نام پژوهشگر: محمد حسن یوسفی
علی عرب مرتضی مظفری
چکیده با شکل گیری فناوری نانو و بهبود ویژگیهای مغناطیسی مواد، کاربرد این مواد در صنایع الکترونیک، مخابرات، رایـانه، هواوفضا، نظامی و پزشکی به گونه ی چشمگـیری گسترش یافته است. بدین ترتیب تلاشهای بسیاری برای تهیه ی آنها با روشهای گوناکون فیزیکی و شیمیایی انجام گرفته است که از بین آنها روش متداول سرامیکی و فرایـند مکانوشیمیایی که هر دو جزو روشهای فیزیکی اند برای تولید انبوه نانو مواد مناسب تر هستند.?به تازگی فرایند مکانوشیمیایی به طور گسترده ای برای تهیه ی پودرهای نانومتری مواد مغناطیسی شامل آهنرباهای دائمی خاکی کمیاب، فریت ها، فرریت ها، گارنت ها و ترکیب های اکسیدی دیگر به کار رفته است. هدف از انجام این پژوهش تهیه و بررسی ویژگیهای الکتریکی و مغناطیسی نانوپودرهای سه گروه از ترکیب های اکسیدی استرانسیوم- آهن است. دو گروه از این ترکیب ها فریت استرانسیوم?با جانشانی عنصرهای فلز واسطه و خاکی کمیاب با نسبت های مولی گوناگون به عنوان نمونه هایی از مواد مغناطیسی سخت با ساختار شش گوشی و گروه سوم فرریت استرانسیوم با تهی جاهای گوناگون اکسیژن به عنوان نمونه ای از ساختار پروسکایت ها است. برای دست یابی به این مواد، فرمول استوکیومتری عمومی msro.nfe2oz درنظر گرفته شد. با گزینشm?، n و z و مخلوط سازی مواد اولیه ی اکسیدها و کربناتها، ترکیب هایی با ساختارهای شش گوشی و پروسکایت ساخته شدند. برای اطمینان از تشکیل فازهای مورد نظر، روش xrd?به کار گرفته شده است. گروه نخست پودرهای تهیه شده فریت استرانسیوم جانشانی شده با کاتیونهای ti4+، zn2+ و la3+ با فرمول استوکیومتری sr1-xlaxti0.05zn0.2fe3+11.75o19 بود که درآنx? برابر 1/0، 2/0، 3/0، 4/ و 5/0 گزینش شد. با مخلوط سازی مواد اولیه ی fe2o3، srco3، tio2، zno و la2o3 با روش متداول سرامیکی در دمای1250 درجه سانتی گراد نمونه ها تهیه شدند. پودرهای به دست آمده با آسیاب پر انرژی اسپکس پس از یک ساعت آسیاب کاری به اندازه نانومتر رسیـدند. بررسی الگوهای پراش پرتو ایکس پودرها پیش و پس از آسیاب کاری نشان داد که ساختار فریت استرانسیوم شش گوشی تشکیل شده است. پارامترهای شبکه نمونه ها با داده های الگوهای پراش پرتو ایکس تعیین شدند. همچنین میانگین اندازه ی بلورکهای این مواد با فرمول شرر محاسبه و در حدود 17 نانومتر به دست آمد. نتایج اندازه گیریها و تعیین ویژگیهای مغناطیسی از روی چرخه های پسماند نمونه ها، نشان می دهد که مغناطش نمونه های نانومتری در مقایسه با مغناطش نمونه های همتای حجمی برای این ترکیب ها کاهش یافته است که توجیه این کاهش به مدل پوسته- هسته نسبت داده شده است. مغناطش و نیروی وادارندگی این نمونه ها با افزایش x تا 3/. افزایش و سپس برای مقادیر بزرگتر از 3/. کاهش یافته است. علت این تغییرات به چگونگی توزیع کاتیونی در جایگاهای بلورین و برهم کنش های ابرتبادلی در نتیجه ی برهم کنش های فوق ریز نمونه ها نسبت داده شد. گروه دوم نمونه ها، نانوپودرهای فریت های استرانسیوم جانشانی شده با کاتیونهای ti4+، ni2+ و mn2+ با فرمول شیمیاییsrfe9(mn0.5-xnixti0.5)3o19 است که درآنx? برابر 0، 1/0، 2/0، 3/0، 4/ و 5/0 گزینش شد. با مخلوط سازی مواد اولیه ی fe2o3، srco3، tio2، nio و mnco3 و با همان روش متداول سرامیکی و برشتن آنها در دمای 1250 درجه ی سانتی گراد نمونه های این گروه نیز تهیه شدند. مراحل شناسایی و روش های اندازه گیری پارامترهای مغناطیسی این نمونه ها نیز همانند روش نمونه های گروه نخست به کار گرفته شدند. فاز فریت استرانسیوم شش گوشی پیش و پس از آسیاب کاری این نمونه ها نیز تشکیل شد و میانگین اندازه ی بلورکهای آنها در حدود 20 