نام پژوهشگر: کامران شایسته
کبری مل حسینی دارانی کامران شایسته
ردپای اکولوژیکی، فن اندازه گیری اثرات اکولوژیکی شهر و راهنمای جوامع به سمت پایداری است. این تکنیک، اندازه می گیرد که چه مقدار زمین برای تأمین نیازهای زندگی به سبک فعلی، برای فاکتورهای مهم زندگی شهری، از جمله، غذا، مسکن، حمل و نقل، کالا و خدمات، مورد نیاز است. طی این پژوهش، به مطالعه در مورد مفاهیم، مبانی و روش های برآورد ردپا در مقیاس ملی و شهری پرداخته و در انتها، اثرات اکولوژیکی زندگی شهروندان اصفهانی با استفاده از ابزار ردپای اکولوژیکی، بررسی شد که سرانه ردپای هر شهروند 9/3 هکتار جهانی بدست آمد. این بدان معنی است، که هر شهروند اصفهانی برای تأمین منابع مورد نیاز خود و سینکی برای جذب زائدات منتج شده از فعالیت های خود، در سال به 9/3 هکتار جهانی زمین، نیاز دارد.
سوده سادات قشمی میرمهرداد میرسنجری
ارزیابی ریسک، سد،ضریب ریسک محیط زیستی، تحلیل سلسله مراتبی
زهرا مروت میر مهرداد میرسنجری
ارزش کارکرد غیربازاری جذب دی اکسیدکربن که مقدار آن معادل 76938218000 ریال بود، در مقایسه با ارزش کارکرد بازاری فرآورد های غیرچوبی 23171660500 ریال بیشتر است.
سینا رضایی کامران شایسته
آمایش سرزمین، به معنی تخصیص کاربری ها به واحدهای مشخصی از زمین با توجه به ویژگی های اکولوژیک و شرایط اقتصادی- اجتماعی آن است. در این فرایند نوع فعالیت و مکان آن مشخص می شود. در این مطالعه حوضه آبخیز طارم در استان زنجان بعنوان محدوده مورد مطالعه در نظر گرفته شد. این حوضه در زون 39 شمالی سیستم تصویر utm و محدوده طول جغرافیایی بین "35 10°48 و "40 15°49 شرقی و عرض جغرافیایی بین "27 25°36 و "51 15°37 شمالی با مساحت 285000 هکتار قرار دارد. در این مطالعه جهت نیل به اهداف آمایش سرزمین از ماژول mola در سیستم نرم افزاری idrisi استفاده گردید. برای این منظور در اولین مرحله پایگاه داده شامل عوامل و پارامتر-های اکولوژیک و اقتصادی– اجتماعی دخیل در آمایش سرزمین از منابع مختلف تهیه گردید. در مرحله بعد لایه های اطلاعاتی برای هر یک از کاربری ها به طور جداگانه شناسایی و تهیه شد (فرایند مدل سازی). پس از تهیه مدل مناسب هر کاربری، مجموعه نقشه های مورد نیاز آن در سیستم اطلاعات جغرافیایی (gis) مورد پردازش اولیه قرار گرفت و نقشه ها برای ورود به محیط نرم افزار idrisi آماده شد. سپس ماژول mce (ارزیابی چند معیاره) برای هر کاربری اجرا و نقشه های تناسب برای کاربری های کشاورزی و مرتعداری، آبزی پروری، حفاظت، تفرج متمرکز و گسترده و توسعه شهری، صنعتی و روستایی بدست آمد. در آخرین مرحله جهت تعیین اولویت و حل تضاد بین کاربری ها ماژول mola در چارچوب دو سناریوی اکولوژیکی و اقتصادی- اجتماعی برای جانمایی کاربری ها در سطح حوضه آبخیز، در نرم افزار idrisi اجرا گردید و نهایتا آرایش مناسبی از کاربری ها در کنار هم، با در نظر گرفتن پارامترهایی مانند تناسب کاربری های مجاور، تامین مساحت مورد نیاز هر کاربری و ... بدست آمد.
