نام پژوهشگر: محسن ترابی

شناسایی عوامل قارچی پوسیدگی طوقه و پژمردگی کنجد در خراسان جنوبی و اثر glomus intraradices در کنترل عوامل غالب
پایان نامه وزارت علوم، تحقیقات و فناوری - دانشگاه زابل - دانشکده کشاورزی 1392
  محسن ترابی   مرتضی قرابانی

گیاه کنجد یکی از قدیمی ترین و ارزشمندترین گیاهان دانه روغنی در دنیا می باشد که از اهمیت زراعی و صنعتی بالایی برخوردار است. عوامل قارچی بسیاری باعث خسارت و کاهش میزان عملکرد این گیاه می شوند که در این میان بیماری های پوسیدگی طوقه و پژمردگی به دلیل درصد بالای آلودگی و خسارت از اهمیت فراوانی برخوردارند. روش های مختلفی برای کاهش خسارت این گروه از بیماری ها مورد استفاده قرار گرفته است که رایج ترین آنها استفاده از سموم شیمیایی می باشد، که البته مضرات آن برای انسان و محیط زیست پیرامونش آشکار شده و به همین دلیل امروزه یافتن روش های جایگزین مانند استفاده از عوامل کنترل بیولوژیک مورد توجه قرار گرفته است. این تحقیق به منظور شناسایی عوامل پوسیدگی طوقه و پژمردگی کنجد در استان خراسان جنوبی و بررسی اثر قارچ میکوریزglomus intraradices در کنترل عوامل غالب، در سال زراعی 91-1390 صورت گرفت. نمونه های مشکوک به آلودگی به آزمایشگاه منتقل و بافتهای آلوده روی محیط کشت های قارچیکشت داده و در دمای 25 درجه ی سانتی گراد نگه داری شدند. پرگنه های قارچ با استفاده از روش های نوک ریسه و تک اسپور خالص سازی و با توجه به مشخصات کلنی و اندام های میکروسکوپی از طریق کلیدهای شناسایی معتبر تا سطح جنس شناسایی شدند. سپس آزمون بیماریزایی با استفاده از جدایه های منتخب انجام گرفت. در این تحقیق 2 گونه یmacrophomina phaseolina و fusarium proliferatum به عنوان عوامل پوسیدگی طوقه و پژمردگی کنجد در خراسان جنوبی شناسایی شدند که گونه یf. proliferatum به عنوان عامل پژمردگی فوزاریومی کنجد برای اولین بار از ایران جداسازی گردید. دو گونه ی f.pseudoanthophilumو f. cf.acutatumبه عنوان آرایه های جدید برای میکوفلور کنجد معرفی و گونه ی f. cf.acutatumبرای اولین بار از ایران گزارش می شوند. در مرحله ی دوم اثر قارچ میکوریزg. intraradices بر کنترل این دو عامل و همچنین برخی از فاکتورهای رشدی گیاهچه ی کنجد بررسی و اندازه گیری شد. برای این منظور آزمایش گلخانه ای در قالب طرح کاملاً تصادفی با 5 تکرار طراحی و اجرا گردید. تجزیه واریانس داده های بدست آمده با استفاده از نرم افزار sasانجام شد و مقایسه میانگین صفات با استفاده از آزمون دانکن در سطح احتمال 5 درصد صورت گرفت. نتایج آزمایش های گلخانه ای نشان داد که خاک تیمار شده با قارچ میکوریز توانسته در مقایسه با تیمار بیمارگر تعداد گیاهان آلوده را کاهش دهد و همچنین باعث افزایش برخی از فاکتورهای رشدی،نظیر وزن تر و ارتفاع ، در گیاهچه های کنجد شود. درصد گیاهان بیمار در شاهد آلوده به قارچ های m. phaseolina و f. proliferatum به ترتیب حدود 47 و 56 درصد کاهش یافت.

بررسی رابطه اندازه دولت و رشد اقتصادی در گروه کشورهای نفت خیز منا
پایان نامه دانشگاه آزاد اسلامی - دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی - دانشکده اقتصاد و حسابداری 1393
  محسن ترابی   عباسعلی ابونوری

اقتصاددانان اندازه (یا مخارج ) دولت را از مهمترین عوامل تاثیرگذار بر سطح تولید و رشد اقتصادی یک کشور یاد مینمایند ومعتقدند که برای چیده شدن تنگناهای موجود در کشورهای درحال توسعه، دخالت دولت در فعالیت های اقتصادی ضروری است . حجم دولت تقریباً در تمام کشورهای جهان، از جمله کشورهای نفت خیز، روند رو به افزایشی داشته است. همراه با این افزایش، توجه و تأکید از جنبه¬های کمی به زمینه¬های کیفی و از مداخله صرف دولت به درجه¬ی پاسخگویی به نیازهای مردم معطوف شده¬است. همچنین، طی دو دهه¬ی اخیر، تعدادی از کشورهای درحال توسعه مسائل تعدیل ساختاری را تجربه کرده¬اند. یک جنبه¬ی مهم از فرآیند تعدیل ساختاری برای این کشورها، لزوم تمرکز روی تعدیلات مالی و بازسازی بخش دولت است . عدم تعادلهای مالی نتیجه¬ی کسری مالی گسترده بوده¬اند فرضیه این پایان نامه : رابطه منفی و معنی داری بین اندازه دولت و رشداقتصادی کشورهای mena وجود دارد . جامعه آماری مورداستفاده دراین تحقیق اطلاعات مربوط به کشورهای منا (mena) و بصورت سالانه طی سالهای2012-1995 می باشد. در این تحقیق از مدل زیر استفاده شده است : gyit=?i+?1gcit+ ?2invit+ ?3openit+ ?4infit+ ?5ferit+ ?6esizeit+cit که نتایج حاصله نشان می دهد از لحاظ تئوریک انتظار بر این است که اندازه دولت، مانع رشد اقتصادی گردد. نتایج حاصل از تخمین مدلهای این تحقیق نشان می دهد، که افزایش هزینه های باعث کاهش رشد اقتصادی در کشورهای منا می‏گردد. با افزایش هزینه های دولت رشد اقتصادی به میزان 33/2 واحد کاهش می یابد. نرخ تورم و باروری زنان و همینطور اندازه اقتصاد دارای تأثیر منفی بر رشد اقتصادی در این کشورها می باشند. با افزایش نرخ تورم و باروری زنان و اندازه اقتصاد به میزان 066/0 ، 1/0 و 11/0 واحد رشد اقتصادی کاهش می یابد. و آزادی تجاری و موجودی سرمایه دارای اثر مثبت بر رشد اقتصادی می باشند. لذا با افزایش آزادی تجاری و سرمایه گذاری فیزیکی ثابت 49/0 و 36/0واحد رشد اقتصادی افزایش می یابد. بنابراین فرضیه ی این تحقیق پذیرفته می شود و رابطه منفی و معناداری بین اندازه(هزینه ها)ی دولت و رشد اقتصادی دارد.