و شادی ، ترک سلطنت و در تمام لحظات زندگی شخصیت های شاهنامه، اعم از شاه و پهلوان و حتی شخصیت های غیر ایرانی ،سخن از خدا وسخن با خدا یک ارزش محسوب می شود. هر چند در شاهنامه، مبحث نیایش و راز و نیاز انسان با خدا محوریت ندارد و محتوای اصلی به حساب نمی آید، اما این دلیل بی اعتنایی اثر حماسی ما نسبت به خدا نیست. از سوی دیگر، انسان متعالی، آنچه را که از خداوند برای خود طلب می نماید، برای دیگری نیز درخواست می کند. از این روست که در شاهنامه ی فردوسی ، دعا در حق دیگران، جایگاه خاصی را به خود اختصاص داده است. در نامه ی باستان، اقشار مختلف جامعه، از فرادستان گرفته تا فرودستان، در شرایط گوناگون با اهداف متفاوت از جمله هدایت و راهنمایی، قدردانی و تشکر، تقویت روحیه ی طرف مقابل و .... در حق دیگران دعا نموده و از خداوند برای یکدیگر طلب خیر می نمایند. همانگونه که برخی از افراد، به خاطر نفعی که به دیگران می رسانند مورد لطف و دعای خیر آنان قرار می گیرند، کسانی که سبب آسیب و زیان رساندن به سایرین می گردند و شری را متوجه دیگران می کنند، نفرین و دعای شر آنان را به سوی خود می خوانند. آنچه در این پژوهش به آن پرداخته می شود، نوع و شیوه دعا در شاهنامه و آداب راز و نیاز با خداوند و روش درخواست نیازمند از درگاه بی نیاز است و اینکه آیا فردوسی، در سرودن دعاهای موجود در شاهنامه از ادعیه ای که توسط بزرگان دین نقل شده، بهره جسته است و چه وجه تشابهی بین آنها مشاهده می گردد؟ مطالب و محتوای این پژوهش در هفت فصل گزینش و چینش شده است: فصل اول: به کلیات پژوهش اختصاص دارد و به مباحث مقدماتی دعا در شاهنامه پرداخته شده است. فصل دوم: مقدمه ای بر شناخت دعا، که بر نگرش و دانسته های خوانندگان پاکدل، پیرامون تاریخچه دعا و معنی شناسی دعا در لغت، اصطلاح ، قرآن ، حدیث و اهمیت و حقیقت دعا می افزاید. فصل سوم:این فصل در مورد روش تحقیق در پژوهش پیش رو و چگونگی تجزیه و تحلیل داده ها در آن می باشد. فصل چهارم: آداب دعا و نیایش در شاهنامه: دراین فصل به بررسی آداب دعا، احوال دعا، زمان و مکان دعا، گونه های برگزاری دعا و مقایسه ی آن با شرایط دعا و نیایش در اسلام پرداخته است. فصل پنجم: بررسی و تحلیل ماهیت و مواضع دعا و نیایش در شاهنامه، بررسی شیوه ی راز ونیاز در این اثر بزرگ حماسی، و تحقیق در نحوه ی طلب خیر یا شر، برای خود یا دیگران، در این فصل دریچه ای تازه بر خوانندگان ارجمند می گشاید. فصل ششم: آبشخورها و منابع حکیم سخن در زمینه ی دعا و نیایش در نامه ی باستان و نوع نیازها وساختار دعاهای شاهنامه ،در این فصل مورد بررسی و تحقیق قرار گرفته است. فصل هفتم: به نتایج و پیشنهادات می پردازد و مخاطب آن دانشجویان و محققان بعدی می باشد تا با پرداختن به پژوهش هایی در این زمینه به کنترل و سمت دهی این موضوع مبادرت ورزند. لازم به ذکر است در این پژوهش، شاهنامه ی فردوسی به کوشش دکتر سید محمد دبیر سیاقی مورد استفاده قرار گرفته است.
