نام پژوهشگر: سیدعباس رضوی
سمیه طرقی سیدعباس رضوی
پژوهش حاضر با هدف بررسی رابطه بین عوامل فردی و سازمانی با میزان استفاده از فناوری آموزشی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز انجام شد. روش پژوهش، کمی و از منظر هدف این پژوهش، یک پژوهش کاربردی بود. داده ها از طریق دو پرسشنامه محقق ساخته؛ «میزان استفاده از فناوری آموزشی توسط اعضای هیأت علمی»؛ که توسط اعضای هیأت علمی و دانشجویان تکمیل شد، و پرسشنامه محقق ساخته «عوامل فردی و سازمانی بهره گیری از فناوری آموزشی» گردآوری شد. برای تحلیل داده ها از روش های توصیفی و استنباطی استفاده شد؛ بدین گونه که در بخش تحلیل توصیفی از روش های آماری جدول فراوانی، میانگین و انحراف استاندارد و به منظور تحلیل استنباطی داده های به دست آمده از آزمون های آماری مناسب؛ آزمونt تک نمونه ای و مستقل، آزمون همبستگی و رگرسیون چندگانه استفاده شد. مشارکت کنندگان این پژوهش، 100 نفر از اعضای هیأت علمی و 300 نفر از دانشجویان دانشگاه شهید چمران اهواز بودند که به صورت نمونه گیری تصادفی طبقه ای نسبی انتخاب شدند. براساس نتایج بدست آمده، میزان استفاده از فناوری آموزشی توسط اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز در حد مطلوب نبود. همچنین، بین دیدگاه دانشجویان و اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز درباره میزان استفاده از فناوری آموزشی توسط اعضای هیأت علمی تفاوت معنی داری وجود داشت، در نهایت بین عوامل فردی نظیر علاقه، نگرش، نیاز و ترس اعضای هیأت علمی با میزان استفاده آنان از فناوری آموزشی رابطه ی معناداری وجود دارد، در مقابل عوامل فردی نظیر دانش، مهارت و زمان با میزان استفاده اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز رابطه ی معناداری ندارند. همچنین، بر اساس نتایج این پژوهش، عوامل سازمانی نظیر پاداش و دسترسی به تجهیزات با میزان استفاده اعضای هیأت علمی از فناوری آموزشی رابطه معناداری دارند، در مقابل عوامل سازمانی نظیر پشتیبانی، حمایت مالی و فرهنگ سازمانی با میزان استفاده اعضای هیأت علمی دانشگاه شهید چمران اهواز از فناوری آموزشی رابطه معناداری ندارند.
مرضیه کلبعلی سیدعباس رضوی
این تحقیق با هدف شناسایی تاثیر آموزش بهداشت از طریق بحث گروهی در رسانه های اجتماعی بر آگاهی، نگرش و رفتار بهداشتی دانش آموزان، انجام شده است. در این تحقیق نیمه آزمایشی، با طرح گروه گواه نامعادل، 40 نفر ازدانش آموزان دختر کلاس هفتمِ شهر آبادان با استفاده از روش نمونه گیری خوشه ای انتخاب شدند و سپس به صورت تصادفی در گروه های آزمایش و کنترل قرار گرفتند. گروه آزمایش 5 جلسه آموزش سخنرانی در کلاس و بحث گروهی از طریق رسانه اجتماعی و گروه کنترل آموزش به روش سخنرانی و بحث کلاسی را دریافت کردند. به منظور تحلیل داده های پیش آزمون و پس آزمون از روش تحلیل کواریانس چندمتغیره استفاده شد. ابزار اندازه گیری، پرسشنامه محقق ساخته بود و شامل 30 سوال آگاهی، 31 سوال نگرش و 20 سوال که رفتار بهداشتی آزمونی ها را می سنجید. روایی پرسشنامه توسط کارشناسان بهداشت مدارس دانشگاه علوم پزشکی آبادان تأئید گردید و پایایی به روش باز آزمایی، به ترتیب برای ابزارهای سنجش آگاهی، نگرش، و رفتار؛ 74/0 ، 81/0 ، و 90/0 محاسبه شد. یافته های این پژوهش با اطمینان 95% حاکی از آن است که تاثیر آموزش بهداشت از طریق بحث گروهی در رسانه اجتماعی در مقایسه با بحث گروهی در کلاس درس به طور معناداری بر آگاهی، نگرش، و رفتار بهداشتی دانش آموزان موثرتر است. همچنین تحلیل کواریانس نمرات تفاضل نشان داد که تفاوت مشاهده شده ناشی از مداخله به شکل آموزش به روش سخنرانی با بحث گروهی از طریق رسانه اجتماعی بوده است و نیز در بررسی به عمل آمده از آزمون پیگیری که یک ماه بعد انجام شد، پایداری نتایج پس آزمون در گروه آزمایش مشاهده شد.