نام پژوهشگر: اسماعیل نورمحمدی
اسماعیل نورمحمدی مجید صادقی زاده
حسگر زیستی باکتریایی به باکتری هایی اطلاق می شود که از لحاظ ژنتیکی به نحوی طراحی شده اند که قادرند در حضور یک عامل فیزیکی یا شیمیایی در محیط، یک سیگنال قابل اندازه گیری تولید کنند. این حسگر ها از دو بخش: پروموتر (که حضور عامل هدف را تشخیص می دهد) و ژن گزارشگر (که به پروموتر متصل بوده و تولید سیگنال زیستی می کند) تشکیل شده است. حسگرهای زیستی واجد توانایی بسیار بالایی در تشخیص آلودگی های محیطی هستند. در این تحقیق ساخت، حساسیت و اختصاصیت دو حسگر زیستی با استفاده از پروموتر اپرون pbr به همراه ژن تنظیمی pbrr از پلاسمید pmol30 متعلق به باکتری رالستونیا متالیدورانس و پروموتر اپرون cada به همراه ژن تنظیمی cadc از پلاسمید pi258 متعلق به باکتری استافیلوکوکوس اورئوس مورد بررسی قرار گرفت. از ژن لوسیفراز کرم شب تاب به عنوان گزارشگر استفاده شد. حسگر ساخته شده توسط ناحیه پروموتری pbr و ناحیه پروموتوری cada به ترتیب pgl3- luc/pbr-biosensor و pgl3-luc/cad-biosensor نامگذاری شد. از باکتری e.coli سویه dh5? به عنوان میزبان استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان داد که حسگر زیستیpgl3-luc/pbr-biosensor قادر است، غلظت-های بین 100-1 میکرومولار سرب را تشخیص دهد و می تواند نسبت به سرب به صورت اختصاصی عمل کرده و در حضور فلزاتی مثل روی، کادمیوم، قلع و نیکل، بیان ژن گزارشگر مشاهده نشد. علاوه بر این، نسبت به حسگر ساخته شده توسط chakraborty (با ناحیه پروموتری یکسان) 50 برابر حساسیت بیشتری دارد. حسگر pgl3-luc/cad-biosensor قادر است غلظت های بین ?? نانومولار تا ?? میکرومولار سرب را تشخیص دهد. این حسگرنسبت به سرب به صورت اختصاصی عمل نکرده و حضور کادمیوم در محیط نیز می تواند باعث فعال شدن پروموتر و بیان ژن گزارشگر شود. کلمات کلیدی: حسگر زیستی باکتریایی، پروموتر اپرون pbr، پروموتر اپرون cada، فلزات سنگین، آلودگی، تشخیص، لوسیفراز
لیلا فرزانه صاحبی عبدالله سارانی
این تحقیق تاثیر رویکرد آموزش فعالیت محور را در یادگیری لغات تخصصی رشته ادبیات فارسی در دانشگاه بیرجند بررسی میکند. دو گروه یکسان 25 نفره کنترل و آزمایش که واحد زبان تخصصی را در ترم 7 میگذراندند در این مطالعه شرکت کردند. این دو گروه متشکل از15 پسر و10 دختر و با میانگین سنی 25-18 بودند. در ابتدا به منظور بررسی یکسان بودن سطح علمی دانشجویان در زمینه لغات عمومی زبان انگلیسی، یک آزمون لغت nation گرفته شد. سپس آزمون دوم لغات تخصصی ادبیات فارسی به عنوان پیش آزمون توسط محقق طرح شد و برگزار گردید. در گروه کنترل تدریس لغات تخصصی به روش سنتی انجام شد. از دانشجویان خواسته شد تا متون تخصصی انگلیسی را بخوانند، ترجمه کنند، و به سئوالات درک مطلب که فعالیت محور نبودند پاسخ دهند. در حالیکه در گروه آزمایش تدریس لغات به روش نظریه فعالیت محور در سه مرحله پیش فعالیت ، فعالیت و پس فعالیت انجام شد. این مطالعه به مدت سیزده جلسه بطول انجامید. در انتهای ترم یک پس آزمون برگزار گردید تا تاثیر نظریه فعالیت محور بررسی شود. نتایج حاکی از آن بود که تفاوت معناداری بین گروه تدریس فعالیت محور و گروه تدریس به روش سنتی وجود داشت. ضمنا در گروه فعالیت محور عملکرد پسرها از دخترها بهتر بود. بنابراین، این تحقیق روش تدریس فعالیت محور را در بهبود یادگیری لغت تخصصی موثر دانسته و آنرا پیشنهاد میکند.