سیاوش مرشدی علی اصغر حلبی
چکیده پس از آنکه نظامی در قرن ششم، پنج مثنوی خود را عرضه کرد، موفقیت این مثنویها و شهرتی که پیدا کردند موجب شد که بسیاری از شاعران از این پنج گنج تأثیر پذیرند و نظیره هایی برای آن بسرایند. از میان این مثنویها بخصوص هفت پیکر به سبب ساختار هنری خاص خود، مورد توجه شاعران بزرگ قرار گرفت و چون نمی توانستند، مثل آثار دیگر او، نظیر خسرو و شیرین، لیلی و مجنون و اسکندرنامه عین داستان را بازسرایی کنند و هفت افسان? هفت پیکر نظامی را بی تغییر بسرایند، به ناچار می بایست معادل آن هفت افسانه را خود به وجود بیاورند، از این نظر نظیره های هفت پیکر از تنوعی ویژه برخوردار هستند. هدف این رساله معرفی نظیره های هفت پیکر نظامی گنجوی، به ویژه نظیره های هفت اورنگ جامی، چهار چمن شاه داعی شیرازی، هفت منظر هاتفی خرجردی و آسمان هشتم روح الامین اصفهانی است که از میان آنها، دو نظیر? هفت منظر هاتفی و آسمان هشتم روح الامین اصفهانی مورد تحلیل دقیق تر قرار گرفته است چراکه در این دو منظومه شاعران هم از وزن و هم از شیو? داستان سرایی نظامی تأثیر پذیرفته اند در حالی که آن دو مثنوی دیگر، تنها از شیو? نام گذاری و وزن شعری از هفت پیکر نظامی تأثیر پذیرفته اند. این نظیره ها (هفت منظر و آسمان هشتم) به ساختار بیرونی و قالب داستان سرایی هفت پیکر نظامی توجّه کرده اند. بنابراین، این منظومه ها از منظر: داستان سرایی، صورخیال، ضرب المثلها و مضامین مورد بررسی قرار گرفته اند. شاعران یاد شده هیچ یک به عمق اندیشه، هنر و هدفهای متعالی نظامی نرسیده اند ولی در جایگاه خود آثاری خلق کرده اند که از نظر خلق یا روایت هفت داستان متفاوت، عناصر شاعرانه و اصطلاحات روزگارشان در خور توجّه و بررسی هستند. چون مثنوی هفت منظر هاتفی تا کنون تصحیح و چاپ نشده بود، نگارنده از روی چهار نسخ? خطی موجود در کتابخانه های ایران (ملک، ملی، سپهسالار و مجلس) آن را تصحیح کردم و مبنای تحقیق قرار دادم که با همکاری دکتر حسن ذوالفقاری در دست چاپ است.
رسول بخش بلوچ احمد حسنی رنجبر
بررسی تطبیقی آثار ادبی همواره راز و رمزهایی را آشکار می سازد که در بررسی جداگانه آثار کمتر به آن توجه می شود رویکرد تطبیقی این امکان را فراهم می سازد که جنبه های مشترک و متضاد آثار و مهم تر از آن اندیشه های گوناگون در دو اثر با یکدیگر مقایسه شوند . درباره شاهنامه و حماسه های بلوچ تا کنون پژوهش های زیادی انجام شده اما آنچه تا کنون بدان پرداخته نشده ، بررسی مضامین مشترک آن هاست. در این رساله در بخش جداگانهی کوشش شده است تا با رویکرد تطبیقی پاره یی از مضامین مشترک میان شاهنامه فردوسی و حماسه های بلوچستان واکاوی