حمید عباسی تبار ثمر مرتضوی
آلودگی خاک به فلزات سنگین یکی از نگرانی های اصلی محیط زیستی است که می تواند اثرات زیان آوری بر اکوسیستم های طبیعی داشته باشد. این تحقیق به منظور تعیین غلظت و بررسی الگوهای توزیع مکانی فلزات سنگین کادمیوم، سرب، مس و روی در خاک های کشاورزی منطقه سیاخ دانگون شیراز انجام شد. ابتدا به کمک نرم افزار arc gis و با استفاده از روش نمونه برداری سیستماتیک تصادفی منطقه شبکه بندی شده و تعداد 49 نمونه خاک مرکب کشاورزی از منطقه مورد مطالعه برداشت شدند. غلظت فلزات سنگین نمونه های خاک توسط دستگاه جذب اتمی به روش کوره گرافیتی و شعله اندازه گیری شدند. برای بررسی ساختار مکانی داده ها، واریوگرام همه جهته ترسیم و مدل مناسب بر آن برازش داده شد. در نهایت نقشه پهنه بندی غلظت فلزات سنگین به وسیله روش کریجینگ معمولی ترسیم گردید. نتایج نشان داد که میانگین غلظت کادمیوم 33/2 میلی گرم بر کیلوگرم، سرب 002/32 میلی گرم بر کیلوگرم، مس 3/5 میلی گرم بر کیلوگرم و روی 84/13 میلی گرم بر کیلوگرم بود. مقایسه مقادیر فلزات سنگین با مقادیر زمینه و استانداردهای جهانی نشان داد که هر چهار فلز سنگین به طور طبیعی در خاک منطقه وجود دارد، اما فقط غلظت کادمیوم و سرب تا حد بسیار بالاتر از استاندارد جهانی افزایش یافته بود که علت آن می تواند فعالیتهای کشاورزی و استفاده بی رویه از کودهای شیمیایی به ویژه کودهای فسفاته باشد. براساس نتایج تحلیل ژئواستاتیستیکی کادمیوم، سرب و مس با مدل کروی و روی با مدل نمایی برازش شدند. نقشه توزیع مکانی غلظت فلزات سنگین در منطقه سیاخ دارنگون یک روند افزایشی در غلظت فلزات سنگین از تمام جهات به سمت غرب را نشان دادند به طوری که غلظت فلزات سنگین به ویژه کادمیوم و سرب در غرب منطقه بسیار بالا بود که علت آن ممکن است حضور و فعالیت شرکت کشت و صنعت حسین آباد در غرب منطقه باشد.
زهرا شیخی کامران شایسته
گردشگری یکی از مهم ترین فعالیت های اقتصادی در جهان با نرخ رشد ثابت در حدود سالیانه پنج درصد می باشد. نواحی ساحلی یکی از مهم ترین مقاصد برای گردشگران و فعالیت های گردشگری هستند و سد زاینده رود یکی از مناطق گردشگری اصفهان است. توسعه ی گردشگری بر فشار موجود در نواحی ساحلی می افزاید و ظرفیت برد گردشگری یک مفهوم مهم برای کاهش این فشار است. اهداف اصلی این پژوهش سنجش: نمایانه های اجتماعی ظرفیت برد گردشگری (به طور مثال رویارویی) جهت آشکار کردن آستانه ها؛ رضایتمندی گردشگران از شرایط؛ و تمایل به پرداخت گردشگران می باشد.این تحقیق از طریق پرسشنامه و انجام مصاحبه در دهکده ی فرهنگی- تفریحی عمران زاینده رود هدایت شده است و نتایج نشان داد که: رویارویی اکثر گردشگران با افراد دیگر، کمتر از میزان حداکثر تحملشان است؛ گردشگران از همه ی شرایط دهکده ی فرهنگی تفریحی زاینده رود به جز وجود میز و نیمکت راضی هستند؛ و بیش از نیمی از کاربران تمایل به پرداخت دارند
مجتبی کاظمی کامران شایسته