مریم کیخایی عباسعلی آهنگر
در سال های اخیر، پدیده ی بی ادبی زبانی موضوع بحث پژوهش های فراوانی بوده است. پژوهشگرانِ بسیاری این موضوع را از دیدگاه های متفاوتی مورد بررسی قرار داده اند و رویکردها و تعاریف زیادی در این زمینه ارئه داده اند. کال پپر (1996)، بی ادبی را اخلال گر ادب معرفی می کند و به همین دلیل، راهبردهای بی ادبی را در ارتباط با رویکرد ادب براون و لوینسون (1987) بیان می کند. در این پژوهش، سعی بر آن است که راهبردهای بی ادبی به کار برده شده توسط دانشجویان سیستانی در موقعیت کنش گفتاری درخواست بررسی شود. موارد بررسی شده در این پژوهش عبارتند از: 1- بررسی و تحلیل رابطه ی بین قدرت مخاطب و نوع راهبردهای بی ادبی به کار برده شده توسط دانشجویان سیستانی در موقعیت کنش گفتاری درخواست، 2- بررسی و تحلیل رابطه ی بین جنسیت مخاطب و نوع راهبردهای بی ادبی به کار برده شده توسط دانشجویان سیستانی در موقعیت کنش گفتاری درخواست، 3- بررسی و تحلیل رابطه ی بین قدرت مخاطب و تعداد راهبردهای بی ادبی به کار برده شده توسط دانشجویان سیستانی در موقعیت کنش گفتاری درخواست، و 4- بررسی و تحلیل رابطه ی بین جنسیت مخاطب و تعداد راهبردهای بی ادبی به کار برده شده توسط دانشجویان سیستانی در موقعیت کنش گفتاری درخواست. برای انجام این هدف، داده ها با استفاده از تست تکمیلی گفتمان جمع آوری شدند. این تست شامل پنج موقعیت بود که از جامعه آماری خواسته شد چیزی را از 6 مخاطب، دو مخاطب با قدرت اجتماعی پایین، دو مخاطب با قدرت اجتماعی برابر و دو مخاطب با قدرت اجتماعی بالا نسبت به قدرت اجتماعی گویشور، درخواست کنند. جامعه آماری شرکت کننده در این پژوهش شامل 100 دانشجوی گویشور سیستانی، 50 نفر زن و50 نفر مرد، بودند. داده های به دست آمده بر اساس رویکرد بی ادبی کال پپر (1996) طبقه بندی شدند. تحلیل داده ها نشان داد: 1- رابطه ی معنا داری بین قدرت مخاطب و نوع راهبردهای بی ادبی به کار برده شده توسط گویشوران سیستانی در موقعیت کنش گفتاری درخواست وجود دارد، 2- رابطه ی معناداری بین جنسیت مخاطب و نوع راهبردهای بی ادبی به کار برده شده توسط دانشجویان سیستانی در موقعیت کنش گفتاری درخواست وجود ندارد، 3- رابطه ی معنا داری بین قدرت مخاطب و تعداد راهبردهای بی ادبی به کار برده شده توسط دانشجویان سیستانی در موقعیت کنش گفتاری درخواست وجود دارد، 4- رابطه ی معنا داری بین جنسیت مخاطب و تعداد راهبردهای بی ادبی به کار برده شده توسط دانشجویان سیستانی در موقعیت کنش گفتاری درخواست وجود دارد.
مهدیه ناصری اسماعیل نورمحمدی
این مطالعه، استفاده زبان آموزان ایرانی از چهار استراتژی خواندن1 ( شناختی، فراشناختی، جبران، آزمون)، رابطه آن با باورهای خود کارآمدی خواندن2، ارتباط بین باورهای خودکارآمدی خواندن و مهارت خواندن3 زبان آموزان، و نهایتا رابطه جنسیت با استراتژی های خواندن وباورهای خودکارآمدی را مورد بررسی قرار می دهد. تعداد 51 نفر از دانشجویان سال سوم و چهارم رشته زبان انگلیسی دانشگاه سیستان و بلوچستان ( هجده نفر پسر و سی وسه نفر دختر) در این تحقیق شرکت نمودند. در ابتدا به منظور ارزیابی سطح مهارت خواندن آنها، تست استاندارد درک مطلب میشیگان به آنها داده شد; سپس از طریق یک پرسشنامه ی استراتژی های خواندن، آنها به توضیح استراتژی هایی پرداختند که در تکمیل تست درک مطلب میشیگان مورد استفاده قرار داده بودند و در پایان، پرسشنامه ی خودکارآمدی خواندن به آنها داده شد. پنج سوال تحقیق عبارت بودند از: 1) آیا تفاوت معناداری بین استفاده استراتژی های خواندن توسط زبان آموزان ایرانی سال سوم و چهارم دانشگاه وجود دارد؟ 