شود. در این رساله ادبیات منظوم بلوچ از آغاز تا امروز بررسی شده است و نگارنده به این نتیجه رسیده که ادبیات حماسی منظوم بلوچ 12 مورد و آثار غنایی مطرح در آن 6 مورد است که نیمی از آن حماسه هاست و همچنین برمی آید که شاعران بلوچ با شاهنامه فردوسی آشنایی داشته اند که بسیاری از مضامین مشترک میان شاهنامه فردوسی و آثار شعری بلوچ در این رساله دیده می شود. واژگان کلیدی: حماسه ،ادبیات تطبیقی، شعر بلوچی، شاهنامه فردوسی
مهناز صفایی هوادرق علی اصغر حلبی
این سخن از ارسطو است که «هم? مردمان به حسب طبیعت خویش می خواهند بدانند.» انگیز? این خواستن نیروی اندیشه است که در آدمی به ودیعت نهاده اند. مفاهیمی از قبیل خدا، انسان و آزادی هر کدام از موضوعاتی است که از آغاز خلقت ذهن بشر را به خود مشغول داشته است و بسیاری از اندیشمندان جهان کوشیده اند به تعریف این مفاهیم بپردازند.در سراسر قلمرو ادبیات عارفان? جهان شاید کسی را از حیث عمق،جامعیّت و وسعت نظر وتسامح مولوی نمی توان یافت سخنان وی همه مشحون از خداست و حاکی از حضور خدا، خدای مولوی هر چند خدایِ خود او است، همچنانکه خدای هر کس خدایِ خود اوست و با خدای دیگری فرق دارد، زیرا به تعبیر ابن عربی «اَلاِلأهُ فیِ اَلاعتقاداتِ بالجَعْلِ» امّا خدایِ او خدای همه است چون او مُبَلِّغ وحدت ادیان نیز هست. اسپینوزا نیزیکی از بزرگترین فیلسوفان وحدت وجودیِ عقل گرا و از پژوهندگان حقیقت بود که فقط عقل ومعرفت را حلّال مشکلات دانسته و آنچه را عقلش درست تشخیص داده پذیرفته آنچه را نادرست دانسته مردود شناخته ولو گویند? آن ارسطو و دکارت باشد، لذا خدایش با خدای دیگران و فلسفه اش با فلسف? دیگران فرقها دارد. انسان در نظر این دو متفکّرِ بزرگ یعنی مولوی و اسپینوزا مقامی والا دارد. مولوی هرگاه از انسان سخن به میان می آورد مرادش «مرد حق» یا «انسان کامل» است وی از این طریق وارد بحث وحدت وجود می شود و انسان را کامل ترین جلوه گاه حق می یابد که باید با رهایی از قید هواجس نفسانی وترک خودپرستی به آزادی دست یابد و با خدای خود یگانه گردد. اساس و زیست مای? چنین آزادی عشق است. اسپینوزا نیز معتقد است که همه چیز خداست یا خدا در همه چیز است و«آدمی،برایِ آدمی خداست» ، یعنی انسان باید انسانِ همنوع خود را به مثابه خدا بداند چون او جزوی ازخداست و غرض از حیات آن است که آدمی از راه خوشبخت ساختن دیگران برخوشبختیِ خود بیفزاید. هیجان عامل اصلی برهم زننده زندگانی است و آنچه هیجانات ما بیشتر از هر چیز دیگر بدان نیاز دارد ضبطِ عقلانی است وانسان باید بکوشد تا خود را با نقش و طرح نامتناهی منطبق کند یعنی هواهای نفسانیِ خود را طرد کند و به نظم کُلّی بگرود.