نانومتر به دست آمد. همچنـن نتایج اندازه گیریهای مغناطیسی نشان می دهد که مغناطش نمونه های نانومتری در مقایسه با مغناطش نمونه های همتای حجمی همانند گروه نخست کاهش یافته است. کاهش مغناطش نمونه های این گروه همچنان با مدل پوسته- هسته توجیه پذیر است. بر خلاف نمونه های گروه نخست مغناطش با افزایش x کاهش یافته است که علت آن به چگونگی توزیع و نوع کاتیون در جایگاهای بلورین نمونه ها نسبت داده شد. گروه سوم مواد تهیه شده، پودرهای نانومتری فرریت های استرانسیوم srfeoz است که که درآن z? برابر 6/2، 7/2 و 3 گزینش شده است. برای تهیه ی این نمونه ها، مواد اولیه ی fe2o3، sro و sro2 با هم مخلوط و به گونه ی مستقیم روش مکانوشیمیایی به کار برده شده است. این فرریت ها با آسیاب کاری پس از کمینه زمان 10 ساعت آسیاب پرانرژی و بدون هیچ گونه پخت تک فاز شدند. با فرمول شرر میانگین اندازه دانه های این مواد حدود 19 تا 22 نانومتر به دست آمد. اندازه گیریهای مغناطش این نمونه ها برحسب دما در بود میدان (fc? و نبود میدان (zfc??در گستره ی دمایی 20 تا 350 کلوین انجام شده است. نتایج اندازه گیریها نشان می دهد که با کاهش دما از دمای اتاق مغناطش zfc نخست افزایش یافته و سپس شروع به کاهش می نماید. این دما به دمای نیل نانو فرریت ها که در مقایسه با دمای نمونه های حجمی آنها کمتر است، نسبت داده شده است. همچنین اندازه گیری مقاومت نمونه ها بر حسب دما نشان می دهد که فازهای نااستوکیومتری ( کمبود- اکسیژن، 6/7،2/2=(z این نمونه ها یک رفتار نیمه رسانا گونه دارند در حالی که نمونه ی استو کیومتری آن (3= z) رفتار فلزگونه را نشان می دهد.
سهراب منوچهری دزکی مرتضی مظفری
در این پژوهش، پودرهای نانومتری فریت های کبالت به روش هم رسوبی تهیه و تأثیر دمای محلول، ph و جانشانی روی به جای کبالت بر ویژگی های فیزیکی آنها بررسی شد. این نمونه ها با ترکیب co1-xznxfe2o4 که در آن 1? x ? 0 از نمک های کلرید روی، آهن و کبالت در هیدروکسید سدیم با کمینه خلوص 99 درصد در دماهای کمتر از 100 درجه سانتی گراد به ویژه در دمای اتاق تهیه شدند. تشکیل فاز با پراش پرتو ایکس و میانگین اندازه ی بلورک ها با رابطه شرر تعیین شدند. نتیجه ها نشان می دهند که فاز این فریت در ph های کمتر از 10 تشکیل نمی شود. میانگین اندازه بلورک ها با افزایش دما و ph افزایش و با جانشانی روی به جای کبالت کاهش می یابد. ریخت شناسی ذرات با میکروسکوپ الکترونی تراگسیلی بررسی و دیده شد که ذرات تقریباً کروی و از توزیع اندازه نسبتاً تیزی برخور دارند. تعیین استوکیومتری نهایی با دستگاه aas نشان داد که به هنگام فرآیند ساخت استوکیومتری تغییر نمی کند. نمودارهای tg و dta نمونه ها در گستره ی دمایی ?c 25 تا ?c 1000 نشان می دهند که نمونه ها آب دار هستند. منحنی های پسماند تهیه شده در دمای اتاق نشان می دهند که نمونه هایی با میانگین اندازه ذرات کمتر از nm 10، رفتار ابرپارامغناطیس دارند و مغناطش هیچکدام از نمونه ها تا میدان koe 10 به اشباع نمی رسند. مغناطش اشباعی نمونه ها از نمونه های حجمی همتا کوچکتر است که از اثرهای سطح و اندازه ی ذرات سرچشمه می گیرد و با مدل مغزه-پوسته هم خوانی دارد. دماهای بستن از تغییر پذیرفتاری ac برحسب دما و دماهای کوری از منحنی m-t به دست آمدند. دمای بستن با افزایش اندازه ذرات افزایش و با افزایش جانشانی روی به جای کبالت کاهش می یابد. دماهای کوری نمونه ها از نمونه های حجمی همتا کوچکتر هستند که نشان می دهد دمای کوری به اندازه ذره وابسته است. ثابت ناهمسانگردی با قانون "نزدیک شدن به اشباع" برای نمونه فریت کبالت محاسبه و دیده شد که از ثابت ناهمسانگردی نمونه حجمی همتای خود بزرگتر است.