2) آیا ارتباط معناداری بین باورهای خودکارآمدی خواندن و مهارت خواندن زبان آموزان ایرانی ساال سوم و چهارم دانشگاه وجود دارد؟ 3) آیا ارتباط معناداری بین باورهای خودکارآمدی خواندن و استراتژی های خواندن استفاده شده توسط زبان آموزان ایرانی سال سوم و چهارم دانشگاه وجود دارد؟ 4) آیا رابطه ای بین جنسیت دانشجویان وباورهای خودکارآمدی خواندن آنها وجود دارد؟ 5) آیا رابطه ای بین جنسیت دانشجویان واستفاده ی استراتژی های خواندن آنها وجود دارد؟ برای بررسی ارتباط بین باورهای خودکارآمدی خواندن و مهارت خواندن و همچنین ارتباط بین باورهای خودکارآمدی خواندن و استفاده ی استراتژی های خواندن توسط زبان آموزان از ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که ارتباط معنادار قابل ملاحظه ای بین باورهای خودکارآمدی خواندن و مهارت خواندن، وهمچنین ارتباط معنادار، اما ضعیفی بین باورهای خودکارآمدی خواندن و استفاده ی استراتژی های خواندن زبان آموزان وجود دارد. به علاوه، تحلیل واریانس یک طرفه، آزمون تعقیبی و آمار توصیفی (میانگین و انحراف معیار) مربوط به چهار استراتژی بیانگرآن است که تفاوت معناداری بین استفاده استراتژی های خواندن توسط زبان آموزان ایرانی سال سوم و چهارم دانشگاه وجود دارد و بیشترین استراتژی استفاده شده توسط زبان آموزان به ترتیب استراتژی فراشناختی، شناختی، جبران وآزمون بوده اند و نهایتا بر طبق آزمون تی، باورهای خودکارآمدی خواندن و استراتژ های خواندن به کارگرفته شده توسط زبان آموزان با جنسیت رابطه معناداری نداشته اند. پیشنهاداتی جهت به کارگیری استراتژی های موثر و افزایش باورهای خودکارآمدی خواندن در این تحقیق ارائه شده است. به علاوه، این تحقیق بر اهمیت افزایش باورهای خودکارآمدی خواندن زبان آموزان و استفاده آنها از استراتژی های خواندن و به کارگیری آنها در درک مطلب خواندن، تأکید می کند.
حسین نوروزی فرخ لقا حیدری
دبیران یکی از عناصر موثر برای موفقیت هر نظام آموزشی هستند. در این تحقیق، جهت شناخت بهتر دبیران، تعدادی از عاملهای روانشناختی و شخصیّتی آنها مورد توجه قرار گرفته است. در محیطهای آموزش زبان، نظریه پردازان شناختی اجتماعی بر این باورند که خودکارایی ?، منبع کنترل ?، که به استنباط افراد از دلایل اصلی و شالوده ای رخدادهای زندگیشان اطلاق میشود، و سبک های تدریس ? دبیران، تاثیر بسیار شگرفی برموفقیت آموزشی آنها دارد. بنابراین، هدف این تحقیق اینست تا رابطه ی بین باورهای خودکارایی، منبع کنترل و سبک های تدریس دبیران را در محیط آموزشی ایران که زبان انگلیسی در آن به عنوان زبان بیگانه تلقی می گردد، مورد بررسی قرار دهد. برای این منظور، صد و دو دبیر زبان انگلیسی از دبیرستان های مختلف شهرهای مشهد و زاهدان در این تحقیق شرکت کردند. مجموعه داده های مطالعه حاضر از طریق سه پرسشنامه جمع آوری گردید. پرسشنامه اوّل جهت تعیین باورهای خودکارایی دبیران، پرسشنامه دوّم برای یافتن منبع کنترل آنها و آخرین پرسشنامه به منظور شناخت سبک تدریس غالب در آنها بکار گرفته شد. تجزیه و تحلیل داده ها، رابطه ی معناداری را بین خودکارایی دبیران و منبع کنترل آنها نشان داد. همچنین یافته های این تحقیق آشکار ساخت که خودکارایی دبیران بطور معناداری با سبک های تدریس غالب آنها ارتباط دارد. سرانجام، همبستگی معناداری بین منبع کنترل دبیران و سبک های تدریس غالب آنها پیدا شد. یافته های تحقیق حاضر بخصوص برای اساتید دبیران کاربرد دارد. آنها بهتر است تا باورهای خودکارایی دبیران پیش از خدمت را با بازخورد صحیح و مستمر افزایش دهند.