سهیلا دانش زاده علی اصغر حلبی
هدف این رساله بررسی جنبه های امروزین و کارآمد تصوف است .روش کار،جستجو در متون کهن عرفانی بدنبال یافتن نکات عملی وسودمند در تصوف بود.خلاصه آنچه در این پایان نامه می خوانیم عبارت است از: • تصوف می کوشد ، با برقرار کردن تعادل ما بین تمنیات بی پایان آدمی با نیروی جسمانی محدود او ، آرامش را ارزانی وی نماید. •آزادی انسان که حق طبیعی اوست ، اغلب به دست خود وی به خطرافتاده و گاه از دست می رود . عرفان راه آزاد بودن را وارستگی روح می داند .• برای برقراری صلح مابین پیروان ادیان مختلف و یا نحله های گوناگون فکری، گویا ، هموارترین راه، طریقه تصوف است. • مردم آمیزی و محبت عام، از دیگر ویژگیهای فراتاریخی مکتب تصوف بشمار می آید . •توجه افراطی به ظواهر ، آدمی را از نیل به حقیقت باز می دارد. پیشنهاد تصوف ، ظاهرگریزی است . •روی در ظاهر نداشتن ،نتایج ارزشمندی دارد که یکی از آنها ، براحتی حکم نکردن به فساد کسانی است که به ظاهر از معیارهای پذیرفته شده جامعه تبعیت نکرده اند . •اهل تصوف، اجتماع اجزای آدمی را در دنیای درون، و نیز اتّحاد عناصر انسانی جامعه را در جهان بیرون مایه کسب ثمرات نیک می شمردند . •از جمله تعلیمات صوفیان ، بخشش و ایثار است ، هم به مال و هم به جان.•شاید بتوان گفت که ،بخشی از صوفیان بزرگ تنها گروهی از مردم جامعه بودند که بی واهمه با صاحب جاهان سخن میگفتند. •جریان تصوف با تأثیری که بر اندیشه و توانمندیهای ذهنی اهل قلم و صاحب طبعان روزگار بجای نهاد ، ادب پارسی را با گونه یی غنا و عمق نگری آشنا ساخت . حاصل آنکه، به تصوف بایدهمچون جریانی پویا نگریست که در هر دوره می تواند به شکلی تازه تکرارشود.
علی بالی علی اصغر حلبی
چکیده این رساله، به بررسیِ زمینه های نومیدی و بدبینی با رویکرد «یأس فلسفی» در اشعارِ میرزاده ی عشقی، ایرج میرزا، ملک الشعراء بهار، اخوان ثالث (م. امید) و هوشنگ ابتهاج (سایه) می پردازد. بدبینی و یأس التهابی روحی و عاطفی و از عناصِرِ طبیعی و متداول در ساحتِ عقلی و عاطفیِ انسان است. چنین می نماید که غالب افراد در هر جامعه و از هر طبقه ای در معرضِ ابتلا به نومیدی و بدبینی هستند. روشنفکران و شاعران نیز از این عارضه مصون و مستثنی نیستند. شکلِ مُفرطِ بدبینی و نومیدی نسبت به امور جاری اعم از وضع شخصی تا اوضاع اجتماعی، سیاسی و... در میانِ روشنفکران و شاعران را «یأس فلسفی» می گویند. به عبارتی یأس فلسفی یعنی متقاعد شدن به این که برای بشر راه نجاتی نیست و شخصِ مأیوس هیچ گونه باور و امیدی به بهبود اوضاع ندارد و نسبت به همه چیز و همه کس بدبین است و به مرتبه ای از باور به بی معنایی تا مرز پوچی می رسد. زمینه ها و عواملِ این حالات را می توان در متغیّرهای درونی نظیرِ ژنتیک، خانواده، شکست های عاطفی و...؛ و تحولاتِ بیرونی مانند اوضاعِ سیاسی، اجتماعی، اقتصادی و ... جستجو کرد. در ادبیاتِ ایران رگه هایی ملایم و گاه تند از یأس و بدبینی در آثار و اشعارِ اغلب شعرا از دورانِ کُهَن تا روزگارِ معاصر دیده می شود. درون مایه یِ اشعارِ هر یک از شاعرانِ مذکور نیز به نوعی متأثّر از عناصِرِ یأس و بدبینی است. بدیهی است زمینه های نومیدی و بدبینیِ این شاعران، متفاوت و تابعی از اوضاعِ روزگارِ آنها است و هر یک در پرتو رویدادها و عوامل متغیّرِ درونی و بیرونی به یأس گراییدند. از این روی، این پدیده در روحیّاتِ آنها امری نسبی و دارای درجاتی از شدّت و ضعف است. چنان که در شعرِ عشقی و اخوان ثالث از بسامد بیشتر و در شعرِ ایرج میرزا و سایه از صبغه ی کمتری برخوردار است و هیچ یک دارای بدبینیِ مطلق نیستند.
