نام پژوهشگر: هادی خرمی مقدم
هادی خرمی مقدم کاظم کاظمی
تکنیک های لرزه ای بیشترین کاربرد را در روش های ژئوفیزیکی برای تعیین ساختارهای زیرسطحی دارند. برای بدست آوردن اطلاعات دقیق تر و در پی آن حصول تصاویری با کیفیت بهتر از داده های چاه از قبیل پیمایش های سرعت و نمودار صوتی بهره گرفته می شود. همچنین از برداشت-های لرزه ای درون گمانه که اطلاعات اخیر به عنوان لرزه نگاری درون چاهی (vsp) نامیده می شوند استفاده می کنند. عموما بازتابنده ها با سطح زمین موازی نبوده و دارای شیب در جهات مختلف می باشند. تعیین شیب بازتابنده ها در مطالعات اکتشافی بخصوص در اکتشافات هیدروکربوری حائز اهمیت می باشد چرا که شیب آنها در تعیین هندسه حوزه، تاریخچه تکتونیکی، کنترل روند مخازن و تعیین مسیر حفاری تاثیرگذار است. لذا نحوه بدست آوردن شیب بازتابنده توسط داده های vsp و تعیین محدودیت هایی که در اندازه گیری میزان شیب وجود دارد از اهمیت زیادی برخوردار است. ابهام در تفسیر ساختارهای زمین شناسی زیرسطحی با استفاده از داده های لرزه ای مرسوم در بعضی از موارد ناشی از وضعیت منبع و گیرنده های موجود در سطح است. در داده های ثبت شده vsp بدلیل اینکه گیرنده ها در مجاورت اهداف اکتشافی مورد نظر بطور کاملا محکم به دیواره چاه ثابت شده اند، روی هم رفته طول مسیر همه بازتاب ها کوتاهتر، میرایی و استهلاک امواج کمتر و ابعاد زون فرسنل کاهش می یابند و تصاویر بدست آمده دارای کیفیت و قدرت تفکیک بالاتری هستند. البته داده های ثبت شده vsp نیاز به یک سری عملیات پردازشی دارند که عمده مراحل آن در حالت کلی به ترتیب شامل هندسه برداشت ، تفکیک داده ها به مولفه هایش، فیلتر کردن امواج پایین رونده (در این صورت فقط امواج بالارونده که مطلوب ما هستند باقی می مانند)، همبستگی در صورت استفاده از ویبراتور به عنوان چشمه، انجام واهمامیخت برای حذف چندگانه ها، به خط کردن امواج بالارونده واهمامیخت شده و در نهایت برانبارش ردلرزه ها خواهد بود.