آذین ناصح اسماعیل نورمحمدی
چکیده ارتباط در کلاس به عوامل زیادی از جمله معلمان، دانش آموزان، برنامه های درسی و از همه مهم تر، مواد آموزشی وابسته است. در تدریس ارتباطی زبان که تاکید زیادی بر توانش ارتباطی دارد، کتاب درسی به عنوان عامل موثر بر پویایی کلاس محسوب میگردد که درس ها را از طریق فراهم آوردن متن ارتباط کلاسی و هم چنین نوع تمرین زبانی که دانش آموزان در طول فعالیت های کلاسی به آن مشغول اند، کنترل می کند. این حقیقت که زبان اموزان ایرانی هم چون سایرینی که زبان انگلیسی را به عنوان زبان خارجه فرا می گیرند، نیازمند توسعه مهارت های زبانی در مدرسه و در سطح نقش های زبان هستند، حقیقتی مسلم است. تحقیق حاضر، بر آن است که میزان تمرکز بر ارتباط در کلاس های زبان دوران دبیرستان ایران را شناسایی کرده و هم چنین تاثیر اصلاحات در دروس کتاب درسی را که با هدف افزایش قدرت ارتباطی آن ها انجام میشود را بر میزان ارتباط کلاس در آن درس ها مورد سنجش قرار دهد. تحقیق حاضر بر اساس طرح آزمایشی تک موردی و با استفاده از طرح مشاهده ای colt به عنوان ابزار گرد آوری اطلاعات، انجام گرفت. دو کلاسی که در هر دو بخش این تحقیق مورد ارزیابی قرار گرفتند، هر کدام متشکل از 25 دانش آموز دختر از یک دبیرستان دخترانه نمونه دولتی بودند. بررسی و تفسیر داده های گرد آوری شده نشان می دهد که در زمان استفاده از کتاب درسی فعلی آموزش و پرورش، میزان تمرکز بر ارتباط در کلاس های زبان دوران دبیرستان ایران، در وضعیت نسبتا پایینی قرار دارد. در مقایسه ، مشخص شد که استفاده از دروس اصلاح شده همان کتاب درسی تاثیر به سزایی بر میزان ارتباط در همان کلاس های قبلی داشت. نتایج کلی این تحقیق ، به این نظریه که کتاب درسی نقش به سزایی در برانگیختن ارتباط کلاسی در کشورهایی همچون ایران که زبان انگلیسی در آن ها زبان خارجه محسوب می شود ایفا میکند، قوت می بخشد.
زهرا نبوی زاده گیتی موسی پور نگاری
with the introduction of communicative language teaching, a large number of studies have concerned with students’ oral participation in language classrooms. although the importance of classroom participation is evident, some language learners are unwilling to engage in oral activities. this passivity and unwillingness to participate in language classroom discussions is known as “reticence”. reviewing the literature on language learners’ reticence revealed that reticence is one of the main hindering factors in learners’ language learning. hence, the present study aimed to examine the reticence concerning iranian efl learners at tertiary level, and to discover any possible relationship between the learners’ reticence and their vocabulary knowledge, and their foreign language classroom anxiety (flca). moreover, it tried to determine the difference between male and female learners’ level of reticence. to this end, 56 iranian efl students from university of sistan and baluchestan and islamic azad university of zahedan participated in this study. the unwillingness-to-communicate scale as well as the foreign language classroom anxiety scale was run to obtain the learners’ level of reticence and anxiety respectively. moreover, the vocabulary-size test of controlled productive ability was administered to measure the learners’ vocabulary knowledge. the analyses of the data showed relatively a low level of reticence in the learners. in addition, the following results were found: the learners’ reticence in speaking has significant relationship with their vocabulary knowledge. in other words, the higher the level of the learners’ vocabulary knowledge is, the more reluctant they are to oral participation. furthermore, the learners’ reticence is significantly related to their feeling of anxiety in fl classroom. that is, the more anxious the learners are, the more their unwillingness to communicate with others. finally, the result of t-test showed that there was no significant difference between the male and female learners regarding their reticence level. these findings indicated that the various variables, such as vocabulary knowledge and anxiety can lead to learners’ reticence in class activities. as it is a challenging matter for both the efl teachers and learners and affects the students’ success in fl classes, it is crucial and necessary that the teachers assist their reticent learners to develop the required language skills and enough confidence for an active participation in oral activities.
محمد تقوایی اسماعیل نورمحمدی
این پژوهش سعی دارد تا تاثیر رویکردهای آموزشی فردی و گروهی بر اساس برون دادزبانی را بر یادگیری درخواست در زبان انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی مورد بررسی قرار دهد. هدف دیگر این پژوهش بررسی تفاوت های معنادار بین زبان آموزان پسر و دختر ایرانی از نظر رویکردهای آموزشی فردی و گروهی بر اساس برون داد زبانی است. هفتاد و شش زبان آموز سطح مقدماتی دراین پژوهش شرکت کردند که متشکل از سی و سه پسر و چهل و سه دختر و با میانگین سنی 40-20 سال بودند. زبان آموزان به دو گروه همسان تقسیم شدند که یکی از آن دو گروه از رویکرد برون داد فردی و گروه دیگر از رویکرد برون داد گروهی برای یادگیری درخواست در زبان انگلیسی بهره جستند. آزمون تکمیل گفتمان نوشتاری کنش گفتار درخواست برای پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که کار گروهی منجر به یادگیری بهتر درخواست در زبان انگلیسی نمی شود. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که هیچ تفاوت معناداری بین زبان آموزان پسر و دختر ایرانی در هر دو گروه آموزشی فردی و گروهی بر اساس برون داد زبانی وجود ندارد.