مریم جودمردی احمد خلیلی خطیبی
آداب و رسوم ، آئینه تمام نمای فرهنگ و تمدن در هر جامعه و به عنوان یکی از بارزترین و شاخص ترین عناصر هر فرهنگ محسوب می شود. همیشه و در هر تمدنی ، بازار مبادله اجزای فرهنگی ، رونق دارد و آداب و رسوم نیز به عنوان جزئی از فرهنگ ، از این قاعده مستثنی نبوده و در جریان این تبادلات ، دچار تغییر و تحول و نیز تأثیر در فرهنگ دیگر شده است. پس از ورود اسلام به ایران ، آداب و رسوم نیز همانند سایر اجزای این فرهنگ مورد مبادله واقع گردید و در جریان این تبادل ، آداب و رسوم تغییر و در میان اعراب نفوذ کرد. نفوذ آداب و رسوم ایرانی در اعراب را می توان در کتب و نوشته های نویسندگان عرب به خصوص در آثاری چون کلیله و دمنه ، الادب الصغیر و الادب الکبیر ، تجارب الامم، عقد الفرید ، مقدمه ابن خلدون و صبح الاعشی مشاهده کرد و با مطالعه این کتب به جلوه های مختلف آداب و رسوم مثل آئین ها و جشن ها ، آداب مملکت داری و حکومت و حتی سخنان ، وصایا و مواعظ پادشاهان ، ویژگی ها و خصایص حکام و.... (که خود جزئی از این آداب و رسوم است) دست یافت. آداب و رسومی که بار دیگر، و از جنبه ی خاص ، مهر تأیید بر پیکره تفکر و اندیشه غنی ایرانی و سابقه ی تمدن چندین هزارساله آن می زند و افتخاری برای هر ایرانی به خاطر این پیشینه ی تمدنی است.
علیرضا قوجه زاده هلانی حسین بهزادی اندوهجردی
سید جلال الدین عضد یزدی، از شاعران قرن 8 هـ است که در شهر یزد متولد شد. درباره دوران کودکی و جوانی وی داستانهایی روایت کرده اند که به ظاهر ساختگی و مجعول است. در دوران جوانی به دربار آل اینجو در شهر شیراز رفت. پدرش کمال الدین / شمس الدین عضد یزدی از دولتمردان و شاعران زمان ابوسعید بهادر بوده که متاسفانه زندگی وی با عضدهای دیگر زمان خود خلط شده بود. با پیدا شدن نسخه نویافته دیوان اشعار وی از کتابخانه نورعثمانیه این ابهامات برطرف گردید. پسر جلال؛ یعنی نظام الدین معروف به ابن جلال نیز از شاعران قرن 8 هـ است که در این دفتر به شرح حال و بررسی اشعار پدر و پسر جلال یعنی عضد و ابن جلال بر مبنای گزارش مورّخان و تذکره نویسان و بر اساس اشعارشان پرداخته شده است. جلال عضد علی رغم مدّاحی آل اینجو بویژه ابواسحاق اینجو و تنی چند از رجال زمان خود، شاعری غزل سراست که ضمن پیروی از شیوه سعدی با ابیاتی شیوا و منسجم، افکار عاشقانه و ذوق عارفانه را به اوج خود رسانده است.در نگارش این پایان نامه از 26 نسخه خطی و چاپی که شامل 6 نسخه خطی دیوان اشعار، 11 نسخه خطی جنگ و مجموعه، 2 نسخه خطی تذکره، 6 تذکره چاپی و یک نسخه دیوان چاپی مغلوط و غیر منقّح وی استفاده شده است.در تصحیح این دفتر، نسخه خطی دیوان اشعار نویافته جلال عضد، مضبوط در کتابخانه نورعثمانیه به عنوان نسخه اساس قرار گرفت. در مواردی که در متن نسخه اساس افتادگیِ کلمه یا واژه ای مغلوط بوده از نسخه های دیگر استفاده شد. علامتهای اختصاری نسخه های مورد استفاده در پایان آخرین بیت (مقطع) هر قطعه شعر آورده شد و نسخه بدلها نیز به تقدّم تاریخ کتابت در پاورقی ثبت گردید. در بررسی به عمل آمده و بر مبنای آثار مورد استفاده، کل دیوان اشعار جلال عضد در این پایان نامه شامل 11 قصیده (374 بیت)، 282 غزل (2491 بیت)، 3 ترکیب بند (140 بیت)، 16 قطعه (65 بیت)، 54 رباعی (108 بیت) و 35 بیت مفردات بوده که در مجموع 3213 بیت شده است.
