در کشور ما همواره بحث استقلال و خودکفایی از ورود محصولات خارجی یکی از موضوعات بسیار مهم کشور (خصوصا بعد از انقلاب اسلامی) بوده است. دردوران بعد از انقلاب اسلامی با محاصره اقتصادی کشور، این موضوع صورت جدی تر به خود گرفت. بطوری که دولتهای وقت همواره با حمایتهای گوناگون خود از تولیدات داخلی، سعی در تحقق این امر داشته اند.در این تحقیق سعی شده است با توجه موردی به وسایل الکتریکی و الکترونیکی چینی به این سئوالات پاسخ داده شود: 1- آیا بین عناصرآمیخته بازاریابی و تمایل خانوارهای ایرانی به کالاهای چینی رابطه معناداری وجود دارد؟ 2- آیا بین عناصر حاکم بر محیط و تمایل خانوارهای ایرانی به کالاهای چینی رابطه معناداری وجود دارد؟ برای پاسخ به سوالات فوق چهار عنصر آمیخته بازاریابی محصول، قیمت، توزیع، ترفیع و تبلیغات پیشبردی و عناصر حاکم برمحیط شامل شرایط اقتصادی، تکنولوژیکی، سیاسی و فرهنگی مورد بررسی قرار گرفت. پس از تجزیه و تحلیل های آماری مربوطه با استفاده از آزمون t مشخص شد بین عناصر آمیخته بازاریابی و تمایل خانوارهای ارومیه ای به کالاهای چینی رابطه معناداری وجود دارد از این بین عناصر ویژگیهای محصول، قیمت و توزیع بر تمایل به کالاهای چینی موثر و ترفیع و تبلیغات پیشبردی ناموثر شناخته شد. همچنین بین عناصر حاکم بر محیط و تمایل خانوارهای ارومیه ای به کالاهای چینی رابطه معناداری وجود ندارد واز این بین شرایط اقتصادی بر تمایل به کالاهای چینی موثر و شرایط تکنولوژیکی، سیاسی و فرهنگی ناموثر شناخته شد با استفاده از آزمون فریدمن نیز میزان تاثیر عناصر آمیخته بازاریابی به این صورت که قیمت بیشترین تاثیر و محصول ، توزیع، و ترفیع بترتیب دررده های بعدی الویت بندی شدند.