در سال های اخیر بیابان زایی به صور مختلف مورد بحث و گفت وگوی مجامع و محافل علمی، در سطح جهانی، منطقه ای و ملی بوده و برای کنترل آن فعالیت های وسیعی صورت گرفته است. مبارزه با بیابان زایی و مقابله با آثار نابهنجار آن برای جامعه جهانی اجتناب ناپذیر است، زیرا اگر پدیده بیابان زایی در بخشی از جهان رخ دهد، پیامدهای آن تمام ساکنان کره زمین را به نحوی در معرض خطر قرار می دهد. بی شک شناسایی مناطق حساس برای پیشگیری یا دوری جستن از خسارات ناشی از بیابان زایی را می توان به عنوان گام نخست برای مبارزه با این پدیده دانست. روش های متعددی برای شناسایی مناطق حساس و تهیه نقشه خطر بیابان زایی وجود دارد که از میان آنها روش icd انتخاب و بر اساس آن نقشه وضعیت فعلی بیابان زایی برای دشت سیستان با وسعت حدود 838100 هکتار تهیه شد. تعیین نوع محیط بیابانی، عامل بیابان زایی، نوع فرایند، معیارها و شاخص های غالب و کلاس شدت بیابان زایی اراضی حوزه دشت سیستان دستاوردهای این پایان نامه است. نتایج این ارزیابی نشان می دهد که بیابان زایی یا تخریب منابع با شدت زیاد در منطقه به وقوع پیوسته و روند آن رو به گسترش است. از دیگر نتایج به دست آمده این پایان نامه حدود 39/13 درصد حوزه دارای شدت بیابان زایی متوسط، حدود 80/10 درصد بیابان زایی زیاد و حدود 81/75 بیابان زایی شدید (اوج) است. مهمترین عوامل موثر در بیابان زایی محدوده مطالعاتی ژئومورفولوژی (عامل محیطی) و مدیریت غلط منابع آب (عامل انسانی) است.
شهلا جهانی عیسی سلگی
خاک یکی از مهم ترین منابع طبیعی هر کشور است که در حال حاضر هیچ گونه جایگزین مطرحی برای آن وجود ندارد. یکی از عوامل اصلی نابودی بسیاری از زمین های حاصلخیز پدیده فرسایش خاک است که سبب هدررفت عناصر غذایی خاک می شود. تحقیق حاضر با هدف بررسی مهم ترین کارکرد اکوسیستم های جنگلی یعنی حفظ و نگهداشت عناصر غذایی خاک و ارزش گذاری اقتصادی آن در منطقه حفاظت شده مانشت و قلارنگ در استان ایلام انجام شد. بدین منظور ابتدا نقشه واحدهای کاری در منطقه مورد مطالعه تهیه و مقادیر npk در خاک مناطق فرسایش نیافته (نقاط شاهد) و مناطق فرسایش یافته اندازه گیری شد. سپس میزان فرسایش و رسوب ویژه در هر واحد کاری با استفاده از مدل mpsiac محاسبه شد. مقدار هدررفتnpk بر اساس مقادیر عناصر غذایی اندازه گیری شده در خاک مناطق فرسایش نیافته و مناطق فرسایش یافته، تعیین و در نهایت بر اساس روش اقتصادی هزینه جایگزینی ارزش پولی نگهداری عناصر غذایی در اثر حفاظت خاک به وسیله پوشش جنگلی محاسبه شد. نتایج به دست آمده حاکی از آن بود که میانگین فرسایش ویژه در منطقه مورد مطالعه معادل 54/4 تن در هکتار است که از میزان استاندارد جهانی (5 تن در هکتار) کمتر است. یافته ها نشان داد که سالانه در هر هکتار معادل 17/11 کیلوگرم عناصرnpk در اثر فرسایش خاک و خروج خاک جنگل نابود می شود که معادل ارزش جاری 05/98889 ریال در هکتار در سال است. در محدوده مورد مطالعه با وسعت 2537 هکتار سالانه حدود 31110 کیلوگرم عناصر npk در اثر فرسایش خاک هدر می رود که به منزله کاهش حاصلخیزی و تحمیل هزینه ای معادل 250881541 ریال به محیط زیست است. همچنین مشخص گردید که هر هکتار جنگل از وارد آمدن 33/796970 ریال خسارت توسط فرسایش خاک و هدررفت تنها سه عنصر غذایی نیتروژن، فسفر و پتاسیم جلوگیری می کند که این امر بیان کننده ارزش اقتصادی حفظ جنگل در جلوگیری از رخداد فرسایش خاک و هدررفت آن است.