محمد حسین باقری حسین بهزادی اندوهجردی
شیخ غلامعلی حکیم شیرازی ، از شاعران اواسط قرن سیزدهم و چهاردهم است . در این پایان نامه ، مجموعه ی خطّی تک نسخه ای دیوان شیخ غلامعلی حکیم ، تصحیح شده است . تصحیح دیوان بر اساس قیاسی و بر اساس تشبیه ، تمثیل ، تناسب و استعاره و ... است. توضیح لغات دشوار و آرایه های ادبی و معانی ابیات در بخش تعلیقات ، جای گرفت . و پس از آن ، فهرستی از آیات و احادیث مورد اشاره ی شاعر به صورت الفبائی تنظیم گردیده است .
شبنم حاجی محمدی مهناز جعفریه
شاهنامه فردوسی یکی از بزرگترین منابع حماسی اسطوره ای ما است که برای دریافت بسیاری از مطالب پنهان تاریخی ، حماسی و اسطوره ای، محل مراجعه محققین قرار می گیرد. هدف نگارنده در این پژوهش ، بررسی تغییرات اساطیر کهن ایرانی است که برای دستیابی به این منظور شواهد از شاهنامه فردوسی ذکر می شوند. فصل اول این تحقیق به بیان مساله و اهداف و روش تحقیق اختصاص یافته است. درفصل دوم، به طور مختصر به بحث حماسه و اسطوره و نظریه های مختلف درباره اسطوره پرداخته شده، تا جایگاه و ضرورت این علم مشخص شود. در فصل سوم روش شناسی پژوهش ذکر شده است. در فصل چهارم ابتدا هر مورد اسطوره ای از پیدایش تا نمود آن در شاهنامه بر اساس متون کهن پهلوی و کتاب اوستا و سپس منابع متاخر از جمله قرآن کریم ریشه یابی شده است و پس از آوردن توضیحات آن کتب درباره هر مطلب، ابیات شاهد یافت شده در شاهنامه ، با آنها انطباق داده شده است و پس از ابیات، توضیحات مربوط به هر مطلب آورده شده است.
محمدرضا شریفی حسین بهزادی اندوهجردی
ابوطالب کلیم کاشانی (990 ـ 1061 ه . ق) از شاعران شیعی برجسته سبک هندی است. تذکرهنویسان، اخلاق و منش وی را تحسین کرده و او را شاعری آزاده و بیکینه معرفی نمودهاند. وی از جمله شاعرانی است که به دربار شاهجهان پادشاه گورکانی هند راه یافته و به مقام «ملکالشعرایی» رسیده، در آفرینش معانی و مضمونهای تازه، دستی توانا داشته و هنرورزیهای وی در آثارش که شامل کلیات و مثنوی بلند «پادشاهنامه» اوست، به وضوح قابل مشاهده است. در این رساله، مثنوی «پادشاهنامه» وی که در توصیف فتوحات شاهجهانی است، تصحیح شده و از دیدگاه ارزشهای ادبی تحلیل شده است. هدف نویسنده از این کار این بوده که یک حلقه از زنجیره بلند حماسی در ادبیات شناخته شود. در انجام این مهم از دو نسخه خطی استفاده شده و با هم مقابله و مقایسه گردیده است. آشنا شدن با مضامین و خلاّقیتهای هنری شاعر، حال و هوای دوره صفوی، ارتباط شاعران با پادشاهان ایرانی و هندی، عقاید و آداب و اندیشههای هندی، منش و خوی و اخلاقیات شاعر از دستاوردها و نتایج این تحقیق است.
