نام پژوهشگر: علی حاجیان
علی حاجیان سعید عزیزیان
در این پروژه جذب سطحی برخـی از ترکـیبات فنـولی شامـل رزورسـینول، کتکـول، هیـدروکینون، 3- متیـل کتکـول، 3- متوکسی کتکول و 3،2-دی هیدروکسی بنزوئیک اسید بر روی کربن فعال پارچه ای از دیدگاه سینتیکی و تعادلی مورد مطالعه قرار گرفته است. داده های تجربی تعادلی به صورت غیر خطی با ایزوترم های لنگمویر، فروندلیچ، تمکین، لنگمویرـ فروندلیچ و ردلیچ ـ پترسون برازش شده اند. به کمک ضرایب همبستگی به دست آمده مشخص شد که داده های تعادلی با ایزوترم های تمکین (بجز در مورد هیـدروکینون و 3،2-دی هیدروکسی بنزوئیک اسید)، لنگمویرـ فروندلیچ (بجز در مورد 3- متوکسی کتکول) و ردلیچ ـ پترسون تطابق بهتری دارند. داده های تجربی سینتیکی نیز با مدل های سینتیکی شبه مرتبه اول و شبه مرتبه دوم برازش شده اند و با توجه به ضرایب همبستگی به دست آمده می توان گفت که مدل سینتیکی شبه مرتبه دوم بهتر می تواند سینتیک جذب سطحی این ترکیبات فنولی بر روی سطح کربن فعال پارچه ای را نشان دهد. نتایج تجربی به کمک میزان حل شوندگی مواد جذب شونده در آب و اندازه مولکول ها تفسیر شده اند. از مقایسه نتایج به دست آمده در این پروژه با سایر پژوهش های انجام شده در زمینه جذب سطحی ترکیبات فنولی بر روی جاذب های مختلف می توان نتیجه گرفت که کربن فعال پارچه ای یک جاذب مناسب برای حذف ترکیبات فنولی از محلول های آبی است.
علی حاجیان اسکندر کشاورز علمداری
تعیین اکتیویته اجزای حل شده در محلول سرباره، که عمدتا محلول های سیلیکاتی را تشکیل می دهند، در محاسبات متالورژیکی از اهمیت بسیاری برخوردار است. از آنجا که رفتار این محلول ها از پیچیدگی های بسیاری برخوردار است، سعی شده است با ارایه مدل های ریاضی و مطالعه فرایندهای منجر به تولید این محلولها، خواص ترمودینامیکی اولیه ترکیبات مشخص و مورد ارزیابی قرار گیرند. مدل های متفاوتی برای بیان اکتیویته محلول های چندتایی و سرباره ها ارایه شده است. در پروژه حاضر مدل های مختلف ارایه شده توسط محققین مختلف جمع آوری و مورد بررسی قرار گرفته اند و در نهایت یک مدل جدید بر اساس معادلات مدل مسون، با حذف نقاط ضعف آن ارایه شده است. در مدل جدید با در نظر گرفتن معادلات تعادلی واکنش ها و موازنه جرم اجزای تشکیل دهنده، دستگاه معادلات مربوطه آماده شده و در ادامه به حل معادلات مربوطه پرداخته شد. مدل بدست آمده با اطلاعات و نمودارهای تجربی موجود، مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج حاصل از این مدل نشان داد، مسون در محاسبات خود قانون بقای جرم را در نظر نگرفته است و علاوه بر پیش بینی اشتباه توزیع آنیون های سیلیکاتی، مدل مسون از دقت پایینی در محاسبات خود برخوردار است.