عیسی پناهنده فرخ لقا حیدری
اهدف تحقیق حاضر سه گانه بودند. اولین هدف تحقیق بررسی رابطه ی بین انواع مختلف هوش چندگانه و سبک های یادگیری زبان آموزان ایرانی بطور خاص و رابطه ی بین هوش چندگانه و سبک های یادگیری آنان به عنوان عوامل کلی بود. تحقیق همچنین بر آن بود تا به رابطه ی بین انواع مختلف هوش چندگانه و راهبرد های شنیداری زبان آموزان ایرانی بطور خاص و رابطه ی بین هوش چندگانه و راهبرد های شنیداری آنان به عنوان عوامل کلی پی ببرد. در پایان، تحقیق قصد داشت تأثیر جنسیت را روی استفاده زبان آموزان ایرانی از انواع مختلف هوش چندگانه بطور خاص و استفاده ی آنها ازهوش چندگانه به عنوان یک عامل کلی شناسایی کند. برای رسیدن به این اهداف، پرسشنامه ی 90 سوالی هوش چندگانه، پرسشنامه ی 24 سوالی سبک یادگیری و پرسشنامه ی 23 سوالی راهبردهای شنیداری میان 120 زبان آموز ایرانی (60 زبان آموز مذکر و 60 زبان آموز مونث) در زمان کلاس درسی آنان در دانشگاههای سیستان و بلوچستان، ایرانشهر و یاسوج توزیع شدند. آزمون همبستگی پیرسون نشان داد که رابطه ی مثبت و معنی داری بین انوع مختلف هوش چندگانه و سبک های یادگیری زبان آموزان ایرانی به طور خاص و هوش چندگانه و سبک های یادگیری آنها به عنوان عوامل کلی وجود دارد. تجزیه و تحلیل داده ها همچنین نشان داد که رابطه ی مثبت و معنی داری بین انوع مختلف هوش چندگانه و راهبردهای شنیداری زبان آموزان ایرانی به طور خاص و هوش چندگانه و راهبردهای شنیداری آنها به عنوان عوامل کلی وجود دارد. در پایان، نتایج حاصل از تحلیل آزمون t نمونه ی مستقل نشان داد که تفاوت های معناداری بین زبان آموزان مذکر و مونث ایرانی در استفاده از هوش جسمی، برون فردی و هستی گرا وجود دارد. به همین منوال، یافته ها حاکی از تفاوت معناداری بین جنسیت ها در استفاده شان از هوش چندگانه به عنوان یک عامل کلی بود. به عبارت دیگر، زبان آموزان مونث در این نوع هوش ها قویتر از زبان آموزان مذکر بودند.
علی زنگویی اسماعیل نورمحمدی
این پژوهش سعی دارد تا تاثیر کلیپ های شنیداری آگاهی افزای زبانی1 رابر یادگیری کنش گفتارعذرخواهی در زبان انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی مورد بررسی قرار دهد. هدف دیگراین پژوهش بررسی تفاوت های معنادار بین زبان آموزان پسر و دختر ایرانی در رابطه با تاثیر کلیپ های شنیداری آگاهی افزای زبانی است. درپایان ، پژوهش به مقایسه ارجحیت های یادگیری زبانی با توجه به تاثیر کلیپ های شنیداری آگاهی افزای زبانی می پردازد.شصت و چهار زبان آموز سطح متوسط به بالا دراین پژوهش شرکت کردند که متشکل از سی و چهار پسر و سی دختر و با رده سنی بین 27-17 سال بودند. زبان آموزان به دو گروه همسان تقسیم شدند که یکی از آن دو گروه فقط با کلیپ های شنیداری و گروه دیگر از کلیپ های شنیداری همراه با فعالیت های آگاهی افزایی برای یادگیری کنش گفتار عذرخواهی در زبان انگلیسی بهره جستند. آزمون تکمیل گفتمان چند گزینه ای2 عذرخواهی و همچنین پرسشنامه ارجحیت های یادگیری زبانی دانش آموزان برای پیش آزمون3و پس آزمون4 مورد استفاده قرار گرفت.تجزیه وتحلیل داده ها نشان داده است که کلیپ های شنیداری آگاهی افزای زبانی به یادگیری بهتر کنش گفتار عذرخواهی در زبان انگلیسی می شود. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که هیچ تفاوت معناداری بین زبان آموزان پسر و دختر ایرانی در هر دو گروه آموزشی بر اساس کلیپ های شنیداری آگاهی افزای زبانی وجود ندارد. و سرانجام به جز در مورد ارجحیت رضایت مندی از پیشرفت در یادگیری زبان انگلیسی با توجه به کلیپ های شنیداری آگاهی افزای زبانی ، هیچ تفاوت معناداردیگری درمورد سایر ارجحیت ها قبل و بعد دوره آموزشی یافت نشد.