زهرا عیسی یی کامران شایسته
افزایش جمعیت شهرنشین در شهر کرمانشاه در سه دهه اخیر موجب گسترش سریع مناطق انسان ساخت شده است و در صورت ادامه این روند، تخریب سیمای سرزمین، تغییر الگو و ساختار اکوسیستم های طبیعی و نیمه طبیعی این منطقه قابل انتظار خواهد بود. این تحقیق با هدف بررسی روند تغییرات کاربری/ پوشش زمیـن با رهیافت بوم¬شناسی سیمای¬سرزمین در شهر کرمانشاه انجام شد. بر این اساس پایش تغییرات کاربری/ پوشش زمین، پایش تغییرات سیمای سرزمین با استفاده از تحلیل سینوپتیک و تحلیل گرادیان توسعه شهری در سیمای¬سرزمین انجام شد. پایش تغییرات سرزمین با استفاده از تصاویر سنجنده tm در سـال¬ های 1363 و 1377 و سنجنده oli- tirs ماهواره لندست در سال1393 و شیوه مقایسه پس از طبقه بندی انجام شد. به منظور تحلیل سینوپتیک سیمای¬سرزمین در سال¬های 1363، 1377 و 1393، سنجه های ترکیب و پیکربندی سیمای سرزمین شامل تعداد تکه، میانگین اندازه تکه، درصد پوشش سیمای سرزمین، سنجه بزرگترین تکه، سنجه شکل سیمای سرزمین، تراکم تکه، تراکم حاشیه، پیوستگی و سنجه تنوع شانون در دو سطح سیمای سرزمین و کلاس کاربری و پوشش محاسبه و تغییرات آنها بررسی شد. همچنین به منظور تحلیل گرادیان سیمای سرزمین در سال 1393، سنجه های تعداد تکه، تراکم تکه، میانگین اندازه تکه، سنجه بزرگترین تکه، تراکم حاشیه، درصد پوشش سیمای سرزمین و سنجه شکل سیمای سرزمین در سطح کلاس کاربری و پوشش در طی دو ترانسکت شمالی- جنوبی و غربی- شرقی محاسبه شدند. نتایج نشان داد که در طی 30 سال گذشته، مناطق انسان ساخت 67/60 درصـد افزایش یافته و منجر به نابودی حدود 82/22 درصد از زمین¬های کشاورزی و 25/6 درصد از پوشش مرتعی منطقه شده است. نتایج تحلیل سینوپتیک نشان داد در انتهای بازه زمانی مطالعه، سیمای سرزمین تکه تکه تر، از نظر شکلی پیچیده تر و نامنظم تر، ناپیوسته تر و از نظر نوع کاربری و پوشش موجود متنوع تر شده است و گسترش مناطق انسان ساخت موجب افزایش از هم گسیختگی، بی نظمی و پیچیدگی تکه ها و کاهش سطح کلاس کشاورزی منطقه شده است. نتایج تحلیل گرادیان توسعه شهری نشان داد که با استفاده از این روش می¬توان الگوی مکانی توسعه را به طور قابل اتکایی با استفاده از سنجه¬های سیمای¬سرزمین کمی سازی نمود و مکان مراکز توسعه شهری را با دقت قابل قبولی تشخیص داد. همچنین می توان گفت کاربری¬های مختلف الگوی مکانی مشخصی را نمایش داده اند که الزاماً منحصر به فرد نبوده است و این موضوع بستگی به نوع سنجه سیمای سرزمین مورد استفاده دارد. کلمات کلیدی: روند تغییرات، کاربری/ پوشش زمین، بوم¬شناسی سیمای¬سرزمین، شهر کرمانشاه.
مبینا دوزبخشان کامران شایسته
کمبود آب شیرین و افزایش تقاضا از جمله مسائل و مشکلات در اکثر جوامع می باشد. از جمله راهکار های مدیریت منابع آب، براورد ظرفیت برد منابع آب می باشد. در این مطالعه با توجه به کاهش رواناب ها و افت سطح آب های زیرزمینی در شهرستان ملایر با استفاده از مدل ارزیابی جامع فازی، ظرفیت برد منابع آب در سال های 1390- 1380 محاسبه شده است. فاکتور های مورد بررسی در چهار زیرسیستم منابع آب، اجتماعی، اقتصادی و محیطی تقسیم شدند. نتایج نشان می دهد که در زیرسیستم های منابع آب و اقتصادی وضعیت به تدریج بدتر شده است ولی در زیرسیستم های اجتماعی و محیطی وضعیت بهتر شده است. به طور کلی ظرفیت برد منابع آب شهرستان ملایر در سال 1380، 527/0 بوده است و در سال های 1385 و 1390 به 509/0 و 486/0 رسیده است که نشان دهنده کاهش ظرفیت برد در سال های اخیر و خارج شدن عرضه و تقاضای آب از حالت تعادل می باشد.