رضا ابراهیمی محمد علی گذشتی
یکی از موضوعات کلیدی در اشعار و نوشته های بعضی از شعرا و نویسندگان،بحث تربیت فرزند می باشد،که از کهن ترین متون ادبی مثل درخت آسوریک به این موضوع توجه شده و بیشتر تمرکزاین گونه شعراو نویسندگان به علم اندوزی،دینداری و پرورش قوای بدنی کودک منحصر بوده است. تربیت فرزند تا آنجا ارزش و اهمیت دارد که بدانیم؛ عامل سقوط و انحطاط برخی ازجوامع را مربیان و معلمان آن جامعه می دانندوعامل انتقال میراث فرهنگی و احیای مبانی عقیدتی را معلم دانسته اند. توجّه به دانش،امانت داری،پرهیز از اسراف و تبذیر،نگهداری میراث پدر و دوری کردن از دوستان ناباب و مهارتهای ورزشی و بدنی از اهم تعالیمی است که مربیان و پدران به دانش آموزان و فرزندان خود آموخته اند. این نویسندگان ، به فرزند خویش راه و رسم زندگی را خوب آموخته اند ونیکو سخنی را کلید در گنج حکمت می دانند .و به فرزند توصیه می کنند که از این سرمایه ی عظیم بهره گیرد،زیرا خودشان برای کسب و بدست آوردن آن زحمات فراوانی کشیده اندودر صورت بهره گیری از گنج حکمت ،مورد تحقیر دنیا قرار نمی گیرند. آنان ،به صراحت به فرزند خود گوشزد میکنند که به دنبال علم دین و طب بروند.و بدنبال کار و تلاش باشند زیرا نژاد سودی ندارد و دشمن دانا را بهتر از دوست نادان می پندارند.. در نصیحتهای آنهانکات برجسته زیر دیده می شود:1- خداشناسی 2- هنر آموزی 3- بلند همتی
بهروز ایمان زاده خیاوی محمد علی گذشتی
پایان نامه حاضر با عنوان« تحلیل محتوایی اشعار مجیرالدین بیلقانی» شاعر قرن ششم که در بیلقان به دنیا آمده وی معاصر سلاجقه و اتابکان آذربایجان و شاگرد خاقانی بوده و به سال 586 در تبریز وفات یافته است براساس نسخ? مصحّح شادروان دکتر محمد آبادی پس از مطالعه و فیش برداری در هفت فصل 1 ـ کلیات 2ـ ترجمه حال 3ـ تحلیل ادبی 4ـ تحلیل اجتماعی 5ـ تحلیل اخلاقی 6ـ تحلیل سیاسی 7ـ تحلیل دینی و فهرست های مطالب و مآخذ سازماندهی و تنظیم شده است. فصل اوّل در بیان مسئله و موارد دیگر آن است فصل دوم بر شرح حال و جایگاه شاعری مجیرالدین مشتمل است که ویژگیهای مهم زندگانی و سبک وی را بیان می دارد در فصل سوم، دیوان از لحاظ ادبی تجزیه و تحلیل شده که علم بیان، صنایع ادبی، مدح، هجو، شکوائیه و اشعار عربی و ترجمه های فارسی آنها را در خود جای داده است. فصل چهارم یعنی تحلیل اجتماعی، وضع روزگارشاعر را از نظر اجتماعی، نحو? حکومت اتابکان و شاهان دیگر و نگاه آنها به شعر مورد توجه قرار داده و به نمونه هایی از تأثرات شاعر از وضع زمانه اش که در اشعار وی انعکاس یافته اشاره می کند. درفصل پنجم نکات اخلاقی، پند و اندرزهای اخلاقی شاعر با نمونه های شعری اش بیان شده است. فصل ششم تحلیل سیاسی، اوضاع سیاسی و حکومتی زمان شاعر و اثر آن در شعر مجیرالدین و برخی از اصطلاحات دیوانی و حکومتی را منعکس می نماید. در فصل هفتم در تحلیل دینی ، مسائل دینی و مذهبی، تعصّبات مذهبی، و مطالب راجع به آنها که در اشعار شاعر کمتر بکار رفته ، انتخاب و درج شده است.