عزت برقی گیتی موسی پور نگاری
پژوهش حاضر قصد دارد سبک (های) یادگیری مورد علاقه1 فرگیران ایرانی زبان انگلیسی2 به عنوان زبان خارجی را شناسایی کرده و به بررسی ارتباط بین سبک های یادگیری مورد علاقه آنان و توانایی تفکر انتقادیشان3 بپردازد. این پژوهش همچنین سعی دارد تا وجود ارتباط بین سبک های یادگیری مورد علاقه و مهارت درک مطلب4 زبان انگلیسی در فرگیران را مورد بررسی قراردهد. به علاوه، وجود یا عدم وجود اختلاف معنادار بین سبک یادگیری مورد علاقه زبان آموزان دختر و پسر ایرانی هدف دیگر این تحقیق میباشد. برای این منظور تعداد 90 دانشجوی زبان انگلیسی از دانشگاه سیستان و بلوچستان و دانشگاه آزاد اسلامی واحد زاهدان انتخاب شدند. داده ها از طریق پرسشنامه سبک یادگیری و پرسشنامه تفکر انتقادی و آزمون درک مطلب تافل جمع آوری شدند. نتایج تحلیل داده ها نشان داد که بالاترین میانگین بین سبک های یادگیری استفاده شده توسط زبان آموزان ایرانی، سبک یادگیری ارتباطی است. برای هدف دوم این مطالعه آزمون تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط آماری معنی داری بین سبک یادگیری ارتباطی و تحلیلی زبان آموزان ایرانی و توانایی تفکر انتقادی شان وجود دارد. همچنین تجزیه و تحلیل همبستگی پیرسون نشان داد که ارتباط آماری معنی داری بین سبک های یادگیری زبان آموزان ایرانی و توانایی درک مطلب آنان وجود دارد. علاوه بر این، نمونه های مستقل، آزمون t برای تفاوت جنسیت درسبک های یادگیری مورد علاقه نشان داد که تفاوت معنی داری بین سبک یادگیری مورد علاقه ی زبان آموزان دختر و پسر ایرانی وجود ندارد. نتایج به دست آمده از مطالعه حاضر، کاربردهای آموزشی فراوانی دارد که می تواند برای معلمان، طراحان برنامه درسی و زبان آموزان مفید واقع شود.
اعظم پیشادست فرخ لقا حیدری
abstract the present study was conducted in order to investigate the impact of an integrated model of form-focused and task-based instruction on iranian efl learners vocabulary learning and retention.it also aimed to detect efl learners attitude towards the implementation of form-focused task-based vocabulary instruction in the classroom. in order to address the purposes of this study, a sample of 60 elementary efl learners of junior high schools were selected based on their performance on a proficiency test (i.e., key english test). prior to the main study, the instruments of the study (pretest, posttest and questionnaire) were piloted on 20 efl learners of the similar age and proficiency level in order to check their reliability and validity. the learners knowledge of vocabulary items were pretested at the beginning of the study.participants were divided into two groups of control and experimental and the treatments of the study were administered. the experimental group received form-focused task-based vocabulary instruction as treatments and control group received traditional and routine methods of vocabulary instruction. two posttests (immediate and delayed) were conducted immediately after the end of treatment sessions and one week later to measure learners vocabulary learning and retention. the results of two samples t-tests showed that form-focused task-based instruction had a significant impact on learners vocabulary learning and retention. it was also found that the majority of the participants had a positive attitude towards their experience of vocabulary learning through form-focused task-based instruction. key words: form-focused instruction – task-based instruction – vocabulary learning – vocabulary recall and retention
نورالله منصورزاده فرخ لفا حیدری
abstract the first purpose of this study was to investigate the effect of consciousness-raising (c-r) activities on learning grammatical structures (simple present tense in this case) by iranian guidance school efl learners. the second one was to investigate the effect of gender on learning the simple present tense through c-r activities and tasks. finally, this study aimed to investigate the iranian students’ attitudes toward learning english as a foreign language prior to and after applying the c-r activities. the design of the study was experimental and the participants were one hundred and five male and female students selected from two guidance schools in zahedan, iran. they were randomly divided into two groups, functioning as the experimental and control groups. a proficiency test was administered to ensure the homogeneity of the two groups at the outset of the experiment. then, a pre-test of the simple present tense was given to the participants. its results showed that the participants didnt know the simple present tense before applying the treatment. for the last purpose, the gardners attitude questionnaire was used to investigate the participants attitudes toward learning english before and after applying c-r activities. the classes were held two sessions per week. during ten sessions the two groups were taught the simple present tense based on two approaches, the experimental group was taught based on c-r activities while the control group was instructed using pattern drills and practices. at the end, the same pre-test was used as the post-test. data analysis through an independent samples t-test indicated that using c-r activities in grammar teaching is significantly more effective than pattern drills and practices. in the case of the effect of gender in learning the simple present tense through c-r activities, the males had a better performance than the females. based on the findings, the participants attitudes toward learning english language were not much different prior to and after applying the c-r activities. therefore, it is recommended that teachers consider c-r activities as useful options in teaching grammar and other language aspects in their classes. keywords: simple present tense, consciousness-raising activities, traditional methods, efl learners, language attitude.