مرجانه جعفری فشارکی غلامرضا نبیونی
در این پایان نامه لایه های آلیاژی co/ru و چندلایه ای های co-ru/ru به روش الکتروانباشت از یک الکترولیت تک حمام حاوی سولفات کبالت، کلرید روتینیوم و کلرید آمونیوم تهیه شدند. اندازه گیری مغناطومقاومت نمونه های چندلایه ای حاکی از اثر amr بود و ویژگی gmr در آن ها مشاهده نشد. به همین منظور فیلم های آلیاژی ni/cu و چندلایه ای های ni-cu/cu به ترتیب با dc plating و two pulse plating (در مد g/p) از الکترولیت نیکل سولفامیت با درصد خلوص متفاوت تهیه شدند. نمونه های چندلایه ای بر روی ویفرهایی از سیلیکون با جهت ترجیهی [100] و ضخامت mm26/0 که با تبخیر روی زیرلایه هایی از کروم و مس [(nm20)cu/(nm5)cr/si] پوشش داده شده بود، تهیه شدند. اندازه گیری مغناطومقاومت نمونه ها در دمای اتاق و میدان مغناطیسی koe8± صورت گرفت. فیلم های آلیاژی ni/cu تهیه شده از هر دو الکترولیت تنها اثر amr نشان دادند. در حالی که ویژگی gmr تنها برای چندلایه ای های تهیه شده از محلول ناخالص مشاهده شد و چندلایه ای های مشابه تهیه شده از محلول خالص تنها amr نشان دادند. نتایج آنالیز edx نشان داد که اثر gmr ناشی از وجود مقداری ناخالصی co در چندلایه ای های ni-cu/cu است. اندازه گیری های مغناطو مقاومت در دمای اتاق و دماهای پائین برای چندلایه ای های ni-cu/cu به عنوان تابعی از ضخامت لایه فرومغناطیس (ni-cu) و غیرمغناطیس (cu) بررسی شد. بیشینه مقدار gmr (%58/2) هنگامی به دست آمد که ضخامت لایه ni-cu و cu به ترتیب nm3 و nm2/4 بود. وابستگی دمایی مغناطو مقاومت همچنین نشان داد که کاهش دما از k300 به k18 موجب افزایش مقدار مغناطو مقاومت از %05/1 به %82/2 شده است. دلیل این امر می تواند پراکندگی الکترونی ناشی از نوسانات اسپینی باشد. الگوی پراش پرتو x (xrd) و تصویرهای گرفته شده توسط میکروسکوپ الکترون عبوری (tem) نیز جهت تعیین ساختار چندلایه ای در مقیاس نانومتری به کار گرفته شد. الگوهای xrd به وضوح پیک های ماهواره ای را نشان دادند که دلالت بر ساختار ابرشبکه ای نمونه های چندلایه ای ni-cu/cu بود و تصاویر tem نیز ساختارهای لایه مانند با ضخامت نانومتری را تأیید کردند. خواص مغناطیسی نمونه ها نیز توسط دستگاه مغناطوسنج ارتعاشی (vsm) اندازه گیری شد و نتایج حاصل از آن ها نظیر منحنی پسماند و نیروی وادارندگی مورد بحث و بررسی قرار گرفت. بررسی-های ریز ساختاری و توپوگرافی سطحی نمونه ها با میکروسکوپ الکترونی روبشی (sem) انجام گرفت. برای تعیین میزان زبری و ناهمواری سطح نمونه ها از میکروسکوپ نیروی اتمی (afm) استفاده شد. در نهایت محاسبات تئوری مربوط به ساختار نواری و چگالی حالت های فریت نیکل به عنوان یک کار مستقل از کارهای قبلی در زمینه الکتروانباشت ارائه گردیده است. این محاسبات هم خوانی قابل توجهی با نتایج تجربی به دست آمده در مورد تهیه فریت نیکل به روش آسیاب کاری مکانیکی همراه با عملیات حرارتی (موضوع پایان نامه اینجانب در مقطع کارشناسی ارشد) دارد. نتایج این بخش برای چاپ در مجله (rams) review on advanced materials مورد پذیرش قرار گرفته است.