شهلا رستمی علی اصغر حلبی
ادبیات تطبیقی از آن حیث که افق های تازه ای را در زمینه بررسی شباهت ها و تفاوت های موجود میان آثار و افکار بزرگان، ورای مرزهای جغرافیایی می گشاید و موجب گسترش افق های دید و غنی شدن تعاملات فرهنگی و ادبی می شود، امروزه اهمیت ویژه ای یافته است. در پژوهش تطبیقی این رساله که قصد شناساندن شباهت ها و تفاوت های سه کتاب اصلی در عرفان ایرانی با کتاب سیروسلوک کازانتزاکیس یونانی را دنبال می کند، از واکاوی سبک و ساختار ادبی آغاز می شود و سپس بر مفهوم شناسی سلوک به عنوان اصلی ترین بخش پژوهش متمرکز می گردد. بدین ترتیب پژوهش حاضر که در پنج فصل ترسیم شده است، یافتن پاسخ یک پرسش اساسی و دو قسمتی را دنبال می کند: «مهمترین شباهت ها و تفاوت های سبک و ساختار ادبی و مفهوم شناسی سلوک در سه متن فارسی ترجم? رسال? قشیریه، کشف المحجوب و اسرارالتوحید چیست؟ و این آثار در بخش فکری چه شباهت های نسبی با کتاب سیروسلوک کازانتزاکیس دارند؟ و این کتاب در مجموع به کدام اثر نزدیکتر است؟» در نهایت نتیجه این بررسی آن است که در مفهوم شناسی سلوک در آغاز و میانه و پایان آن، شباهتی بنیادین میان سه متن فارسی وجود دارد که پذیرفتن و دنبال کردن تقسیم بندی کتاب اللّمع در ترسیم مراحل سلوک است و دیگر اینکه بیشترین شباهت در میان آثار فارسی با کتاب سیروسلوک، متعلق به کتاب اسرارالتوحید است که هم از حیث بیان پراکنده و هم از نظر نگاه ذوقی به جای زهدی، بیشترین شباهت را با کتاب کازانتزاکیس یونانی دارد. کلیدواژه: ادبیات تطبیقی، سبک شناسی، عرفان و تصوّف اسلامی، مفهوم شناسی، کتاب سیروسلوک، ترجم? رسال? قشیریه، کشف المحجوب، اسرارالتوحید، کازانتزاکیس.
محمدرضا طهماسبی علی اصغر حلبی
اگر قرن هفتم و هشتم را دوران شکوه زبان پارسی قلمداد کنیم باید گفت که قرن نهم و دهم دوران رکود و فترت زبان فارسی است در این دوران شاعران مطرحی یا وجود ندارند یا اگر هم باشند انگشت شمارند. ظاهراً بدلیل اینکه محققان شاعران این دوره را شایسته تحقیق نمی دانسته اند کمتر به سراغ دیوان اشعار آنان رفته اند از این رو بسیاری از این دواوین به مرور زمان از بین رفته اند. تصحیح نسخ خطی که گنجینه ادبی کشور ما است می تواند به پرباری این گنجینه کمک شایانی نماید گرچه این نسخ مربوط به قرون نهم و دهم باشند. موالی تونی نیز یکی از همین شاعران گمنامی است که در قرن نهم و دهم می زیسته تصحیح دیوان موالی تونی عنوان پایان نامه ای است که پیش رو دارید شاید با تصحیح دیوان چنین شاعرانی بهتر بتوان درباره شعر قرن نهم و دهم نظر داد چرا که این دوره، دوره گذر از سبک عراقی به سبک هندی است و تحقیق در اشعار و احوال شاعران این دوره می تواند راه گشای محققان سبک شناسی گردد.