زهرا نوروزی شمس کامران شایسته
دره گنج نامه یکی از مناطق نمونه گردشگری استان همدان می باشد که در سطح ملی و بین المللی دارای اهمیت است و یکی از مهم¬ترین جاذبه های گردشگری استان محسوب می¬شود که در معرض تهدید از سوی فعالیتهای گردشگری است. بنابراین تعیین ظرفیت برد گردشگری با روش حدود قابل قبول تغییر می¬تواند از جمله راهکارهای موثر در جلوگیری و کاهش مشکلات گردشگری منطقه ¬باشد. در این مطالعه از چارچوب lac برای تعیین حدود قابل قبول تغییر برای شناساگرهای اکولوژیکی و اجتماعی موثر بر رضایت بازدید کنندگان استفاده شد. به این ترتیب چهار گام از فرایند lac طی شد. در مرحله اول نقاط ضعف، قوت و نقاط تهدید، فرصت موجود در منطقه شناسایی شد. در مرحله دوم طیف فرصت تفرجی گردشگاه تعیین شد که در طبقه نیمه پیشرفته قرار داشت. در مرحله سوم شناساگرهای اجتماعی و اکولوژیکی انتخاب و اندازه¬گیری شدند و برای این شناساگرها حدود قابل قبول تغییر (استاندارد) تعیین شد. نتایج نشان داد که میزان استاندارد در نظر گرفته شده برای شناساگر مقدار زباله در سطح گردشگاه 65/14 درصد، فاصله افراد از یکدیگر 25/11 متر، پوشش درختی 65/24 درصد، اقلیم 59 و تراکم افراد 600 نفر در هکتار است. مقایسه وضعیت موجود شناساگرها با میزان استاندارد آن ها نشان داد میزان زباله در سطح گردشگاه و فاصله افراد از یکدیگر بالاتر از حد استاندارد و تراکم افراد، اقلیم و درصد پوشش درختی پایین تر از حد استاندارد است.
محسن جاپلقی مهدی غلامعلی فرد
استان لرستان یکی از رویشگاه های عمدة جنگل های زاگرس است که در دهه های اخیر بر اثر فعالیت های انسانی دستخوش تغییرات مخربی گردیده که این تغییرات سیمای این استان را تغییر داده اند؛ در بررسی این تغییرات از نقشه های پوشش سرزمین حاصل از طبقه بندی تصاویر ماهواره ای لندست مربوط به سنجنده های tm، etm+ و oli متعلق به سال های 1989، 2000 و 2013 به عنوان ورودی مدل ساز تغییر سرزمین (lcm) برای تحلیل و نیز پیش بینی تغییرات پوشش سرزمین در سال های 2020، 2030، 2040 و 2050 استفاده شد و از نتایج به دست آمده در بررسی تغییرات الگو و فرآیندهای تغییر سیمای سرزمین استفاده گردید. 5 سنجة الگوی سیمای سرزمین شامل آنتروپی نرمال شده، تراکم حاشیه، مساحت لکه، فشردگی لکه و غنای نسبی در کمی سازی الگوی سیمای سرزمین استفاده شد و وقوع 10 فرآیند تغییر شامل حذف، تجمع، دوتکه شدن، ایجاد، کاهش اندازه، سوراخ شدگی، تغییر جهت، تغییر شکل، گستردگی و تکه تکه شدن لکه ها مورد بررسی قرار گرفت. طبق نتایج به دست آمده از سال 1989 تا 2013 حدود 7/5166 کیلومتر مربع از جنگل های زاگرس لرستان با نرخ جنگل زدایی 68/1 درصد در سال نابود شده و وسعت مناطق مسکونی به میزان 71/47 کیلومتر مربع افزایش یافته است. بر اساس سناریوی تاریخی و ادامۀ همین روند از سال 2013 تا 2050 حدود 66/4304 کیلومتر مربع از جنگل ها با نرخ 52/1 درصد در سال نابود خواهد شد و وسعت مناطق مسکونی به میزان 1/244 کیلومتر مربع افزایش خواهد یافت. نتایج بررسی سیمای سرزمین لرستان طی سال های 1989 تا 2050 نشان داد که آنتروپی نرمال سازی شده بین 001895/0 تا 45326/0، غنای نسبی بین 12/11 تا 89/22 درصد، تراکم حاشیه بین 002/0 تا 44/0 متر بر هکتار، مساحت لکه ها بین 04/92 تا 7/193171 هکتار و فشردگی لکه بین 006/0 تا 568/0 لکه در 100 هکتار می باشد. همچنین از 10 فرآیند تغییر سیمای سرزمین مورد بررسی 6 فرآیند تغییر جهت، توسعه، حذف، تجمع، ایجاد و دوتکه شدن در لرستان رخ داده است. نتایج حاصل از تحقیق حاضر می تواند در سیاست گذاری های دولت در زمینۀ منابع طبیعی و محیط زیست و نیز اتخاذ تمهیدات مدیریتی همچون ایجاد قرق در مناطق تخریب یافته و در معرض تخریب مورد استفاده قرار گیرد.