سید بابک رسولی آهاری محمد حسن یوسفی
اختلافات آناتومیکی اندام ها و ساختارها در گونه های مختلف دامی موضوعی قابل توجه برای انجام تحقیقات به حساب می آید. در این میان اختلافات مربوط به عروق از دامنه وسیع تری در دام ها برخوردار بوده و همواره در تحقیقات مختلف نتایج قابل توجهی را در بر داشته است . گوسفند نژاد سنگسری از نژادهای بومی و مقاوم ایران است که در منطقه ای به نام سنگسر در شمال استان سمنان به شکل کوچ رو، نیمه کوچرو و روستایی پرورش داده می شود. تعداد شش سر گوسفند نژاد سنگسری از کشتارگاه تهیه شد و به سالن تشریح منتقل گشت . پس از تزریق رودو پاس قرمز در کاروتید مشترک و طی دوره ثبوت در فرمالین 10 درصد ، پنج عدد از نمونه ها تشریح شد و یکی از آنها نیز به منظور بدست آوردن قالب سرخرگی به انضمام استخوان در اسید کلریدریک غلیظ قرار داده شد. سرخرگ کاروتید مشترک در موقعیت شکمی انتهای بالایی بخش نیزه ای استخوان لامی به دو شاخه پس سری و کاروتید خارجی تقسیم می شود. شریان زبانی به عنوان اولین شاخه کاروتید خارجی دارای دو شاخه عمقی زبانی و زیر زبانی است . سرخرگ زیر چانه ای نیز از زیر زبانی منشعب می شود که این الگو در هیچ یک از پستانداران اهلی دیگر گزارش نشده است. در گوسفند نژاد سنگسری سرخرگ عرضی صورت اولین انشعاب از سرخرگ گیج گاهی سطحی است و مانند شتراصلی ترین سرخرگ خون رسان به ناحیه صورت می باشد . همچنین سرخرگ جوشی به مانند آنچه در تک سمیان و نشخوار کنندگان وجود دارد دیده نمی شود . سرخرگ گیج گاهی عمقی خلفی و قدامی به همراه شاخه شبکه خلفی دارای تنه مشترک بودند ، اگرچه در مواردی سرخرگ عمقی قدامی به شکل جداگانه منشعب می شد که از این نظر تا حدی مشابه با سایر نشخوار کنندگان بود.انشعابات انتهایی شریان آرواره ای بدین ترتیب بود که آخرین انشعاب آن، تنه مشترکی است که به شاخه های زیر کاسه چشمی و مالار تقسیم بندی می شود . به عبارت دیگر سرخرگ کامی نزولی ، ادامه سرخرگ آرواره ای به حساب می آید که این الگو با تک سمیان مطابقت داشته و متفاوت از نشخوار کنندگان و شتر است . کلمات کلیدی : آناتومی - گوسفند نژاد سنگسری - سرخرگ - کاروتید خارجی
فاطمه اشرفی حمید رضا فلاح
نیم رساناهای ترکیب گروه ii-vi به دلیل ویژگی های فیزیکی بدیع و کابردهای فراوان در ابزار اپتوالکترونی، مورد توجه بسیار قرار گرفته اند. سلناید روی (znse)یکی از این ترکیب ها است که ساختار مکعبی بلِند روی و نوار گاف مستقیم در حدود ev 76/2 در دمای اتاق دارد. سلناید روی قابلیّت کاربرد در دیودهای نور افشان، ترانزیستورهای لایه ی نازک، آشکارسازهای نوری فرابنفش و آبی، و نیز قطعات نوری لیزرهای توان بالا را دارد. znseبه عنوان ماده ی لایه ی بافر در سلول های خورشیدی cigs جایگزین مناسبی برای cds می باشد. به دلیل ویژگی های نوری، مانند جذب کم در گستره ی وسیعی ازطول موج ها و پادبازتابی بودن در ناحیه ی فروسرخ و نیز ضریب بازتاب بالا برای سایر طول موج