فروغ شهرکی اسماعیل نورمحمدی
پژوهش حاضر سه هدف داشته است. در ابتدا به بررسی تفاوت آموزش لغات زبان انگلیسی با استفاده از روش پویانمایی و تصاویر ساکن به زبان آموزان ایرانی در مقطع راهنمایی پرداخته است.آنگاه، در این پژوهش سعی شده است تا بررسی شود که آیا تفاوت بین تاثیرات این دو روش، در صورت وجود تاثیرات، در طول زمان باقی می ماند یا نه. و در نهایت به، این پژوهش تأثیر جنسیت را در آموزش لغات زبان انگلیسی با استفاده از روش پویانمایی و تصاویر ساکن بررسی کرده است. جامعه آماری این پژوهش شامل صد و نوزده زبان آموز مقطع سوم راهنمایی شهر زاهدان است که شصت نفر از آنان دختر و پنجاه و نه نفر پسر با میانگین سنی 13 تا 14 سال بودند. زبان آموزان به چهار گروه تقسیم شدند: دو گروه دختر و دو گروه پسر. به یک گروه دختر لغات زبان انگلیسی را با استفاده از روش پویانمایی و به گروه دیگر همان لغات با استفاده از روش تصاویر ساکن آموزش داده شد. برای دو گروه پسر نیز از همین دو روش استفاده گردید. در ابتدای تحقیق، یک آزمون توانش زبانی جهت حصول اطمینان از یکسان بودن سطح دانش زبان انگلیسی شرکت کنندگان برگزار گردید. سپس یک آزمون لغت، شامل ا لغات مورد نظر برای تدریس، از زبان آموزان گرفته شد. نتایج این آزمون نشان داد که زبان آموزان با لغات مورد نظر آشنایی ندارند. از مقیاس دانش واژگان پری بخت و وسشه به عنوان پیش آزمون ، پس آزمون ، آزمون دیرکرد استفاده گردید. در ابتدا، قبل از شروع آموزش، یک پیش آزمون مقیاس دانش واژگان از هر چهار گروه گرفته شد. آنگاه، بعد از چهارده جلسه از آموزش، یک پس آزمون و بعد از سه هفته یک آزمون دیرکرد گرفته شد. نتایج نشان داد که تفاوت معناداری بین روش های آموزش لغات زبان انگلیسی با استفاده از پویانمایی و تصاویر ساکن وجود ندارد. بعد از مقایسه نتایج آزمون دیرکرد و پس آزمون، تفاوت معناداری بین آموزش لغات زبان انگلیسی به زبان آموزان ایرانی مقطع راهنمایی با استفاده از پویانمایی و تصاویر ساکن با توجه به پایداری تاثیرات در طول زمان مشاهده نگردید. و نهایت، نتایج بدست آمده نشان داده است که تفاوت معناداری بین این دو روش آموزش لغات زبان انگلیسی با درنظر گرفتن جنسیت شرکت کنندگان وجود ندارد، اگرچه ظاهرا پسران عملکرد بهتری را در یادگیری لغات با استفاده از تصاویر ساکن از خود نشان داده اند.
الناز مهرپور همدانی فرخ لقا حیدری
این مطـالعه تاثیـر آموزش صورت محـوردر مقابل معنـی محوربر پیشـرفت باهمآیی های صفت+ اسـم درمیـان زبان آموزان ایرانی را مورد بررسی قرار داده است. این پژوهش نشان داده است که آیا هیچ تفاوت معناداری بینیادآوری و بازیابی باهمآیی های صفت+ اسم، در آموزش صورت محور ومعنی محور وجود دارد. بعلاوه، این پژوهش نشان داده است که آیا هیچ تفاوت معناداری در پیشرفت باهمآیی های صفت+ اسمبین زبان آموزاندختر و پسر ایرانی با در نظر گرفتن آموزش صورت محور ومعنی محور وجود دارد.60دانش آموز در این مطالعه (28 پسر و 32 دختر ) شرکت کردند که به دو گروه مشابه تقسیم شده بودند ، یک گروه آموزش صورت محور و دیگری آموزش معنی محور را دریافت کردند. یک آزمون باهمآیی معلم_ساخته بعمل آمد تا دانش باهمآیی شرکت کننده ها را در پیش آزمون ، پس آزمون و آزمون تاخیری آزمایش کند.تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که هیچ تفاوت معناداری بین آموزش صورت محور ومعنی محور بر پیشرفت باهمآیی های صفت+اسم وجود ندارد. همچنین،هیچ تفاوت معناداری بین یادآوری وبازیابی در آموزش صورت محور ومعنی محور بر پیشرفت باهمآیی های صفت+اسم وجود ندارد . بعلاوه، نتایج حاکی از این است که دخترها و پسرها در هر دو گروه عملکرد یکسانی داشتند.