زهرا ویسی کامران شایسته
امروزه تمایل به گردشگری در طبیعت در میان مردم به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. برای رسیدن به گردشگری پایدار و نیز به دنبال آن توسعه پایدار باید دانست که هر گردشگر چه اثری را روی محیط زیست برجای می گذارد. شاخصی که برای این منظور مورد استفاده قرار می گیرد، ردپای بوم شناختی است. ردپای بوم شناختی بیانگر مقدار زمین مورد نیاز برای فراهم کردن منابعی که جمعیت مصرف می کند و جذب زائداتی که در نتیجه مصرف تولید می شود؛ می باشد. ردپای بوم شناختی میزان استفاده هر گردشگر از منابع طبیعی را در زمین مولد منعکس می کند تا برای تمامی مردم درک و فهم آن راحت تر شود. در این تحقیق به منظور سنجش میزان اثر هر گردشگر بر روی منابع طبیعی در فصل های سال، در منطقه تاریخی بیستون از روش تجزیه و تحلیل ردپای بوم شناختی استفاده گردید. پس از آن با استفاده از داده های منتج از توزیع و جمع آوری پرسشنامه ها برای هر گردشگر، به بررسی رابطه های آماری بین ردپای بوم شناختی و اطلاعات جمعیت شناختی گردشگران پرداخته شد.
صدیقه بنیادی کامران شایسته
افزایش سطح فعالیت های انسانی باعث تغییرات وسیع و سریع در محیط زیست شده است. به طوری که شدت آثار این فعالیت ها حتی در مناطق حفاظت شده نیز قابل مشاهده است. پایش تغییرات این مناطق می تواند نقش موثری در مدیریت صحیح آن ها داشته باشد. در این تحقیق از سنجه های سیمای سرزمین برای کمی کردن تغییرات ساختاری سیمای سرزمین منطقه حفاظت شده دز در بازه ی زمانی سال های 1993 تا 2013 استفاده شد. بدین منظور نقشه پوشش اراضی سال های 1993، 2003 و 2013 به روش طبقه بندی نظارت شده و الگوریتم حداکثر احتمال طبقه بندی شدند. سپس با استفاده از نرم افزار fragstats3.3 سنجه های مساحت کلاس، تعداد لکه ها، تراکم حاشیه، درصد سیما، میانگین نسبت محیط به مساحت و شاخص تنوع شانون در دو سطح کلاس و سیما استخراج شد. نتایج حاکی از افزایش مساحت کاربری کشاورزی، اراضی بدون پوشش و کاهش سطوح آبی، پوشش جنگلی و مراتع بود. در طول دوره ی مورد مطالعه تراکم حاشیه، تعداد لکه ها و میانگین نسبت محیط به مساحت افزایش یافت که بیانگر تبدیل لکه های بزرگ به لکه های کوچکتر، افزایش اثر حاشیه، تجزیه و تکه تکه-شدگی سیمای سرزمین بود. شاخص تنوع شانون نیز طی دوره ی مطالعاتی کاهش یافته بود که نمایانگر کاهش تنوع لکه ها در منطقه، در نتیجه پیشروی سیمای سرزمین به سمت ساده تر شدن و آسیب پذیری بیشتر بوده است.