ها، در دوربین های دید در شب مورد استفاده قرار می گیرد. روش های متعددی برای سنتز نانو ذرات سلناید روی، مانند سل- ژل، فرآیندهای هیدروترمال و پلی اُل وجود دارد. روش پلی اُل در سال های اخیر برای ساخت نانو ذرات ترکیب های فلزی و سولفیدهای دوتایی و سه تایی و سلنایدها به طور گسترده استفاده می شود. انباشت لایه های نازک znse نیز به شیوه های گوناگون همچون انباشت شیمیایی بخار، تبخیر در خلاء و کندوپاش مگنترون r.f. انجام می شود. روش تبخیر گرمایی در خلاء به دلیل سادگی، ارزانی و تکرار پذیری، روش فراگیر در ساخت لایه های نازک است. در این پژوهش ابتدا نانو ذرات سلناید روی به روش پلی اُل تهیه شد. سپس با تغییرِ زمان شروع گرمادهی و شوینده ها، به خلوص نزدیک به %100 دست یافتیم. در ادامه، لایه های نازک znse با استفاده از پودر سلناید روی ساخت شرکت مرک آلمان، به روش تبخیر گرمایی مقاومتی در خلاء، بر روی یک زیرلایه ی شیشه ای رشد داده شد. سپس تأثیر عواملی همچون ضخامت لایه ها و دمای زیرلایه بر ویژگی های ساختاری همچون بلورینگی، اندازه ی بلورک ها، ثابت شبکه، میکروکرنش، میانگین تنش و چگالی در رفتگی ها و نیز ویژگی های نوری، مانند ضریب شکست، ضریب خاموشی و گاف نواری لایه های انباشته شده، بررسی شد. مشخصه یابی فازی با پراش پرتوی ایکس xrd، مشخصه یابی ساختاری از طریق sem و مشخصه یابی نوری با استفاده از بیناب سنج uv-visانجام شد. نتیجه های تجربی ما نشان دادند که لایه ی نازک با دمای زیرلایه یoc 300 و ضخامت nm350 بهترین ویژگی های نوری و ساختاری برای لایه های نازک سلناید را نتیجه می دهد.
اسماعیل کیانی هرچگانی محمد حسن یوسفی
چرخاننده ها یکی از قسمت های مهم سامانه های راداری جدید است. ویژگی یک سویه ی آن امکان ارسال و دریافت همزمان امواج هم بسامد را در سامانه های راداری امکان پذیر می کند. در چرخاننده ها از آهنرباهای دائمی برای تولید میدان مغناطیسی قوی در داخل قطعه ی فریتی برای عملکرد مناسب چرخاننده استفاده می شود. در فناوری مدارهای مجتمع ریزموج لازم است که چرخاننده ها خودتغذیه و هم صفحه باشند و نیازی به اعمال میدان خارجی نداشته باشند. حذف آهنربای خارجی باعث کوچک شدن ابعاد و وزن چرخاننده می گردد. برای عملکرد مناسب چرخاننده لازم است که قطعه ی فریتی دارای ضخامت بیشتر از µm 300 باشد، پسماند مغناطیسی آن زیاد باشد و نیروی وادارندگی مناسبی داشته باشد. همچنین برای کاهش تلفات ریزموج داشتن چگالی زیاد و جهت گیری مناسب بلورک ها ضروری است. نانو ذرات فریت استرانسیوم به روش واکنش حالت جامد دما پایین تولید شدند. اثر دمای تکلیس و نسبت مولی fe3+/sr2 و na1+/sr2+ بر روی خواص ساختاری و مغناطیسی و ترکیب فازی ذرات تولیدشده بررسی شد. نتایج نشان می دهد که فریت استرانسیوم تک فاز با این روش در دمای oc 750 قابل تولید است که نسبت به بسیاری از روش های دیگر دمای کمتری است. در شرایط خاصی ذرات تولید شده تک حوزه هستند و میانگین اندازه آنها