مهشید اسکندری فرخ لقا حیدری
این پژوهش سعی دارد تا تأثیر آموزش تکلیف محور گروهی در مقابل آموزش تکلیف محور فردی را بر یادگیری کنش گفتاری درخواست در زبان انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی مورد بررسی قرار دهد. هدف این پژوهش بررسی تفاوت های معنا دار بین زبان آموزان پسر و دختر ایرانی از نظر آموزش تکلیف محور فردی و گروهی است. هشتاد و یک زبان آموز در این پژوهش شرکت کردند که شامل سی و هشت پسر و چهل و سه دختر بودند. ز بان آموزان بطور تصادفی به دو گروه همسان تقسیم شدند که یکی از آن دو گروه از آموزش تکلیف محور فردی و گروه دیگر از آموزش تکلیف محور گروهی برای یادگیری درخواست در زبان انگلیسی بهره جستند. آزمون تکمیل گفتمان چند گزینه ای کنش گفتار درخواست برای پیش آزمون و پس آزمون مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داد که آموزش تکلیف محور گروهی منجر به یادگیری موثرتر کنش گفتاری در خواست در زبان انگلیسی می شود. همچنین، نتایج تحلیل واریانس دوطرفه تحقیق حاکی از آن است که زبان آموزان دختر در هر دو گروه آموزشی تکلیف محور فردی و گروهی عملکرد بهتری نسبت به زبان آموزان پسر داشتند.
فریدا بدری احمدی اسماعیل نورمحمدی
این پژوهش سعی دارد در وهله نخست تاثیر رویکردهای آموزشی درون داد و برون داد زبانی را بر یادگیری افعال مرکب در زبان انگلیسی توسط زبان آموزان ایرانی مورد بررسی قرار دهد. هدف دیگر این پژوهش بررسی تفاوت های معنادار بین زبان آموزان پسر و دختر ایرانی از نظر رویکردهای آموزشی درون داد و برون داد زبانی است. هفتاد و سه زبان آموز سطح بالای متوسط دراین پژوهش شرکت کردند که متشکل از سی و چهار پسر و سی و نه دختر و با میانگین سنی 28-17 سال بودند. زبان آموزان به دو گروه همسان تقسیم شدند که یکی از آن دو گروه از رویکرد درون داد و گروه دیگر از رویکرد برون داد زبانی برای یادگیری افعال مرکب در زبان انگلیسی بهره جستند. آزمون افعال مرکب برای پیش آزمون و پس آزمون 5 مورد استفاده قرار گرفت. تجزیه و تحلیل داده ها نشان داده است که آموزش از طریق برون داد زبانی منجر به یادگیری نسبتا بهتر افعال مرکب در زبان انگلیسی می شود. همچنین نتایج تحقیق حاکی از آن است که هیچ تفاوت معناداری بین زبان آموزان پسر و دختر ایرانی در هر دو گروه آموزشی درون داد و برون داد زبانی وجود ندارد.
مریم عارفی مسکونی فرخ لقا حیدری
چکیده1 دبیران از مهمترین عناصر برای موفقیت هر برنامه و محیط اموزشی هستند. هر معلم دارای شیوه و روش خاصی در تدریس و همچنین سبک و شیوه ی تفکری منحصر به خودش میباشد، که هر دوی این شیوه ها میتواند بر موفقیت او در شغلش تاثیرگذار باشد. برای این پژوهش چهار هدف وجو دارد. این اهداف شامل: بررسی رابطه ی بین طرز تفکر و موفقیت حرفه ای دبیران زبان انگلیسی در ایران، یافتن رابطه بین روش تدریس و موفقیت حرفه ای انها ، بررسی رابطه ی بین طرز تفکر دبیران و روش تدریس انها و همچنین یافتن تفاوت بین دبیران زبان انگلیسی مرد و زن در موفقیت حرفه ای انها می باشد. به همین منظور70 دبیر زبان انگلیسی (43 زن و 27 مرد) و دانش اموزانشان (211) از15دبیرستان در شهرهای مختلف استان کرمان در این پژوهش شرکت کردند. برای جمع اوری داده ها ازسه پرسشنامه استفاده شد. پرسشنامه ی روش تدریس گراشا 3 (1996) برای تشخیص روش تدریس دبیران پرسشنامه ی طرز تفکر وگنر و استرنبرگ4 (1991) برای تشخیص طرز فکر دبیران و پرسشنامه ی ویژگی های معلم موفق زبان انگلیسی پیشقدم و معافیان5 (2008) نیز برای ارزیابی موفقیت حرفه ای دبیران استفاده شدند. نتایج تحقیق نشان دهنده ی رابطه ی معنادار بین طرز فکر دبیران زبان انگلیسی و موفقیت حرفه ای انان بود. انالیز داده ها همچنین اشکار کرد که بین روش تدریس دبیران و طرز تفکر انان رابطه ی معناداری وجود ندارد. نتایج تحقیق نشان داد که بین روش تدریس دبیران و موفقیت حرفه ای انان رابطه ی همچنین نشان دادند که هیچ تفاوت معناداری بین دبیران زن و مرد در موفقیت حرفه ای انان وجود ندارد. نتایج این تحقیق میتواند برای دبیران، مدرسان دبیری و همچنین دانش اموزان کاربرد داشته باشد.