درحدود 40 نانومتر است. با افزایش نسبت مولی na1+/sr2+ و کاهش دما اندازه ذرات کاهش پیدا می کند. فریت srfe12?2x(mn0.5cd0.5zr)xo19 برای 6/1، 4/1، 2/1، 8/0، 6/0، 4/0، 2/0، 0/0 = x تولید شد. مغناطش اشباع برای 2/0 = x افزایش می یابد و با افزایش بیشتر x مقدار آن کاهش می یابد. نیروی وادرندگی به صورت پیوسته با افزایش x کاهش می یابد. این ترکیب جدید خواص جذبی بسیار خوبی در نوار بسامدی ku از خود در 4/1x= نشان می دهد و ضخامت mm 9/1 ضخامت مناسب برای بیشترین مقدار جذب است. پودر فریت srfe12?2xlax(mn0.5zr0.5)xo19 با 8/0، 6/0، 4/0، 2/0، 0/0 = x به روش هم رسوبی تولید شد. نتایج نشان می دهد که آلایش فریت استرانسیوم با la–zr–mn باعث کاهش رشد دانه می گردد. ذرات در آلایش های کم شش گوش هستند و با افزایش x شکل ذرات نامنظم می گردد. مغناطش اشباع برای 2/0x= افزایش می یابد و با افزایش بیشتر x مقدار آن کاهش می یابد. نیروی وادارندگی تا 6/0 x=کاهش می یابد و با افزایش بیشتر x مقدار آن افزایش می یابد. خواص ریزموج این ترکیبات در نوار بسامدی x مورد بررسی قرار گرفت. نتایج نشان می دهد هیچ قله ی جذبی در این محدوده مشاهده نمی شود. لایه های ضخیم فریت استرانسیوم به روش ریخته گری نواری تولید شدند و با تف جوشی دو مرحله ای نمونه ها حرارت دهی شدند. نتایج نشان می دهد با تف جوشی دومرحله ای می توان لایه های ضخیم چگال ) 92/0 (?re >، با اندازه ی دانه های نانومتری، پسماند زیاد لایه ها )93/0 (mr/ms = و نیروی وادارندگی مناسب oe)3750 (hc = تولید کرد. در این روش رشد دانه ها قابل کنترل است و اندازه ی دانه ها بین µm 10 – 5/0 است. لایه های ضخیمی که پودر اولیه ی آنها از روش هم رسوبی تولید شده بود دارای چگالی بیشتر و اندازه ی دانه های ریزتری نسبت به لایه هایی بود که پودر اولیه ی آنها از روش حالت جامد تولید شده بود. این تحقیق توانایی تولید لایه های ضخیم فریت استرانسیوم را با روشی آسان و موثر برای قطعات خودتغذیه راداری نشان می دهد.
محسن کشاورزی علیرضا بهرامپور
در سالهای اخیر توجه زیادی به گسترش تحقیقات در زمینه دیودهای نورگسیل آلی(oled)، صورت گرفته است. در آینده، این چشمههای نوری جایگاه ویژهای در صنعت روشنایی و همچنین ساخت نمایشگرها خواهد داشت. در این تحقیق، طراحی و ساخت دیود نورگسیل آلی با قابلیت تولید نور سبز مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، ابتدا به تحلیل سازوکار تولید نور بهوسیله دیود نورگسیل آلی پرداخته شده است، در بخش دوم دیود نورگسیل آلی با ساختار"ito/pedot:pss/pvk/alq3/lif/al" ساخته و تاثیر استفاده ازlif به عنوان لایه بین کاتدی، در این ساختار بررسی شد.در مرحله بعد بهوسیله پیش حرارت و اضافه گردن گلیسیرین به محلول pedot:pss به عنوان لایه تزریق کننده حفره، بازدهی قطعه بهینه گردید. در نهایت با استفاده از لایهpedot:pss بهینه سازی شده به عنوان الکترود آند، دیود نورگسیل آلی بدون ito ساخته شد.